سلام امین حبیبی
sarigalin
اجتماعی - خبری - فنی - شهر سازی

تلس قلم گلن قیشا چاره گره دیر

تویدا  عاشیق یاسدا  نوحه گره دیر

سولغون باخیش دردلی اورکلر ایستر

انسان اول چون انسانا توبه گره دیر

 

بو ئولکه دن ماتم گتمز سوزیلن

اداخلی اولما غا نشان گره دیر

گتسه قرانلیخ گونش پارلایار

قره داغ داشینا تیشان گره دیر

 

زلزله دفترین آ چیپدور فلک

انسانلار او مشقه قلم چک سینلر

سایما دیشلرین سندیر دخللر

اوشاقلارمکتبه  دفتر  قلم گرگدیر

 

منده ايسترم امین اول ملته

الله حبیبینه رضا  اولاسان گرگ

توت الیندن چک مکتبه قارداشیم

بو ملته ساز دان سورا خطبه  گرگدیر

رضا زربیل

 

 


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

بابا تصادف دوست دارد ؟ reza ravan

براساس دیدگاه کلبرک (کلبرک 1984) برای رسیدن به مرحله بالای قضاوت اخلاقی فرد علاوه بر توانایی استدلال منطقی می باید قادر به درک دیدگاه دیگران نیز باشد ... به همین ترتیب کسانی که در درک و تغییر فکر و احساسات دیگران ناتوان هستند در سطوح پایین قضاوت اخلاقی باقی خواهند ماند . شاید عدم ارتباط سازنده و پویا با فرهنگ و تجارب کشور‌های توسعه یافته یکی از عوامل مهم عقب ماندگی مدیریت شهری ما و اشفتگی ترافیک شهرهای بزرگ و نامتوازن بودن رفتارهای شهروندان ما باشد. عدم آمادگی سازمان‌های سنتی مرتبط با حمل و نقل و دستگاه نظارت ودستگاههای متولی راه و مخابرات و فقدان یک ساختار پویا در کشورما برای مواجه با تحولات شهر نشینی و توسعه شهر‌ها (که لازمه صنعتی شدن است) عامل دیگری ‌باشد. متاسفانه تقابل منفی‌ این دو عامل با یکدیگر (بخصوص در کشور‌ما ) شکاف‌های فرهنگی‌ و سیاسی عمیقی را به وجود آورده است. اختلال در روابط اجتماعی مردم و بوجود آمدن موانع بسیار جهت مشارکت گسترده آنها در امور عمومی فقط جزیی از این روند توسعه ناهمگون است . وقتی که خود پلیس احترام به قوانین را توسط خودش و یا نیروهای سرباز وظیفه تحت امرش بشکند دیگر نباید توقعی از سایرین داشته باشد.چرا پلیس ما ادای احترام به یک راننده را فقط در جلوی دوربین به نمایش می گذارد . طرز رانندگی و حرکات یک خودرو با ارم راهنمایی ورانندگی نشانه شخصیت اجتماعی کل تشکیلات پلیس است. نباید دستگاهی که متولی اموزش رانندگی است خودش خلاف بکند. و اگر کسی در این نیرو خطا کرد باید به صورت علنی به طوری که تمام شهروندان بدانند و ببینند به مجازات رسانده شود . مخفی کاری به علل واهی نمی تواند اثر بخش باشد. جالب است که همین سرباز جوان اگر خلاف کند و کیفر نبیند وقتی که وارد اجتماع میشود بر خلافهایش می افزاید و همسر و بچه اش هم مثل خودش رفتار خواهد کرد عمق فاجعه را شما نگاه کنید حتما گریه می کنید و شاد نخواهید بود . ایا پلیس ما هندسه صحبت با رانندگان را می داند ایا پلیس ما به ان حد از رشد در مربیگری و معلمی و تعلیمات اسلامی و سیستم اموزش و قضاوت رسیده که بتواند برای شهروندانش الگو باشد و معلمی بکند نه مبصری.هرکس به راحتی می تواند یک کاغذ دستش بگیرد و اسامی تمام رانندگان خطاکار را بنویسد کاری که ما تاکنون انجام داده ایم ایا این کار موجب شده است که از امار تصادفات کاسته شود.
 
ایا پلیسی که سبقت ممنوع میرود بدون دلیل اژیر می کشد می تواند مربی و الگوی من و فرزندان من و نسل اینده باشد . شکی نیست که در چند سال اخیر تحولات گسترده ای در سطح وسیع نیروی پلیس از نظر امکانات و نیروی انسانی بوجود امده و جای تشکر دارد . ایا قوانین و مقررات ما ذاتا نقش تربیتی و بازدارندگی دارد یا فقط به مجازات متخلف می اندیشد ایا قوانین ما ذاتا حکم تربیتی دارد یا فقط جزادهنده است.ایا ما به پلیس خود اموزش داده ایم که حرمت یک مسلمان واجب است و شما نباید برای رسم یک کروکی یک شهروند تصادف کرده را بین کیوسک موجود در راه اهن و نصف راه روزها و هفته ها بدوانید و ساعت ها وقت اورا به هدر بدهید امروزه اکثر شهروندان به هنگام تصادف نگرانی اصلیشان از تاخیرات ماموران پلیس برای حضور ویا اخذ کروکی است . از تابلوهاي ورود ممنوع و يکطرفه که بگذريم تابلوها نقشي در رانندگي شهري ندارند. تابلوي «ايست» در شهر ما کاملا بي معناست و اين نقش به سرعت گيرها واگذار شده است در حالي که با توجه به شرايط محيطي هر کوچه و نيز خيابان، يک تابلوي حداکثر سرعت بايد در ابتداي هر کوچه و خيابان ( حتی در فواصل مختلف ) نصب شود. تا رانندگان بدانند که با چه سرعتی حرکت کنند
 
 
و دوربین های ثبات نیز به کار گرفته شوند تا پلیس بتواند با افراد خلاقفکار برخورد نماید . در ديگر کشورها در اطراف مدارس معمولا سرعت بيش از 20 کيلومتر، «در ساعات رفت و آمد دانش آموزان» غيرمجاز است. بیایید قدری بیاندیشیم ما این همه از بیت المال مسلمین هزینه می کنیم تا تعداد زیادی مامور پلیس تربیت کنیم که او بخشی از یک سیستم کنترل و نظارتی باشد که نهایت امر به تامین ارامش و امنیت جانی و روانی جامعه بیانجامد ولی اثر بخشی این کار خوب و مفید را با به کارگیری تعدادی سرباز و ظیفه اموزش ندیده و جوان و پر از شور و احساساتی به باد هوا می دهیم ایا تا بحال فرماندهان این نیرو به این کار کوچک ولی با نتایج اسفناک بزرگ و زیانبار فکر کرده اند .ایا تابحال فکر کرده اندکه وقتی یک سرباز با ماشین فرماندهی نزاجا ویراژمیدهد و مقررات سبقت و راهنما زدن به هنگام گردش به راست یا چپ را فراموش می کندو یا خدای نکرده با بلند گویش صدای خروس در میاورد چه اثرات روحی و روانی مخربی روی شهروندان بخصوص کودکان دارد .ایا وقت ان نرسیده که یک شهروند با وجدان پیدا بشود که بتواند یقه یک پلیس را بگیرد که چرا خلاف می کنی و ان پلیس با کمال احترام به خودش یک جریمه بنویسد و از شهروند حق شناس تشکر کند که اورا از اتش جهنم نجات داده است و ایا مقررات ما از شهروند با وجدان در قبال مامور خطاکار حمایت می کند ؟. ایا چنین پلیسی را سراغ داریم. ایا نظام اموزشی ما به تولید چنین پلیسی منجر شده است ؟ اگر داریم چرا صدا وسیما الگو سازی نمی کند. وقتی که نحوه ادامس جویدن فوتبالیست از سیما به نمایش در می اید ویا نحوه لحیم کاری در سریالها نشان داده می شود ایا وقتی هم برای این جور کارهای خوب باقی هست . چرا نباید یک برنامه مثل نود هم برای قواعد و مقررات رانندگی اشته باشیم که داورانی هم بیایند روی اعمال و رفتار پلیس و رانندگان و عابران پیاده نظر بدهند. چه کسانی بیشر آسیب می بینند ؟ اما جالب است بدانیم در حوادث رانندگى کودکان آسیب پذیرترین گروه سنى به شمار مى آیند. شهرام جبارزادگان از کارشناسان برنامه ریزى شهرى دراین باره مى گوید: از هر ۴ عابر پیاده اى که در جریان سوانح رانندگى کشته مى شوند، یک نفر از کودکان پیش دبستانى و دبستانى است. به گفته این کارشناس، یک سوم کل کشته شدگان حوادث رانندگى در کشور ما را عابران تشکیل مى دهند. این در حالى است که آمار کشورهاى پیشرفته یک به ۱۰ است. به نظر شما یه چاقو میوه خوری چقدر میتواند برای یه کودک خردسال خطر افرین باشد .آیا می توانیم چاقو میوه خوری را به دستان خردسال بدهیم و انتظار هیچ گونه حادثه ای را مد نظر قرار ندهیم .؟؟؟ یادتان هست که از نزدیک کودک خود به یک کارد اشپزخانه چقدر می هراسیدید. . چند سال طی میشودوخردسال شما در حال تبدیل شدن به یک جوان و یا نوجوان است که به دلایل مختلف میزان تولید انرژی در او زیاد است. دوست دارد اعمالی انجام دهد که هیجان داشته باشد و از هیجان آن لذت ببرد. . خودرو و موتور سیکلت دو وسیله نقلیه ایست که معمولا بیشتر از دیگر وسایل برای نوجوان و جوان تولید هیجان میکند. او از خردسالی مرتب والدین و بستگان خویش را دیده است که هر روزه از خودرو برای جابجا شدن استفاده میکند و مرتبا در تلویزیون هم شاهد حرکت انواع دیگری از خودروها میباشد و شاید همانند فرزندان امروز از کودکی با بازی کردن های رایانه ای که خودرو بازی یکی از انها است آشنا شده است . او عاشق سرعت است .چرا که اگر خودش حتی این حرکت را تجربه نکرده باشد حداقل بارها و بارها شاهد هنرنمایی دیگران بوده است. در یک روز گرم تابستانی وقتی شما بعد از کار روزانه خسته در حال استراحت هستید او پاورچین خودش را به محل کلید های خودرو میرساند و نهایتا شما با صدای زنگ تلفن که صدای فرزند شما در ان پیچیده است و نمیتواند خودش را کنترل کند و خبر تصادف کردن خودش را با یک درخت و یا تیر چراغ برق و یا دیوار خانه ...میدهد ..... در چنین وضعیتی چه حالتی پیدا میکنید . فراموش نکنید او همان خردسالیست که چند صباح قبل حتی اجازه نمیدادیم او خودش را به کارد میوه خوری نزدیک کند ولی حال او چگونه از فرصتها استفاده کرده است و با چه جرات و جسارتی توانسته است با دسترسی به دسته کلید خودرو انرا روشن نموده و به حرکت در بیاورد. و حتی بعضی وقتها خودمان به این اتش دامن می زنیم. .... بطور حتم والدین با مراقبتهای ویژه میتوانند ایامی بدون هر گونه حادثه ای را برای خود و فرزندانشان مهیا کنند .به نظرم مطلبی که در جامعه فعلی ما که کمتر مورد تجزیه و تحلیلی قرار میگیرد نحوه تربیت نمودن فرزندان است به این دلیل کارد میوه خوری را از او دور میکنیم که حادثه ای برایش رخ ندهد ولی حال ایا نمیتوانیم به او بفهمانیم که این خودرو همان کارد میوه خوریست و اگر درست از ان استفاده نشود اثرات بد و مخربی بر روی زندگیمان میگذارد که شاید تا پایان عمر باید تاوان ندانم کاریمان را باید پس دهیم .بنابراین باید خودرو را از فرزندمان دور کنیم تا او به سن قانونی برسد و تا توانا یی این را داشته باشد که بتواند از خودرو درست استفاده بکند.اگر در کودکی او را از خطرات دور نگه میداشتیم حال نیز باید بیشتر از گذشته به انها فکر کنیم و به انها یاد دهیم که چگونه میتوانند از همه وسایل استفاده کنند انهم به شکلی که دچار هیچگونه حادثه ای نشوند. ایا از خود پرسیده ایم چرا هنگامي كه مي خواهيم قطعه اي را روي دستگاهي سوار كنيم بلا فاصله به زور متوسل ميشويم؟ و يا دستگاهي كه كار نمي كند را با مشت و لگد به جانش مي افتيم؟ و اين در شرايطي است كه همه گونه دستورالعمل كنترل و عيب يابي وجود دارد. راستي اگر چنين رفتاري با يك هواپيماي مسافر بري بشود چه فجايعي پيش خواهد آمد. البته میتوان در جامعه مکانیسمی بکار بست که اولا بزرگترها و سپس کوچکترها با این گونه مطالب آشنا شوند ولی تا رسیدن به چنین معیاری باید هر روز و هر ساعت شاهد باشیم که حتی اگر خودمان نیز درست گام برمیداریم ولی شایددر مکانی قرار بگیریم که تاوان رفتار اشتباه دیگران را ما باید پرداخت کنیم. چرا تصادف !!!؟ همیشه علت اصلى تصادف ها را نمى توان به سرعت غیر مجاز و رعایت نکردن مقررات ترافیکى نسبت داد. در بسیارى از موارد علل از مواقع عامل انسانى و روحى دراین باب اهمیت فراوان دارند. سرهنگ هاشمی اظهار داشت: نه می‌توان جلوی تولید خودرو را گرفت و نه می‌توان معابر لازم برای تردد خودرو را تامین کرد، بنابراین تنها راه حل، مدیریت همه جانبه حمل و نقل عمومی است. وی تصریح کرد: گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی و توسعه خدمات آن برای مردم مسئله‌ای است که باید بیش از پیش به آن توجه شود. با استفاده از آرشیو خبرگزاری‌های: فارس، ایسنا، برنا. «دکتر ژان لوکو ز» مدیر کل ایمنى جاده در گزارشى مرگ و میر بر اثر تصادف هاى جاده اى را نهمین عامل مرگ و میر دانسته و گفته است؛ در سال ۲۰۲۰ این عامل به رتبه سوم صعود خواهد کرد. چرا که حجم خودروها در کشورهاى جهان سوم به شدت در حال افزایش است بى آن که وضع جاده ها با رشد آن متناسب باشد. سردار رویانیان رئیس پلیس راهنمایى و رانندگى کشور نیز در همایش صنعت ناوگان ریلى کشورگفته بود: درایران به ازاى هر ۹ نفر یک ماشین وجود دارد ولى این آمار در اروپا هر ۲تا ۳ نفر یک خودرو است در حالى که میزان مسافرت ها در ایران ۷ برابر اروپا است. به گفته این مقام پلیس، روزانه ۶۰میلیون سفر در ۱۸۰ هزار کیلومتر شبکه جاده اى کشور انجام مى شود و کشور هرساله ۷ هزار میلیارد تومان خسارت ناشى از تصادف ها را متحمل مى شود. اهمیت گفته سردار وقتى مشخص مى شود که بدانیم میزان کشته هاى حوادث رانندگى کشورمان با ۲۸ تا ۳۰هزار نفر درسال و ۱۰هزار زندانى و ۳۰۰هزار مجروح، در صدر کشورهاى دنیاست. براساس اعلام سازمان بهداشت جهانى سالیانه در جهان یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر براثر تصادف هاى رانندگى کشته مى شوند و حدود ۵۰ میلیون نفر نیز به خیل مجروحان این گونه حوادث افزوده مى شوند. ایران در حالى که یک صدم جمعیت جهان را در خود جاى داده است، یک چهلم مرگ و میر ناشى از تصادف ها را به خود اختصاص مى دهد. براساس اعلام کارشناسان حمل و نقل جاده اى و ترافیک سه عامل انسان، راه و وسیله نقلیه در بروز حوادث رانندگى نقش دارند. تعدادکشته هاى تصادف هاى رانندگى در سال ۸۴ هر سه روز برابر با آمار کشته شدگان سقوط یک هواپیما بود، به طورى که هر روز حدود ۷۰ تن جان خود را از دست داده اند. . در کنفرانس حفاظت و ممانعت ازتصادفات جاده ها در سال ۱۹۶۶ در شهر «وین» مقرراتى وضع شد که تأکید بر کوشش هرچه بیشتر براى به وجود آمدن روش هاى نو و ارتقاى اخلاقى و رفتار انسانى نسبت به نیازهاى زمانه داشت. اخلاقیات انسانى و روش هاى آن ، از معیارهاى خاصى گرفته شده و براساس آن معیارها اعتبار دارد. درمورد عبور و مرور خودروها ، متناسب بودن قوانین و مقررات ، اصلاح و بازنگرى آنها براساس نیازهاى انسانى در شهر و خارج از شهر لازم و ضرورى است. بعضی از مسئولان نظام ترافیکی وگروهی از مردم نیز عوامل تصادف را به شرح زیر بیان داشته اند : نبستن کمربند ایمنى، کنترل نکردن ایمنى خودروها قبل از سفر و سرعت غیر مجاز و سبقت غیرمجاز و... از عوامل فردى هستند. در کنار آن وضعیت نامناسب آسفالت جاده ها و ناایمن بودن بسیارى از خودروهاى ساخت داخل کشور از موضوع هایى است که باید مسئولان در باره آنها چاره اندیشى کنند. دلايل تصادف عديده است و افراد مختلف در شرايط نسبي گوناگون و مشاغل متفاوت از هم علت هاي مختلفي را بيان مي كنند. يعني معتقدند: كم سن بودن راننده ها، وجود جاده هاي باريك و قديمي ، ايمن نبودن جاده ها و نداشتن علايم رانندگي دليل تصادفات است . برخي نيز مي گويند: نقص فني ، ماشين ها، سرعت زياد، سبقت ، جريمه نكردن توسط پليس جاده ها، عدم توجه به علائم رانندگي در جاده ها، نبودن پليس قاطع و بي خوابي باعث تصادف مي شود. چه باید کرد: از مجموع ۱۸۰هزار کیلومتر جاده هاى موجود، پلیس راهور تنها ۲۳ هزار کیلومتر آن را تحت کنترل دارد و براساس اعلام پلیس، از ۱۱۱۵ شهر کشور تنها ۳۱۸ شهر پلیس راهور دارند. قربانعلى درى نجف آبادى، دادستان کل کشور نیز در همین ارتباط زنگ خطر را به صدا درآورده و مى گوید آمار تصادف ها در کشور ما بسیار بالاتر از نرم جهانى است. آسیب پذیرى ناشى از تصادف ها در کشور باید به حد معقولى برسد. نسبت کشته ها به زخمى شدگان در حوادث رانندگى دنیا یک به ۵ است در حالى که در کشور ما شمار مصدومان ۱۰برابر تعدادکشته هاست. اهمیت موضوع تصادف و خسارات ناشی از ان بر هیچ کس پوشیده نیست ولی بابید از یک جایی اصلاحات را شروع کنیم. چند نکته که می توان به صورت کوتاه مدت در سطح کلان انجام داد به شرح زیر پیشنهاد می شود البته راهکارهای مناسب را برای شهر تبریز در دستنوشته های اینده به استحضار خوانندگان گرامی خواهم رساند: 1- بایستی به صورت سیستمی نظارت و کنترل بر تمام تولیدات کارخانه های خودرو سازی اعمال شود تا سیستم ایمنی خودروها متناسب با سرعت شتاب گیری انها عمل کند . و تمام گزارشات بازرسی به اطلاع افکار عمومی رسانده شود برای مثال سیستم ترمز خودرو پژو پارس به اعتقاد بیشتر استفاده کنندگان در سرعت بالای 100 کیلومتر به علت وزن خودرو و شتاب خودرو قابل اطمینان نیست و هرکس که منکر این امر است به صورت رایگان می تواند خودرو اینجانب را امتحان کند البته به شرط پرداخت قیمت خرید خودرو. چرا خودرو سازان ما فکر میکنند که کیسه هوا یا همان ایربک در جلوی ماشین حالت رمانتیک و تزیینی دارد چرا در صنعت خودرو سازی ما گذاشتن این کیسه ها اجباری نمی شود .مگر مسئولان ما نمیدانند که جان یک مسلمان چقدر اهمیت دارد و وضع رانندگی ما اسف بار است و این می تواند مرهمی بر زخمهای ما باشد این خودروسازان که خودرو بی کیفیت تولیدی را با قیمت دلخواه می فروشند هزینه اینم بکشند روش . چرا خودرو سازان ما در حیاط خلوت ایجاد شده ولو شده اند و هر جور که دوست دارند هر سال از ضخامت ورق بدنه و کیفیت قطعات ان می کاهند ایا دستگاه سالم نظارتی وجود دارد . استفاده از قطعات چینی در فرمان هیدرولیک و استفاده از رادیو ضبط های بی ارزش در ساخت خودررو 18 میلیونی که فقط می توانید سیگنالهای محدودی مثل رادیو های شوروی سابق در زمان جنگ سرد به صورت تک موج را بگیرید( وتازه ازتحویل دو سه هزار تومانی کنترولر همین دستگاه عهد بوق خودداری و مشتری را جهت دریافت ان به نمایند ه های خود تراشیده در قبال اخذ وجه حواله می نماید) یک نمونه از جمله سیاهکاریها و ترفند های یکی از این شرکتهای خودروساز می باشد. اگر بازار رقابتی ایجاد میشد ایا این شرکت می توانست هر جور که منافعش ایجاب میکند مردم را بپیچاند. ایا دولت به عنوان حافظ منافع ملت تاکنون این حق را به خودش داده است که از این خودرو ساز شکایت کند کدام نماینده مجلس در این خصوص این شرکت ها را به چالش اساسی کشیده اند پس قسم انها چه شده که قرار بود از حق من رای دهنده دفاع کنند. سازمان مصرف کننده چه کاری انجام میدهد.دفاع از حق من در خارج از کشور پیشکش لااقل از من در برابر این دشمنان نااگاه و سود جوی داخلی دفاع کنید. چر ا نمی توانید خودروها را ایمن کنید نکنه خدای نکرده رطب خورده کلام معروف هستید. سردار رویانیان رئیس پلیس راهنمایى و رانندگى کشور در همایش صنعت ناوگان ریلى کشورگفته بود: درایران به ازاى هر ۹ نفر یک ماشین وجود دارد ولى این آمار در اروپا هر ۲تا ۳ نفر یک خودرو است در حالى که میزان مسافرت ها در ایران ۷ برابر اروپا است. رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا تعداد خودروهای موجود در ناوگان حمل و نقل كشور را از ابتدای خلقت خودرو، 9 میلیون و 700 هزار دستگاه اعلام كرد و افزود: هم‌اكنون دو میلیون خودروی فرسوده در ناوگان حمل و نقل كشور فعال هستند كه می‌بایست هر چه سریع‌تر از رده خارج شوند.وى رعایت مسائل ایمنى را ضرورى دانسته و مى گوید: خودروسازان باید دقت و کنترل لازم را در ساخت خودروها داشته باشند تا خودروى آنها از استانداردهاى لازم برخوردار شود. ببینید درد یک مسئول و کارشناس عالی مقام نظام رفت وامد مردم و ترافیک در کشور ما چیست حرف غیر کارشناسی نمی زند پرونده تمام تصادفات رادیده و به خوبی تشخیض داده که این خودروها ایمن نیستند و حرف او کارشناسی است ولی ما توجهی به این کار او نداریم و نخواهیم داشت . 2- مسئولین باید به وظایف تربیتی خود توجه داشته باشند شاید نود درصد این رفتارهای غلط ما ناشی ازاسترس ودلمردگی حاکم برجامعه باشد همه مردم دستپاچه وعجله زده هستند برای اینکه واقعا به امورات زندگی خودنمیرسند درحالی که بسیاری ازکاغذباز یهای اداری غیرلازم است ویا میتوان با استفاده ازامکانات نوین براحتی آنراانجام داد برای حل این مشکلات باید کاری کرد تا ظرفیت روانی مردم زیاد شده ومشغله ذهنی آنان کم شود آدمی که با آسودگی خیا ل سوارماشین است ومیداند کاراوبه سهولت انجام میگیرد دیگر عجله نمی کند و راه دیگران را نمی گیرد . غربي ها كارها را به شيوه علمي انجام ميدهند، ما به شيوه استاد كاري و كد خدا منشي غربي ها به دانشگاه مي روند تا دانش بياموزند، ما ميرويم كه مدرك بگيريم. در ايران فارغ التحصيلان مديريت و علوم سياسي غالبا” بيكارند، اما در عوض سياستمداران و مديران كشور همه پزشك، مهندس، روحاني و يا بنحوي كارشناسان رشته هاي ديگرند. آموزش عمومی و فرهنگ سازی با استفاده از تمام امکانات بروز دنیا مثل مولتی مدیا و رسانه های جمعی و رادیو و تلویزیون و تراکتهای عمومی و اینترنت و غیره انجام بگیرد. شروع این اموزشها بایستی از مهد کودک ودبستان شروع شود حتی می توان به عنوان دو واحد درسی در دانشگاه به صورت درس عمومی ویا اختیاری ارایه داد. توجه بکنید به حرف های سردار : سردار رویانیان تنها راه پیش روى پلیس براى حل این معضل را توسل به آموزش و پرورش و استمداد از نیروهاى این بخش براى تعمیم قوانین و مقررات، بویژه در بخش راهنمایى و رانندگى به دانش آموزان و خانواده هاى آنها دانسته و مى گوید: در تمام دنیا پلیس بیشترین نیرو و توان خود را در جهت مدیریت جاده ها به کار مى بندد اما درکشور ما به دلیل مجهزنشدن جاده ها و پلیس به آخرین دستاوردهاى روز، جاده هاى کشور همانند ۵۰سال گذشته کنترل مى شود و پلیس مجبور است هرسال در ایام گوناگون مانند عیدنوروز ۲۰تا ۳۰هزار نیروى خود را براى کنترل جاده ها بگذارد. تبریز چهرراه خطیب ساعت 14:45 مورخه 87/7/16 روز سه شنبه این عکس نشان میدهد که وقتی یک پلیس خودش خلاف میکند ودرست ماشینش را وسط خیابان پارک میکند به طوری که حتی تابلو خیابان دیده نمی شود چهار راهش هم این می شود که می بینید هرکس هرجور خواست اسبش را می دواند. 3- بازنگری در قوانین و مقرررات و اعمال جریمه های سنگین مثل باطل کردن گواهینامه و هدایت به پارکینگ خودرو به مدت های طولانی و حتی زندان و سایر کیفرهای بازدارنده دیگر ..... در همین نزدیکی کشور ما شهری وجود دارد که چند سال پیش مثل مرکز دهستانهای مناطق محروم ما بود شهری که ژست یک کشور را دارد ولی امروز از نظر حمل و نقل و جابجایی مسافران و ترافیک داخل شهری می تواند الگویی برای مسئولان شورای شهر و شهردار ما باشد .چرا همین یک نمونه را در شهر خود اجرا نمیکینم که مردم از دیدن مناظر زیبای شهری و فواره های موزیکال و رفت وامد روان و اصولی خودروها لذت ببرند نصب چراغ دوربین دار و اموزش پلیس به صورت اساسی توانسته رانندگان خلاف کار را سر جایشان بنشاند که حتی جرات اقدام به خلاف نیز پیدا نکنند . ببینید اینها در عرض این دو سال چه کرد ه اند که شهروندانش در رانندگی سربه زیر و ادم با ادب شده اند و شما نکرده اید . چه کرده اند که زمانی ماموران مرزی اش حتی برای گرفتن یک هزار ریال ما دست و پا می شکستند اکنون ریالی رشوه دریافت نمی کنند چرا خودمان را گل می زنیم القاب دکتر و مهندس هم ندارند اکثر کابینه و گرداننده این کارها در این شهر زیر سی سال سن دارند . دانشگاه و شهرداری اولین نیز به انها تعلق ندارد .یک شهر خوب و در حال توسعه که مسئولانش اسایش و امنیت روانی و جانی شهروندان را وظیفه خود می دانند . تبلیغات چندین میلیونی هم برای شورا شدن نمی پردازند .
 
 
  Email: ravan.reza@gmail.com www.rezarava.blogfa.com

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

حق تقدم با عابر پیاده است ؟!!!

ایا حق تقدم با عابر پیاده  است ؟!!!

تعرض به حقوق مردم و عدم توجه به امنیت روانی و مقررات در پوست و استخوان افراد جامعه ما  ریشه دوانده و بعضی کارهای غیر قانونی و ناهنجار به کاری پسندیده و مورد قبول عرف تبدیل شده است که ظاهرا هیچ کس را یارای مقابله با ان نیست. و اگر امروز حساسیت نشان بدهیم  اصلاح انها شاید سالهای زیادی طول بکشد . متاسفانه در این خصوص شاهد نوعي وارفتگي و كاهش حساسيتهاي اجتماعي نسبت به ناهنجاريهاي رفتاري و اخلاقي هستيم. بي توجهي به اين پديده بتدريج بشكل رفتار اجتماعي نهادينه مي شود.

زدن بوق ممتد برای راننده جلویی که چند ثانیه حواس پرتی دارد ( حتی اگر جلوی بیمارستان باشیم ) لایی کشیدن در اتوبانها و خیابانها و حتی ویراژ در کوچه های داخل شهر و فضای خالی پارکها  پارکینگ دوبله دراکثر خیابانها بخصوص در  خیابان هفده شهریور  جدید و قدیم ( محل مراجعه اکثر بیماران تبریزی و شهرستانی )و گذاشتن سطل اشغال جلوی مغازه  و اشغال نود درصدی پیاده روها  توشط کسبه و ایجاد مانع در کنار دیوار ساختمان شخصی برای جلوگیری از پارک کردن خودروهای ناشناس وحرکت در خلاف جهت  لاین سوم خیابانها بخصوص در خیابان باند سوم  منتهی به ایل گلی  در محل نزدیک به میدان ایل گلی و باند سوم دروازه تهران و باند سوم بلوار فرودگاه  و دور زدن از محل عبور عابر پیاده  خط ویژه خیابان راه اهن و حرکت در خط ویژه  اتوبوسرانی   و اشغال ابتدای چهارراهها توسط تاکسیها حتی در حضور ماموران  خدوم و زحمت کش راهنمایی و رانندگی و بالا رفتن از نرده های وسط خیابان در بلوار دانشگاه و راه اهن (و کشته شدن در این باند )و بازار و افزایش سرعت در موقع دیدن عبور یک عابر پیاده  از خیابان جزو اعمالی است که ما هر روز انجام میدهیم  بدون انکه لحظه ای به نتیجه عمل خود فکری کرده باشیم و یادچار عذاب وجدان شده باشیم   راستی چرا ؟!!!

همه مي‌بينند و می دانند  که  اداره راهنمايي و رانندگي، داشتن كلاه ايمني براي موتورسواران و يا حركت بين خطوط را الزامي اعلام کرده است  ولي بیشترمان  آن را رعايت نمي‌كنیم زیرا رطب خورده نمی تواند منع رطب کند اکثر سربازان این نیرو بدن تجهیزان ایمنی در خیابنها حرکت میکنند و مردم به چشم خود می بینند که قوانین و مقررات فقط برای تصویب کردن امده اند و قرار نیست این قوانین اجرا بشوند  . راننده اتوبوسي كه در هر سفر مسئول جان دهها انسان است  ميليون ها تومان تخلف مرتكب مي‌شود ولي او بيشتر يک رکوردار معرفی  مي‌شود تا یک خلافکار  و تهدید کننده امنیت جانی مردم ؛ راننده کامیونی که 5/12میلیون تومان جریمه دارد و بیشتر جرایمش سبقت ممنوع سرعت بیش از حد بوده افتخار اعلام در تلویزیون را پیدا می کند( اخبار 20:30مورخه 25/6/87 شبکه دو سیما) بدون انکه نامش فاش شود و یا کیفرش مشخص شود  حداقل کیفر این راننده می بایست باطل کردن گواهینامه برای همیشه  اعلام میشد تا دیگر کسی جرات پیدا نکند که امنیت مردم را در جاده ها به خطر بیندازد  یا ان یکی راننده در نيمه شب صداي گوشخراش ضبط خود را تا آخر بلند مي‌کند و گوشش به هیچ حرفی شنوا نیست چون  گويي همه اين رفتارها از سوي متوليان و  افراد تک تک جامعه پذيرفته شده است و قابل پيگيري نيست. رانندگان خطا کار بدانند وقتی رعایت حق تقدم را نمیکنند و رانندگان دارای حق تقدم به دلیل ترس و احتیاط مجبور به ترمز زدن می شوند. آن ترمزی که به اجبار استفاده می کنند دارای هزینه ای است که عامل آن راننده ی خطا کار است این خطا می تواند ناشی ازعملکرد عابرین پیاده با عبور از چراغ قرمز ایجاد شود.

پس می بینیم که در هر روز چقدر بی قانونی می کنیم  و یا حق دیگران را پایمال می کنیم اما خود متوجه این امر نیستیم. اگر چه ممکن است فرد خطا کار از چشم پلیس دور می ماند و ما به امید روزی که این خطاکار نزد  خداوند کیفر ببیند منتظر بمانیم . غافل از اینکه ما مقررات داریم و بایستی فرد خطاکار طبق همین مقررات و در این دنیا و در این شهر به مجزات برسد .

در زمينه رعایت حقوق عمومي مردم  از این دست وضعيت آنقدر اسفناک است که بيانش دل هر انسان ازاده ای را به درد می اورد  . عدم توجه به  شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب مدیران در جامعه ما باعث شده است که کسي مسئوليت اعمالش را بر عهده نمي گيرد. اگر کسي بر مسندي نشست يا در یک اداره مدير شد، اگر با عملکرد ناصحيحش ميلياردها تومان هم به مردم و بيت المال ضربه بزند و خسارات مالي و رواني هنگفتي بر مردم وارد کند، اگر بر مسندي مهمتر و بالاتر ننشيند حداکثر  برکنار مي شود و هيچگاه تصور اينکه براي اعمالش پاسخگو باشد و مجازات شود و حقوق مردم به نوعي پرداخته شود در او وجود ندارد. زیرا این مدیر در هیج جا اموزش لازم را ندیده که منافع مردم در دراز مدت برمنافع شخصی مدیر حق تقدم دارد .

یکی از دلایل موفقیت غربیها در حل بسیاری از معضلات اجتماعی خاص جامعه خود، عمل به مسئله ای تحت عنوان "خود انتقادی است. بدین معنی که هم مردم و هم مسئولین آنها به محض ارتکاب کوچکترین خطا یا اشتباهی به آن اعتراف کرده و مسئولیت خود را در آن می پذیرند و از دیگران عذر خواهی کرده و یا حتی از مقام خود استعفا می دهند. آنها در جلسات علنی به خود انتقادی می پردازند و این کار را در راستای تقویت نظام و جامعه می دانند نه تضعیف آنها. و به همین جهت خیلی زود متوجه اشتباهات خود شده و آنها را رفع می کنند. این در حالی است که ما نه تنها به اصل خود انتقادی اعتقادی نداریم بلکه انتقادات دیگران را نیز نمی پذیریم و لذا متوجه عیوب و خطاهای خود نمی شویم و آنها را رفع هم نمی کنیم.

بدتر از همه اینها اینکه مقامات ومسئولین جامعه هم به دلایلی که مجال ذکر آنها نیست، به تعریف و تمجید بیش از حد از مردم تبریز می پردازند و هیچگاه بیماریهای اجتماعی مردم را به آنها گوشزد نمی کنند. هر شهرداری می اید مارا اولین ها می داند هر استانداری می اید مارا فرهنگی و غیور می نامد متاسفانه ما در جامعه  با پدیده جدیدی بنام "تملق مدیران شهری  نسبت به مردم تبریز " مواجهیم که باعث شده هیچگاه اساسا متوجه معضلات و بیماریهای اجتماعی خود نشویم و همیشه بیمار بمانیم . باید طبیبان اجتماعی دردآشنا تلخی بیماربودنمان را به ما بچشانند که در درجه اول بدانیم که رفتارهای اجتماعی بیمارگونه داریم تا در مرحله بعد سراغ درمان آنها برویم.

 

چرا فکر می کنیم که همیشه حق تقدم با ماست ؟

واقعیت تلخ این است که ما هرکدام خودرا برتر از دیگران می پنداریم از این بدتر اینکه خود را از همه عالم و آدم بالاتر هم می دانیم و قربان صدقه همدیگر هم میرویم. و در سخنرانی وزیر شعار هستیم و هیچ جا  کم نمی اوریم ولی وقتی که زمان عمل فرا می رسد برای  کار غلطمان هزاران دلیل و توجیه می اوریم و خودمان را تبریه می کنیم   ودر اکثر جلسات و بحث ها نظرمان این نیست که چیزی یاد بگیریم بلکه می خواهیم به همه بفهمانیم که ما راست می گوییم  و شاخ ودم طرف مقابل را  بشکنیم .هرچند که به همان حرف خود عمل نمی کنیم  .

ما همه از نبود نظم و انضباط ترافیکی در تبریز می نالیم اما هنگام عروسی اشنایان یا فامیل فکر میکنیم که دریک روستای دور افتاده هستیم و خیابانها برای ما قروق شده اند و ما می توانیم هر طور که دلمان خواست ماشین سواری ( شما بخوانید اسب سواری )بکنیم . برای ما بوق زدن امبولانسی که می خواهد جان یک مریض را نجات دهد معنا و مفهومی ندارد اصلا  اهمیتی ندارد مهم این است که به ماشین عروسی که ویراژمی دهد  نزدیک شویم و خودی نشان بدهیم . در اکثر فیلم های خانوادگی دوستان و اشنایان سند این حرکات خلاف و ضد مقررات( در واقع شاهکار حرکت اجتماعی ما ایرانیان ) ما ثبت شده و لی انصافا کدامیک از ما جرات داریم پیش مادرزن و فامیل همسر این عمل زشت را تقبیح کنیم . ما به ماشینهای پشت سر خود که شاید کار واجبی داشته باشند اجازه عبور نمی دهیم چه برسد به اینکه حق تقدم عابر پیاده را رعایت کنیم.

ما وقتیکه پشت بوته ها پنهان می شویم تا یک راننده تخلف کند بعدش اورا با جریمه (و یا خدای نکرده جریمه نقدی )نقره داغ میکنیم نباید انتظار داشته باشیم که  نوجوان  همسایه روی خودروی صفر ما و یا دیوار مدرسه دخترمان نشانی ای دی اش  در یاهو را هک نکند و نباید انتظار داشته باشیم که پزشک حاذق مارا به راحتی بدون نوبتهای شش ماهه بپذیرد و مهندس ناظر کارمارا به درستی و بدون چشم داشت اضافی انجام بدهد . وقتی که ما لقمه حرام به زن و بچه خود میخوراینم که این لقمه شاید به بهای جان صدها انسان وبه خطر انداختن امنیت روانی جامعه  بیانجامد انوقت نباید انتظار داشته باشیم که فرزندانمان شهریار و حسابی و طباطبایی بار بیایند .

 

درست است که مسئولان شهر تبریز چندین  دهه  است دچار نوعی سردر گمی شده اند و یا به عبارتی با اینکه  خودشان دلشان می خواهد و تلاش میکنند  اما نمی توانند کاری مثمر و پایدار و ماندگار برای نسلهای اینده این شهر  انجام بدهند چون ظرفیت فکری اش را ندارند  این نسل از مدیران دیگر تمتم شده اند و حاضر هم نیستند که به جوانان بها بدهند  پروژه های غیر مطلوب مثل کنارگذر شمالی ( اتوبان پاسداران ) و پل کابلی  دروازه تهران تحویل مردم  می دهندفکر می کنند که کار بزرگی انجام داده  اند و در خیابانها و کوچه های کم عرض  مجوز احداث برج و اپارتمان سازی  می دهند بدون انکه در مورد میزان مصرف اب  و تولید فاضلابو توان گازرسانی  و ترافیک و پارکینگ این همه ماشین اهالی این ساختمانهای جدید  و فضای سبز و محل استراحت وارامش شهروندان  فکری کرده باشند .

تازه گی ها هم مد شده  که هرجا که داد مردم از طولانی شدن پروژه ها گوش فلک را پر کرد یک تابلو گران قیمت از جیب همین مردم بزنند که از اینکه این پروزه دیرکرد سه ساله دارد مارا ببخشید به همین راحتی شب را با خیال راحت و وجدان اسوده می خوابند اقای مسئول این چند سال که مردم خاک خورده اند چی میشود بدانید که این عمل شما بدونن پاسخ نخواهد ماند و مردم با رفتار اجتماعی در جای دیگر  تلافی این عمل شما را میدهند شما فکر می کیند که مردم نمی دانند مثلا با ریختن اشغال داخل خیابان و دیرکرد در پرداخت عوارض و ....

جالب اینکه شهری که مسئولینش ادعا دارد که تبریز شهر اولین هاست بهترین دانشگاه و بهترین مهندسان  را دارد (که واقعا همینطور است  )سه دهه است که نتوانسته موضوع ساده ای مثل  بالا و پایین افتادن در پوش ابرو ها و فاضلاب ها  از کف خیابان را در خیابان های شهر حل  و فصل نمایند .هنوز در این شهر ما مشکل جمع اوری اشغال داریم هنوز مشکل تامین اب داریم هنوز مشکل دفع فاضلاب داریم .و هزاران مشکل دیگر .

این مدیران شهری ما  با صرف وقت  گرانبهای خود و گماردن نیرو و نصب تراکت  و انهمه تبلیغات نتوانستند بساط بلال فروشیها را از کنار استخر ایل گلی بر چینند تازه خرابترش هم کردند  از این مدیرا ن چرا باید انتظار داشته باشیم که پیاده رو هارا برای عبور و مرور عصرانه زن و بچه ما پاکسازی بکنند چرا باید انتظار داشته باشیم که چهارراهها و میادین  را از دست این بساطیها  نجات بدهند  چون این مدیران  شهری ما برای این کار اموزش ندیده اند و استراتژی ندارند و اکثر کارهایشان فقط حالت مسکن و تبلیعاتی دارد .

به قول اقای  محمد مطهری:

مروري بر صفحات حوادث نشان مي‌دهد که تا پاي قتل و غارت و تجاوز و سرقت مسلحانه و اسيدپاشي و کلاهبرداري‌هاي ميلياردي در ميان نباشد اساسا در عرف ما حادثه اي رخ نداده وعنوان جرم صدق نمي‌کند. بنابراين در برخورد با يک راننده يا موتورسوار هتاک که مثل نقل و نبات بر اثر اشتباه يک عابر يا راننده، در حضور ديگران رکيک ترين کلمات را نثار او مي‌کند و يا به بانويي حتي در حضور شوهر وي متلک گفته و يا تنه مي‌زند، دو راه بيشتر وجود ندارد: يا بايد سکوت کرد تا وقتي آن فرد هتاک دهانش را ببندد و يا شخصا بايد عکس العمل نشان داد و البته در اين صورت بايد تمام تبعات غيرقابل پيش بيني از جمله زخم چاقو – که متأسفانه حمل آن براي جوانان در ايران بر خلاف بسياري کشورها ممنوع نيست ـ و يا حتي مرگ احتمالي را به جان خريد. (نمونه‌هايي از قتل‌هايي که با يک متلک يا مزاحمت تلفني آغاز شده و يا بر سر رعايت نکردن نوبت در نانوايي يا بنزين رخ داده مي‌توان سراغ داد (قدس، 18 ارديبهشت 84 ؛ اعتماد، 2 اسفند 86). بديهي است موتورسوار يا راننده هتاک از يادداشت شدن شماره موتور يا اتومبيلش هيچ باکي ندارد زيرا قانوني وجود ندارد تا کسي به خاطر شنيدن ناسزا يا متلک بدان متوسل شود.

البته همين راننده اگر به عربستان برود اساسا فکر تعرض هم به ذهنش خطور نمي‌کند. آيا در عربستان قدم به قدم مأمور ايستاده است؟ هر ساله دهها زندان ساخته مي‌شود؟ هر روز صدها دست قطع مي‌شود و صدها نفر اعدام مي‌شوند؟ البته چنين نيست. رمز موفقيت آنها با همه اشکالاتي که ممکن است داشته باشند اين است كه به گونه‌اي عمل كرده‌اند كه هر متخلفي، هم در تخلفات کوچک و هم در تخلفات بزرگ، قبل از انجام جرم يا تخلف چندين بار به عاقبت امر مي‌انديشد. .

..... علت اصلي اين نظم و انضباط اين است که متوليان برقراري نظم در آن کشورقبلاً به رانندگان فهمانده‌اند كه در عين احترام كامل به آنها، آنجا كه سخن از جان و آسايش مردم است هيچ تخلف کوچکي وجود ندارد و هيچ اغماضي هم در کار نيست. اين رانندگان لايي نمي‌کشند زيرا مي‌دانند در اين صورت سرنوشتي بهتر از سرنوشت دو خودرو بسيار گران قيمت بدون سقفي که در بزرگراه لايي کشيده و با يکديگر کورس گذاشته بودند در انتظارشان نيست. آن دو بدون آنکه با خودرو ديگر يا عابري برخورد کرده باشند صرفا به خاطر کورس گذاشتن در زير يک لودر قرار داده شده و له شدند.

(به نقل از سایت تابناک تاریخ 23 اردیبهشت 87 کد خبر 10602)

علی رغم وجود این ناهنجاری ها در عملکرد مسئولان و اقشاری از مردم و شهروندان  دلیل نمی شود که ما خودمان قاضی بشویم  و بخواهیم که قانون را خودمان اجرا کنیم و عابر پیاده را که به علت نبود پل مخصوص عابر پیاده در فلکه ایل گلی  و کمربندی ازادی و اتوبان پاسداران  و خیابان  راه اهن و صدها جای دیگر هر روز ناچار است بچه اش را به مدرسه انسوی خیابان ببرد مجازات کنیم و نگذاریم که راحت به انسوی خیابان برود چرا ان مادر و کودک باید همیشه دچار نوعی ترس و استرس باشد( چون هنوز از اقوام شهردار به حمد خدا  در این نقطه نمرده اند  وکسانی که طی سالیان گذشته مرده اند  از اشنایان مسئولان شهری نبوده اند و مردم عادی و سربزیر بوده اند ) ما  قطعا می دانیم که با این کارمان امنیت روانی ان مادر و کودک را به خطر می اندازیم .

ولی  غافل هستیم که همین کودک روزی در این استان استاندار و فرماندار و مسئول و شهردار و ... خواهد شد و انوقت همین اداهارا به نوعی سر مردم که شاید ما باشیم  خواهد اورد .

ما وقتی که در کنار کودک خود به کسی بدون دلیل  ناسزا می گوییم و یا قانون  و نوبت در خرید را رعایت نمی کنیم  و یا به راحتی اشغال را از ماشین به بیرون پرت می کنیم  ویا جلوی مغازه  را ملک شخصی خود می پنداریم به ارباب رجوع به چشم یک نوکر و مظلوم و بی زبان نگاه می کنیم و یا به راحتی پشت موبایل دروغ می گوییم  ویا پول مردم را می گیریم و خودرو معیوب و ناقص تحولیش می دهیم انهم با تاخیرات غیر موجه و سرکاری  نا خود اکاه کسانی را به جامعه اینده تحویل میدهیم که حقوق دیگران از جمله خود مارا پایمال خواهند کرد و حتی امکان دارد حق فرزندی را نیزرعایت نکنند  . وقتی که ما در ثبت نام مدرسه یا دانشگاه و اخذ مجوز از شهرداری اولین فکر و ذکرمان این است که دنبال یک نفر اشنا میگردیم ایا نباید طرف دعوای ما دنبال یک اشنای بزرگ باشد و بخواهد که با فامیل بازی  حق مارا پایمال کند و انوقت فریاد می زنیم که در این کشور فریادرسی نیست خدایا حق تقدم با عابر پیاده است یا گاری .

جالب است که ناله فغان برمی اوریم که عزت نفس و احترام به بزرگتر و عواطف انسانی را کشته اند ای مسلمانان کمک کنید مسلمانی رفت اگر کمی انصاف داشته باشیم قبول میکنیم که بسیاری از از این بلاهارا ما خودمان تولید کرده ایم و یا پدرانمان انرا بوجود اورده اند و ما اکنون مزه انرا می چشیم همانطور که تاوان  بسیاری از اعمال خلاف ما را نوه های ما   پرداخت خواهند کرد چون ما خودمان به دست خود این بلا را سر خود اورده ایم بایستی بدون سروصدا و شبانه غزل خداحافظی را بخوانیم وفاتحه ......

مثل ما همانند کسانی است که داخل یک کشتی نشسته اند و هرکدام دانسته یا ندانسته با غرض  ویا بدون غرض در حال سوراخ کردن  این کشتی با انواع امکانات در دسترس ودر حد توانایی خود هستند  غافل از اینکه اگر این کشتی غرق شود همه نابود خواهند شد .و خشک وتر باهم خواهد سوخت. همان اتفاقی که الان در تبریز افتاده است و همه به اتش ندانم کاری های مسئولان و شهروندان حال وگذشته و جاری و ماضی شهر تبریز داریم می سوزیم ومیسازیم . البته شهرسازی و اجرای پروژه ها و وضعییت نامطلوب ترافیک و معماری تبریز  و بی توجهی به اثار و بناهای تاریخی تبریز   چیزی نیست که به این راحتی  از کنارش گذشت و من انرا در فرصت های  اینده  اگر عمری باشد به صورت  دقیق و کامل بیان خواهم کرد.

اما چند پیشنهاد :

به همان اندازه که احساس تعرض به حقوق دیگران بدون احساس گناه و فارغ از هرگونه پیگیری و بدون ترس از مجازات  دارای ریشه و عمق تاریخی است حل آن نیز نیاز به تلاش و پیگیری در  طول نسلها و سالهای متمادی دارد.ما باید اموزش ببینیم از کودک و بزرگ و پیرمردو پیرزن و نوعروس و نوجوان و جوان  در این نهضت ملی شرکت کنیم منتهی  آموزش های ما در مدرسه برخلاف متد معمول در غرب مبتنی بر مشارکت طلبی و همکاری دانش آموزان نیست. و تلویزیون به عنوان بهترین جایگاه آموزشهای عمومی برنامه ای اصولی برای طرح و آموزش این مسایل ندارد. هر چند نیاز به آنها در بعضی حوزه ها مثل رفتارهای شهری باعث شده ولو به قیمت هزینه کردن از جیب شهرداری و در چهارچوب تیزرهای تبلیغاتی این آموزشها را جدی بگیرند.
بنابراین آموزش و پرورش و صدا و سیما باید آموزش رفتارهای اجتماعی را به عنوان بخشی مهمی از رسالت خود بشمارند و مهمترین نقش را در این مورد برعهدی بگیرند. مثل کشور ژاپن به کودکان ما بیاموزند که چگونه به پیرمردان و پیرزنان احترام بکنند و مقررات جامعه را رعایت بکنند و راههای عملی انرا اموزش بدهند فقط ذکر فواید اثری ندارد .

 امام خدا بیامرز میگفت "صدا و سیما باید مثل یک دانشگاه عمل کند." چون اهمیت صحبت کردن آنی یک وسیله بنام جعبه جادو را با یک ملت درک کرده بود. ولی ما سالیان سال است که شاهدیم صدا و سیما مثل یک آشپزخانه آنهم از نوع بین راهی عمل میکند. بعد از سیستم صحیح آموزش و پرورش برای هدایت نسل آینده، هیچ وسیله ای برای آموزش عمومی یک ملت گرفتار و اصلاح ناهنجاریها در کوتاه مدت، موثرتر از تلویزیون نیست

2-پیشنهاد می کنم  ایجاد فضای محدود برای طرح ترافیک جدید تبریز در وسط خیابانهای تبریز  با اتوبوس رایگان  که تقریبا مشابه احداث  قفس  داخل شهر می ماند و ظاهرا تاحالا هشت نفر جان  خود را در این مسیر از دست داده اند برچید ه شود (فردی  که در حال پرش از روی این نرده ها بود  تا به انطرف خیابان راه اهن نزدیک چهارراه خطیب  برود در دم با برخورد یک ماشین فوت کردند  قطعا این حادثه اول و اخرش نخواهد بود )  و به جای ان از طرح اتوبوسهای برقی یا ترن هوایی  مدرن و پیشرفته مثل تمام ممالک پیشرفته استفاده شود تا  هم فضای سبز از بین نرود  و هم از فضای بالای خیابا نها  استفاده مفید به عمل اید . چرا ما نمی توانیم دورتر از دماغمان را ببینیم .ایا ملت ما حق  استفاده از تکنولوژی روز جهان را ندارد . استفاده از ترن با سرعت بیش از 300 کیلومتر حق طبیعی ماست .چقدر باید منتظر بمانیم تا کسی در تهران به این فکر بیفتد بعدش تانکورایش را ما به تبریز بیاوریم.

مگر ما در عهد بوق هستیم که داخل خیابانها حصار درست می کنیم ببینید چقدر عقب مانده و غیر فنی  هستیم کاری که در تهران در بیست سال پیش اجرا شده از همان کار غلط  یک کپی  کج و غلط تهیه می کنیم به خورد مردم می دهیم. عزیزان من توجه ندارند که خیابانهای تهران عریض و بزرگ است در حالی که خیابان امام تبریز  از 50 سال پیش تا حالا فرقی نکرده است و خودتان ترافیک موجود را ببینید و به طرحتان افتخار کنید .

3. ایجاد امنیت روانی در جامعه کاری است که باید توسط دستگاه قضایی و پلیس و با همکاری صدا و سیما به صورت مشترک و توسط افراد متخصص انجام گیرد و در اجرای آن هیچ گونه تخفیفی به هیچ کس داده نشود و طوری اجرا شود که همه مردم جامعه برخورد با مجرم و متخلف را عینا ببینند. متاسفانه در کشور ما یا قوانین وضع شده دارای ضعف هستند و یا اینکه در مرحله اجرا به درستی اجرا نمی شوند.

این نوع رفتار که هر کسی تنها به کسانی که میشناسد احترام میگذارد، مختص زندگی روستایی است که در آن تمام  اهالی روستا همدیگر  را میشناسند و به هم احترام می گذارند. تمدن چند هزار ساله ما نیز به همین شکل سپری شده ایل و ایلاتی زندگی کردن بد نیست اما زندگی در شهر علم و اگاهی  به روشهای نوین و خلق مقررات زیادی برای مراعات حقوق دیگران  دارد . وبه همین دلیل وقتی افراد یک روستا یا شهر کوچک   دور هم جمع می شوند تا در شهرهای بزرگی مثل تهران و تبریز  زندگی کنند، بدلیل عدم آموزش شهرنشینی، نمی دانند که حالا باید با افرادی که نمیشناسند چطور رفتار کنند؟

 

4-در ساخت واجرای پل های عابر پیاده از تکنولوزی روز و پله برقی استفاده گردد و این پله ها همیشه کار بکنند نه اینکه یک طرفش ثابت بماند و یک طرفش کاربکند مثل پله برقی پل عابر بازار که اکثرا یک طرفه کار میکند .استفاده از امکانات شهری حق مسلم تمام شهروندان تبریزی است .

5- پارک بزرگ ایل گلی نه تنها متعلق به کل آذربایجان بلکه با توجه به پیشینه تاریخی متعلق به تمام ایرانیان است پس در حفظ و پایداری ان بکوشیم و مسئولان  دست از کج سلیقه گی و رفتار های غیر مسئولانه  با پارک بزرگ ایل گلی ( شاهگلی ) بردارند  و از ساخت و سازهای بی مورد و نصب ابزار الات پول جمع کنی با صداهای ناهنجار  جلو گیری به عمل بیاورند  .اینجا علاوه بر اینکه به محل جذب گردشگر از تمام نقاط ایران تبدیل شده یک زمانی  مکانی دنج برای استراحت و ارامش و ورزش و نرمش بازنشسته گان بود(که یک عمری را در این مملکت خاک خورده اند و خدمت کرده اند) ارامش و اسایش این پارک را با میمون بازی و سر و صدای ناهنجار تبلیغات دختر مار کش و مارگیر هندوستانی  به خطر نیندازیم . ایا اگر خانه شهردار محترم در همین روستای ایل گلی  و یا نزدیک باغلار باغی  ( اسم بدون مسمای باغ بدون یک درخت اسم کچل را میگذارند زلیخا)و کوی فروس و یاغچیان بود واقعا اجازه میدادند با این بلند گو های گوش کر کن به تبلیغ های غیر فرهنگی با این صداهای نتراشیده و نخراشیده بپردازند مگر شهرداری علاوه بر فروش زمین هوا و فضای پارک را نیز فروخته اند . اخر انصاف هم نصف دین است .

6- از مردم فهیم  و بزرگوار وشهیدپرور و غیور تبریز نیز در خواست میکنم علی رغم تمام این مشکلات بیایید از امروز با استعانت از خدواند مهربان مهربان مهربانان چشمها را بشوریم و با یک نگرش جدید به شهر و جامعه نگاه کنیم با استفاده از فضای معنوی موجود به علت حلول ماه مبارک رمضان( که بر تمامی شما حلول این ماه مبارک باشد)  دلها را از کینه پاک کنیم و به همه شهروندان با دید یک دوست  و همانند  یک اشنا نگاه کنیم و کار شان را راه بندازیم و با  همه افراد جامعه طوری رفتار کنیم  که دوست داریم با ما رفتار شود.  

6- برای حسن ختام جا دارد باز هم از نظرات اقای محمد مطهری استفاده کنیم : اساسا نگاه اسلام به گناه، الهام بخش نحوه صحيح مقابله با تخلفات است. خداوند در قرآن در مورد برخي گناهان مانند خوردن مال يتيم، به جاي فرمان به انجام ندادن به نزديک نشدن (لا تقربوا مال اليتيم الا بالتي هي احسن ـ انعام/ 152) فرمان مي‌دهد. اسلام نمي‌خواهد کسي حتي به خوردن مال يتيم فکر کند، چه رسد به اينکه چنين عملي را مرتکب شود. اتفاقا هشدارهاي قرآن در مورد مال يتيم از جمله آيه دهم سوره مبارکه نساء، مسلمانان را چنان محتاط کرد که به افراط افتاده و از ترس خوردن مال يتيم براي آنان سفره جداگانه مي‌گستردند که بعدآ از اين افراط منع شدند. نيز آنچه در اسلام شديدترين گناه معرفي شده است کاملا قابل توجه است. شديدترين گناه نه قتل است و نه غيبت و نه زنا، بلکه به فرموده امير المؤمنين (ع) گناهي است که صاحب آن، آن را کوچک بشمارد (کلمات قصار/477).

کاش مشکل درباره آستانه تخلف، تنها اين بود که ازتعليمات اسلامي دور افتاده‌ايم. متأسفانه دراين مورد هم، فرمايش ديگر اميرالمؤمنين(ع) در لحظات آخر عمر محقق شده است آنگاه كه فرمود: مبادا غيرمسلمانان در عمل به قرآن از شما پيش بيفتند (نهج البلاغه، نامه 47). چندي پيش يک مآمور پليس در يک کشور غربي معرفي و محاکمه شد. پس از مراقبتهاي نامحسوس معلوم شده بود که اين شخص در ساعات غير کاري که لباس فرم به تن نداشته، چند بار بي جهت از دختران نوجوان ادرس پرسيده و صورت خود را بيش از اندازه‌اي که در هنگام پرسيدن آدرس معمول است به صورت آنان نزديک کرده است، بدون آنکه تماسي حاصل شود. (تورنتو استار، 2 نوامبر 2006).

7- بیاید قبول کنیم که طبق مقررات جاری حق تقدم با عابر پیاده می باش


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

مسئولان به مردم چه آموخته‌اند؟ (بخش يازدهم


محمد مطهري



در دي ماه 1382 چند نفر از افرادي که در زلزله کم سابقه و مرگبار بم تسليم مرگ نشدند و پيکر مجروح اما زنده آنان با فداکاري‌هاي بسيار از بم به کرمان و از کرمان به تهران رسيد، به خاطر نبود فرهنگ راه دادن به آمبولانس، در ترافيک خيابان آزادي تهران جان دادند.

عنوان مقاله حاضر دو گونه مي‌تواند تعبير شود: يکي اينکه مسئولان براي آموزش مردم در همه زمينه‌ها از جمله رفتارهاي اجتماعي چه کرده و مي‌کنند و ديگر آنکه مردم با نگاه به رفتار مسئولان چه چيزهايي مي‌آموزند. ريشه برخي از رفتارهاي نامناسب اجتماعي را مي‌توان در کاستي‌هاي اين دو حوزه يافت. بحث کنوني به اولين مطلب يعني چگونگي آموزش رفتارها در کشورمان اختصاص دارد و مراد از مسئولان در سياق اين مقاله اعم از مسئولان سياسي است.

عده‌اي گمان مي‌کنند که ريشه مشکلات رفتاري ما ايرانيان فقط اين است که «مي دانيم ولي عمل نمي‌کنيم»؛ مي‌دانيم آشغال ريختن در معابر يا پارتي بازي در ادارات کار نادرستي است ولي باز انجام مي‌دهيم. بله، در مواردي امر بر همين منوال است و اصلاح اين امر راهکارهاي خود را دارد که نظارت، قاطعيت و نيز آگاهسازي جامعه نسبت به عواقب ظلم به حقوق ديگران و در واقع «خودزني‌ها» ـ به تعبيري که در مقاله دهم ذکر شد ـ از جمله آنهاست. اما موارد بسيار زيادي را مي‌توان سراغ داد که عمل نمي‌کنيم چون «نمي‌دانيم»؛ انجام نمي‌دهيم چون «آموزش نديده‌ايم».

علاقه به «کلي گويي» در کشور ما کم نيست و گاهي چنين پنداشته مي‌شود که با تکرار پشت تکرار عبارات کلي از قبيل «با هم مهربان باشيم»، «حق يکديگر را پايمال نکنيم»، «امر به معروف و نهي از منکر کنيم» و... کمک بزرگي به اصلاح جامعه شده است. در اصلاح رفتار اجتماعي اکتفا کردن به بيان کليات و غرق شدن در عالم کلي گويي خطايي است بزرگ و در واقع متوقف ساختن آموزش در اوايل راه است. همين امر يعني روشن نساختن موارد و مصاديق کلياتي که معمولا همه مي‌دانند، يکي از عواملي است که به گمان من، رفتار اجتماعي ما را عقب نگهداشته است. توضيح مطلب را با يک مثال آغاز مي‌کنم.

اغلب ما دربارۀ فوتبال اصول زيادي مي‌دانيم: از موقعيتها بايد استفاده کرد، تعويض‌ها بايد به موقع انجام شود، بايد مراقب ضد حمله حريف بود، خط دفاع در آفسايدگيري بايد هماهنگ عمل کند و چندين اصل ديگر. اما چرا کسي براي مربيگري يک تيم دسته چهارم و يا حتي يک تيم فوتبال دبيرستاني از ما دعوت به عمل نمي‌آورد و چرا مربيگري تيمها به دست گزارشگران فوتبال که اين اصول را بسيار بهتر از ما مي‌دانند سپرده نمي‌شود؟ دليل آن روشن است، اطلاع از همه اين کليات لازم است اما يک تيم براي تيم شدن نياز به دانستن و پياده کردن ظرايف و دقايق هم دارد و اين کار با تکرار و يادآوري اصول کلي حاصل نمي‌شود.

همه مي‌دانيم که بايد به کودکان احترام بگذاريم اما تا وقتي مصاديق آن به روشني و ترجيحا به نحو تصويري براي جامعه تبيين نشود نبايد تغيير محسوسي را انتظار داشت. ما در کودکي شايد چنين تجربه‌اي کرده باشيم که وقتي در يک مجلس همراه با بزرگترها به احترام يک تازه وارد بلند شده و خود را براي دست دادن با او حاضر کرده بوديم، فرد تازه وارد به دليل کوتاه بودن قد ما و کم توجهي، با ما دست نداده و بدون توجه گذشته است.

اگر اين را تجربه نکرده باشيم شايد به چشمان نگران يک کودک چهار پنج ساله هنگام توزيع چاي يا غذا در مجالس توجه کرده باشيم که سيني توزيع را با چشمانش تعقيب مي‌کند تا ببيند آيا به او هم تعارف کرده و با او معامله يک فرد بزرگتر را خواهند کرد يا خير. عبارت کلي «به کودکان احترام بگذاريد» ذهن افراد جامعه را که هر کدام دهها مشغله ذهني دارند به اين ظرايف رفتاري به ظاهر کم اهميت و در واقع شخصيت ساز متوجه نمي‌کند.

وقتي سخن از آموزش به ميان مي‌آيد اغلب به ياد آموزش دادن کودکان در مدارس و خانواده مي‌افتيم. لزوم تربيت صحيح کودکان ضرورتي است انکارناپذير، اما آيا اگر ما بزرگترها نحوه دقيق رفتار با کودک را نياموزيم و يا کودکان خلاف آن چيزي که مي‌آموزند در رفتار ما ببينند اين آموزشها ره به جايي خواهد برد؟ ما که ديگر قرار نيست به مدرسه برويم؛ پس چه کسي مي‌تواند مصاديق رفتار درست را به ما يادآوري کند؟ بله، ما به مدرسه نمي‌رويم اما به تعبيري، دوره دانشگاه ما تمام نشده است. امام (ره) با فراستي که داشت تلويزيون مطلوب را «دانشگاه» ناميد؛ آرزويي که هيچگاه چنانکه بايد تحقق نيافت.

افراط در کلي گويي و غفلت نسبي از ارائه مصاديق، کمتر حوزه‌اي در اطراف ما را باقي گذاشته که کمبود آموزش در آن خودنمايي نکند. براي آنکه فقر آموزش رفتاري بهتر نمايان شود مثالهاي مختلفي را در قالب سه نوع رفتار اجتماعي توضيح مي‌دهم.

«دسته اول» رفتارهايي است که همه در زندگي روزمره کم و بيش با آن سر و کار دارند که نحوه برخورد با کودکان از اين قبيل است در کنار صدها مثال ديگر. به زيارت ائمه عليهم السلام هم که مي‌رويم مشکل رفتاري وجود دارد. عده‌اي تصور مي‌کنند بدون لمس ضريح ولو به قيمت آزار و هل دادن ديگران زيارتشان قبول نمي‌شود. برخي ديگر هر وقت دلشان خواست در چند متري ضريح با صداي بلند تقاضاي صلوات پشت صلوات ـ که حتما بايد از قبلي بلندتر هم باشد! ـ مي‌کنند و آرامش و تمرکز کساني را که در حال التجا و تضرع اشکي در چشم داشته و در آن شلوغي با امام خود خلوت کرده‌اند بر هم مي‌زنند.

مثال ديگر نحوه حاضر شدن مردم در صحنه حوادث است. ساختماني فرو مي‌ريزد يا خانه‌اي آتش مي‌گيرد. يک مشکل هميشگي اين است که امدادرسانان در ازدحام جمعيت خود را چگونه به محل حادثه برسانند. به مردم آموزش داده نشده که در چه موقعيتهايي کمک آنان موثر و در چه مواقعي بزرگترين کمک آنان ترک محل حادثه است.

گهگاه از رفتار تماشاگران گله مي‌شود اما آموزشي در کار نيست. ناهنجاريهاي رفتاري تماشاگران همه مربوط به از جا کندن صندلي ورزشگاه نيست تا بگوييم تماشاگر رفتار صحيح را مي‌داند و فقط عمل نمي‌کند. وقتي تيمي از کشورمان با تيمي از کشور بيگانه بازي مي‌کند رفتار صحيح ما در قبال آن تيم چيست؟ مثلا يار حريف مي‌خواهد در بسکتبال پنالتي پرتاب کند. وظيفه ما به عنوان تماشاگر در اين لحظه چيست؟ ساکت بمانيم؟ آنقدر سر و صدا و احيانا هو کنيم تا حواسش پرت شود؟ اگر بازيکن کشور بيگانه يک پرتاب عالي انجام داد او را تشويق کنيم يا نکنيم؟ ما حتي هنوز به برخي بازيکنان فوتبال ـ گاهي در سطح ملي ـ نتوانسته ايم ياد بدهيم که پس از اعلام پنالتي به داور اعتراض نکنند.

اتفاقا تجربه نشان داده است که ظرفيت مردم براي آموزشهاي مختلف بسيار بالاست، حتي در مورد تماشاگران که به خاطر هيجانات ممکن است غير قابل کنترل به نظر آيند. وقتي فردي دلسوز نسبت به آموزش تماشاگران «تيم فوتسال علم و ادب مشهد» همت گماشت با استقبال و موفقيت زيادي مواجه گرديد.

وقتي دستاورد جديدي از تکنولوژي وارد کشور مي‌شود معمولا فرهنگ استفاده اش به جامعه آموخته نمي‌شود، مخصوصا با توجه به اينکه ما به عنوان مسلمان وظايف ديني خاصي داريم. مثلا در مورد استفاده از اينترنت چه آموزشهايي به مردم داده شده است؟ همين که کسي خود را از گناهان چشم حفظ کرد به اين معناست که استفاده او از اينترنت به نحو صحيح صورت مي‌گيرد؟ به صرف تکرار «بايد از اينترنت به طور صحيح استفاده شود» چه کمکي به اصلاح رفتاري در اينترنت مي‌شود؟ (در اينجا هم نکات فراواني است که مجال ذکر آن نيست. بيان مصاديق غريبه نوازي (مقاله دهم) در دنياي مجازي خود يک بحث مستقل است).

حتي گاهي در فرا گرفتن آداب اسلامي هم به کليات اکتفا مي‌شود. مي‌دانيم نبايد به غيبت گوش کنيم. اما در مواجهه با غيبت چه کنيم؟ مستقيما به طرف مقابل بگوييم غيبت نکن؟ سخنش را قطع کرده مطلب ديگري پيش بکشيم؟ اگر قرار است مجلس غيبت را ترک کنيم به چه نحو اين کار را انجام دهيم؟ به نحوي که ديگران بفهمند؟ با چه حالتي؟ گشاده رويي يا خشم يا به حال عادي؟ (دغدغه مسلمان فقط اين نيست که خودش را از گناه نجات دهد، بلکه تأثيرگذاري به بهترين وجه به خاطر احساس مسئوليت نسبت به ديگري نيز موضوعيت دارد).
نمونه ديگر براي دسته اول، نحوه رفتار با برادران و خواهران اهل تسنن است. تفرقه افکنان و خناساني که از اتحاد تشيع و تسنن رنج مي‌برند کم نيستند. در مواجهه با اهل تسنن که گروهي از هموطنان ما را تشکيل مي‌دهند بهتر است چه مسائلي را مطرح کرده و از طرح چه مسائلي پرهيز کنيم؟ آيا اينها به ما آموزش داده شده است؟ همين طور است نحوه برخورد با قوميتها و بدون اغراق هزاران مسئله جزئي ديگر.

حال به سراغ نادانسته‌هاي رفتاري ما در «دسته دوم» مي‌رويم؛ يعني آنجا که با يک رفتار ناصحيح مواجه مي‌شويم و مي‌خواهيم عکس العملي نشان دهيم. اينجا هم به دليل فقدان آموزش رفتاري، هر کس به اجتهاد و تشخيص خود وارد ميدان مي‌شود.

فرض کنيد خودروي جلويي ما بدون آنکه راهنما بزند مرتبا تغيير مسير داده به نحوي که با زحمت از تصادف با او خود را مي‌رهانيم. در اين حالت اگر پشت چراغ قرمز بعدي در کنار آن خودرو قرار گرفتيم چه کنيم؟ چيزي نگوييم؟ چشم غره برويم؟ سري تکان دهيم؟ اعتراض و توهين کنيم؟ در چهارراه بعدي جلويش پيچيده يا ترمز زده، تلافي کنيم؟ يک راه هم اين است که با حسن ظن برخورد کرده مؤدبانه بگوييم: «ظاهرا راهنماي شما کار نمي‌کند»؛ يعني فرض را بر اين بگيريم که او به وظيفه اش عمل کرده است و اگر هم چنين نبوده به هر حال او را متنبه کرده ايم. شايد جمله بهتري بتوان پيدا کرد اما اينکه بهترين راه چيست نياز به آموزش دارد.

کسي در خيابان آشغال مي‌ريزد. مسلمان هميشه مشغول معامله با خداست و دوست دارد مطلوبترين عکس العمل را نشان دهد. در اينجا عکس العمل ما چگونه بايد باشد؟ خودمان زباله را از روي زمين برداريم؟ از او بخواهيم که خودش آن را بردارد؟ با تکان دادن سر، نادرستي عملش را به او بفهمانيم؟ با زبان به او تذکر دهيم؟ با چه عبارتي؟

اما گاهي مسأله پيچيده تر است. رفتار اشتباه در مقابل يک عده رخ مي‌دهد نه در مقابل يک فرد، مثل کسي که بي نوبت وارد صف بنزين مي‌شود. در اينجا چه بايد کرد؟ وانمود کنيم که نديده ايم؟ به طور جمعي اعتراض کنيم؟ بوق طولاني بزنيم؟ آيا اگر افراد جامعه آموزش ديده باشند و همه عکس العمل آرام ولي مشابهي از خود بروز دهند احتمال تکرار چنين قانون شکنيهايي کاهش نمي‌يابد؟ (در مقاله سوم گفتيم يکي از مشکلات اين است که حوزه دخالت پليس در اينگونه موارد روشن نيست. اين موارد را مردم بايد حل کنند يا پليس؟ آيا کار بايد به زد و خورد بکشد تا پليس دخالت کند؟).

ما گاهي نه تنها با رفتار ناصحيح مخالفت نمي‌کنيم بلکه به آن دامن مي‌زنيم. فردي مي‌گويد مسير تهران تا مشهد را هفت ساعته طي کرده است. با اين فرد بي توجه که با جان خود بازي کرده و جان ديگران را هم به خطر انداخته، مثل يک قهرمان برخورد مي‌کنيم. به جاي بي اعتنايي يا نکوهش، مي‌گوييم باور نمي‌کنيم و او هم قسم پشت قسم مي‌خورد تا سرانجام دو طرف بر سر هشت ساعت به توافق مي‌رسند!

مواردي که به جاي نکوهش تشويق مي‌کنيم زياد است. به همين دليل يک راه جمع کردن مردم به دور خود در فرهنگ ما بازي کردن با جان است، بدون آنکه کوچکترين تمهيدات ايمني رعايت شود. تک چرخ زدن در خيابان به دليل برخورد تشويق آميز برخي افراد جامعه يک هنر به حساب مي‌آيد. فراموش نکرده ايم که جوان 32 ساله‌اي که بدون لوازم ايمني لازم در روز 22 بهمن 85 از برج ميدان آزادي بالا رفته بود مورد تشويق قرار گرفت و دقايقي بعد به پايين سقوط کرده جان باخت.

نحوه برخورد با رفتار نادرست ديگران هم صدها شاخه دارد. ما دقيقا نمي‌دانيم چه چيزي مصداق «امر به معروف و نهي از منکر» است، چه چيزي مصداق «فضولي» است و چه چيزي مصداق «تجسس» و «نقض حريم شخصي»؟ مصاديق دقيق و جزئي اين امور بايد براي مردم به طور عيني روشن شود به ويژه آنکه امر به معروف و نهي از منکر به عنوان يک دستور شرعي از اختصاصات امت اسلامي است. قابل توجه است که همان آيه‌اي که امت اسلام را «بهترين امت» معرفي مي‌کند بلافاصله به «امر به معروف و نهي از منکر» در ميان مسلمانان استناد مي‌کند، امري که براي تشريح مصاديق آن در جامعه کنوني لااقل به هزار برنامه مصداقي و جزيي يکي دو دقيقه‌اي نياز است.

مي‌رسيم به «دسته سوم». آنچه تاکنون گفته شد مربوط به آموزش‌هاي عمومي بود که جز عده بسيار قليل براي همه، از جمله نويسنده، کم و بيش لازم است. اما صنفها و اقشار مختلف بر حسب نوع تعامل خود با جامعه نياز به آموزش رفتار اجتماعي ويژه خود دارند.

در فرهنگ ما «راننده تاکسي» يعني کسي که داراي ماشيني به رنگ خاص و نيز گواهينامه است و خيابانها را هم بلد است. ديگر لازم نيست کسي به او آموزش دهد که اگر مسافر در را محکم تر از حد لازم بست چگونه بايد با او سخن گفت؟ اگر کسي کرايه نداشت چگونه بايد با او برخورد کرد؟ آيا راننده تاکسي حق دارد به مسافر به خاطر نداشتن پول خرد اعتراض کند؟ اينها ديگر بسته به ميل راننده است و آموزشي هم در کار نيست و راه براي انواع کشمکشها باز است.

به همين منوال، «منشي» يعني کسي که بلد است گوشي را بردارد و به داخلي وصل کند. آيا لااقل يک جزوه آموزشي دربارۀ آداب صحبت کردن در تلفن که خود چندين حالت دارد به او داده شده است؟ گاهي به مراکز زيارتي هم که زنگ مي‌زنيم که بپرسيم حرم تا چه زماني باز است با عجله پاسخي داده بلافاصله قطع مي‌کنند. (مواردي که رانندگان تاکسي، منشي‌ها و ديگر اقشار از جهت منش اجتماعي درست عمل مي‌کنند، غالبا برآمده از شخصيت و تربيت خودشان است نه آموزشي که براي حرفه خود ديده‌اند.)

«مصاحبه گر تلويزيون» يعني کسي که داراي روحيه اجتماعي است و سراغ افراد رفته مصاحبه مي‌گيرد، اما لزوما به او آموزشي در مورد حرمت افراد داده نشده است. آيا اگر کسي گفت "مصاحبه نمي‌کنم" گزارشگر يا تدوين کننده حق دارد همين قسمت را در گزارش خود قرار دهد؟ آيا خبرنگار براي تهيه گزارش از مراکز مشاوره حق دارد صداي کسي را که به خيال خود دارد به طور خصوصي با يک مشاور صحبت مي‌کند براي دهها ميليون انسان پخش کند (مثل گزارش اخير در اخبار 19:15 از مرکز مشاوره 129)؟ آيا آشنايان صدا را نمي‌شناسند و فقط بايد تصوير باشد تا او را بشناسند؟ (آبرو در کشور ما از فقر قانوني و آموزشي شديد رنج مي‌برد و گاهي درست برعکس عمل مي‌شود که توضيح نقضهاي مکرر آن توسط نهادها و سازمانهاي متعدد، خود مقاله‌اي مستقل مي‌طلبد).

«گوينده خبر» يعني کسي که مي‌تواند بدون لکنت با صداي مناسب اخبار را بخواند. گاه مي‌بينيم گوينده اخبار و خبرنگاري که به طور زنده گزارش مي‌کند در ميان کلام هم مي‌پرند، امري که در روايات به مجروح ساختن صورت ديگري تشبيه شده است. در اينجا قاعده‌اي وجود دارد که براي پرهيز از تصادم کلامها هر کدام بايد در پايان کلامش نام طرف مقابل را به علامت پايان سخنش ببرد اما همين قاعده ساده ظاهرا آموزش داده نشده است.

«مأمور» يعني کسي که بلد است با دستبند متهم را از خانه اش به کلانتري بياورد. آيا به او راه حفظ آبروي متهمي که به خاطر «نداشتن» کارش به بازداشت کشيده، آموزش داده شده است؟ حتما بايد او را با دستبند از محله عبور داد؟ آيا به کسي که اختيار دارد افراد را ممنوع الخروج کند نحوه و زمان اطلاع دادن به فرد مورد نظر هم آموزش داده شده است ؟ جايي بهتر از فرودگاه آنهم در لحظه آخر براي مطلع ساختن از ممنوع الخروج بودن افراد وجود ندارد؟ آيا به افسران راهنمايي که از داخل ماشين به رانندگان تذکر مي‌دهند لحن سخن گفتن با مردم آموزش داده شده است؟ آيا خانواده‌هاي زندانيان که به ملاقات عزيزان خود مي‌روند با مأموران مؤدب و آموزش ديده مواجه مي‌شوند؟

«کارمند مخابرات» يعني کسي که امور فني مخابرات را مي‌داند. وقتي به خانه‌اي زنگ مي‌زنيد، نوار چنين مي‌گويد: «تلفن مورد نظر "به علت بدهي" قطع مي‌باشد». چرا هر کس زنگ مي‌زند بايد علت قطع تلفن را که شايد ناشي از فقر دارنده خط تلفن باشد بداند؟

«خادم مسجد» يعني کسي که درهاي مسجد را در ساعات معين باز کرده و مراقب مسجد باشد. آيا به او نحوه مواجهه با کودکان که در اولين روزهاي تمرين عبادت با او مواجه مي‌شوند آموزش داده شده است؟

چرا راه دور برويم. من به عنوان يک روحاني که لباس دين به تن دارم در جامعه پيچيده کنوني چگونه بايد رفتار کنم؟ چهارده سال پيش که عمامه بر سر گذاشتم آيا کسي به من جزوه‌اي داد که براي حفظ حرمت اين لباس در صدها موقعيت مختلف چگونه بايد رفتار کنم؟ اگر عده‌اي جوان مشغول بازي بودند اگر لباسم را درآورده با آنها مشغول بازي شوم وهن روحانيت است يا خدمت به روحانيت؟ در پشت فرمان وقتي تعداد زيادي از مردم در سر چهارراه منتظر ماشين هستند بايستم يا بي تفاوت بگذرم؟ اگر ايستادم و در ميان مسافران خانم بد پوششي هم سوار شد چه؟ در اين حالت وظيفه ام چيست؟

آيا وظيفه دارم به پارک محل سري بزنم و با جواناني که در عمرشان حتي يک بار هم با يک روحاني همسخن نشده‌اند حرف بزنم؟ اگر مجال صحبتي دست داد چه بگويم و چه نگويم و از کجا آغاز کنم؟ (فرد موثقي نقل مي‌کرد که شهيد مطهري قبل از انقلاب در يکي از سفرهاي خود به اصفهان جلسه پرسش و پاسخ در يک منزل با دانشجويان و فضلا را در ساعت 11 شب زودتر از موعد به پايان برد. از شاگرد اصفهاني خود خواست او را به پارک ببرد و وقتي به ايشان گفته شد که در آنجا علنا شرب خمر مي‌کنند و رفتن يک روحاني به آنجا صلاح نيست در رفتن بيشتر مصر شد. شهيد مطهري عمدا از جلوي کساني که علنا شرب خمر مي‌کردند عبور کرده و با سعه صدر و روي خوش با آنان برخورد کرده بود. حتي خطاب «بفرما حاجاقا»ي آنها را هم با مزاحي پاسخ گفته بود).

من آنچه به عنوان روحاني انجام داده ام به سليقه خودم بوده است چون آموزش جزء به جزء رفتار اجتماعي نديده ام. شايد کارهايي تا آخر عمر انجام دهم و فکر کنم خدمت به روحانيت است ولي در واقع نباشد. آيا صحيح است کسي در زمان حکومت ديني با لباس دين در بين مردم راه برود و ظرايف رفتاري که ممکن است ندانستن برخي از آنها به قيمت قهر افراد با دين تمام شود به خود او احاله شده باشد؟ اگر روحانيوني ظرافتهايي را رعايت کرده و در جذب جوانان موفق بوده‌اند ناشي از تدبير، مطالعه و شايستگي خودشان بوده است و الا در حوزه ـ از برخي تدابير پراکنده که بگذريم ـ به کسي که قرار است با لباس دين در خيابان راه برود معمولا آموزش ويژه‌اي درباره ظرايف رفتاري در مواجهه با جوان و غير جوان داده نمي‌شود و اگر هم هست من اطلاعي ندارم.

آنچه درباره لزوم پرداختن به مصاديق جزئي رفتار و اکتفا نکردن به بيان کليات گفته شد يکي از روش‌هاي قرآني است. «تقوا پيشه کنيد» در قرآن کريم مکررا آمده است اما قرآن به امثال اين دستورات کلي اکتفا نکرده و به جزئيات رفتاري نيز توجه کرده است با اينکه قرآن مخصوص آموزش رفتاري نازل نشده است. چرا نصايح لقمان حکيم به فرزندش در مورد امور جزئي يک به يک ذکر شده است؟ براي اينکه انسانها علاوه بر دستور العمل کلي، نياز دارند بدانند که در موقعيت‌هاي مختلف و جزئي چگونه بايد رفتار کنند و درجوامع پيچيده امروز اين نياز صد چندان است.

در مورد نحوه راه رفتن، اين امر به ظاهر غير مهم، در قرآن چندين تعليم بيان شده است. موارد ديگري مانند اينکه انسانهاي متقي اگر در هنگام راه رفتن مورد متلک گويي به تعبير امروز قرار گرفتند چه سخني بگويند (فرقان/63)، اينکه هنگام ورود تازه واردي به مجلس مردم جمع تر نشسته و به او جا بدهند (مجادله/11) در قرآن بيان شده است. در روايات بي شماري به امور جزئي رفتاري پرداخته شده است. مثلا به افراد توصيه شده که وقتي دو فردي که با هم انس دارند در مجلسي کنار هم نشسته‌اند فرد سوم بدون اجازه آنها در ميان آن دو ننشيند (بحار الانوار، ج 72، ص 418).

غالبا آموزش جدي در کشور ما منوط به گرفتار آمدن در يک بحران است و البته فقط بحرانهاي مادي به راحتي احساس مي‌شود. ما در گذشته هم عبارات کلي از قبيل «در مصرف آب و برق صرفه جويي کنيم» مي‌شنيديم اما خوشبختانه رسانه ملي امروز دريافته است که اين کلي گويي فايده چنداني ندارد و به آموزش جزء به جزء و دقيق درباره سايه بان داشتن کولر، طول کانال کولر، چگونگي تشخيص نشت آب، مقايسه مصرف بي رويه مردم ايران با مصرف ساير کشور ها، فاصله يخچال از ديوار، نگذاشتن غذاي داغ در يخچال و... روي آورده است. برنامه‌هايي مانند «اول ايمني بعد کار» از همين روش آموزش مصداقي بهره مي‌گيرند و البته حوزه رفتار اجتماعي همچنان غريب است.

بي ترديد تاکنون کارهاي مثبتي هم در عرصه آموزش مصداقي مردم صورت گرفته که تلاشهاي مخلصانه جناب اقاي قرائتي با تکيه بر کلام وحي در اين ميان مي‌درخشد ولي اين تلاش عظيم در برنامه‌هاي تصويري و هنري در قالب آموزشهاي مستقيم و غير مستقيم مورد استفاده قرار نگرفته است.
در ميان سه دسته رفتار اجتماعي که به اجمال به آن پرداخته شد نقش کليدي در مورد دسته اول و دوم به عهده دانشگاه کشوري يا همان صدا و سيماست. اما در مورد دسته سوم به علت تعدد آنها و محدوديت مخاطبان، وظيفه اصلي به دوش همه سازمانها و دستگاههاست که در کنار آموزشهاي تخصصي، به آموزش نحوه رفتار اجتماعي خاص دستگاه متبوع خود نيز بپردازند.

جمع آوري نقاط ضعف رفتاري در کشورمان از عهده يک فرد و يک گروه برنمي‌آيد و نياز به کمک اقشار مختلف دارد که به شناسايي ضعفهاي رفتاري در اطراف خود بپردازند. پس از شناسايي، با تکيه بر منابع اسلامي و استفاده از تجربيات مفيد امروز مي‌توان به آموزش مصداقي مردم از جمله در فيلمها و سريالها و نيز در برنامه‌هاي آموزشي کوتاه پرداخت.

اگر اين آموزشها در کنار و در بطن برنامه‌هاي ورزشي، تفريحي، خبري و ساير برنامه‌ها به نحو شايسته در صدا و سيماي ما گنجانده شود آنگاه مي‌توانيم آرزوي امام (ره) در مورد دانشگاه بودن تلويزيون را براي اولين بار به عنوان يک الگو به دنيا عرضه کنيم. اين اقدام را مي‌توان قدمي ديگر در اصلاح سيستم اطلاع رساني و به تعبير اين مقالات «ام المشکلات کشور» دانست.

در يک کلام، همه اتفاق داريم که بايد به قرآن برگرديم، همه باور داريم که از اصل خود دور افتاده‌ايم، همه مي‌دانيم وقت طلاست، همه مي‌دانيم بايد به کودکان شخصيت داد، همه مي‌دانيم که آنچه بر خود نمي‌پسنديم نبايد بر ديگران بپسنديم؛ مشکل ما ندانستن اين کليات نيست، مشکل ما اين است که قدم به قدم به ما نياموخته‌اند که در هر موقعيتي دقيقا چگونه بايد عمل کنيم.

مطالبي که گفته شد احتمالا اين پرسش را براي برخي خوانندگان پديد آورده که در کشور ما وضع آموزش رفتاري به مسئولان سياسي چگونه است؟ اين بحث مهم را در فرصت ديگري بايد بررسي کرد. آنچه مسلم است ثمرات آموزش رفتاري به مردم در اثر رفتار نادرست عمدي يک مسئول سياسي به شدت آسيب مي‌بيند و در کشوري که حکومتش با نام دين پيوند خورده، اين آسيب‌ها صد چندان است مخصوصا آنجا که با يک رفتار غلط مماشات شود.

muhammadmotahari@gmail.com


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

چه آسان يکديگر را روانه قبرستان مي‌کنيم! (بخش دوازدهم)

چه آسان يکديگر را روانه قبرستان مي‌کنيم! (بخش دوازدهم) شوخي نيست که يک ملت هر ساله حدود سيصد هزار نفر از افراد خود را کشته يا مجروح کند چون دارد به سر کار، مهماني، خريد و يا مسافرت مي‌رود. تنها در دوران پس از انقلاب، لااقل 700 هزار قبر براي کشته‌هاي رانندگي حفر شده و دست کم 15 ميليون نفر مجروح شده‌اند که تعدادي از آنان بايد باقي عمر را بر روي تخت و يا ويلچر بگذرانند. (فقط تصادفات جاده‌اي سالهاي 77 تا 83، 500 هزار معلول مادام العمر بر جاي گذارده است. خبرگزاري مهر، 16 دي 84). کاش تبعات مسأله فقط همين بود؛ از ديگر نتايج حاصل از اين نحو به اصطلاح «رانندگي» در اين چند دهه، به زندان افتادن افراد بسياري به جرم قتل غير عمد، هزاران ميليارد تومان زيان اقتصادي (سالانه 8 هزار ميليارد تومان)، تشکيل ميليون‌ها پرونده قضايي و اتلاف ميلياردها ساعت وقت بوده است. طبق آمار، حدود هفتاد درصد کشته‌هاي تصادفات سرپرست خانوار بوده‌اند و فقط خدا مي‌داند که با از دست رفتن نان آور خانواده‌ها چه بر سر بازماندگان آمده و مي‌آيد. چه بزرگاني که ملت از دست داده، مثل استاد علي اکبر غفاري دانشمند کم نظير و از چهره‌هاي ماندگار که در هنگام عبور از عرض خيابان در ميدان بهارستان، يک وانت او را زير گرفت. حجت الاسلام ابوترابي سيد آزادگان که از سخت‌ترين شکنجه‌هاي بعثي جان سالم به در برد، نتوانست از رانندگي ما جان سالم به در ببرد. همه قشرها از وزير، وکيل و استاد دانشگاه گرفته تا ورزشکار، بازيگر، کارمند و کارگر هر از چندگاهي به سوگ يکي از همکاران خود مي‌نشينند. مثل بسياري از ما، شايد اين از دست‌رفتگان مانند مرحوم کريمي راد وزير دادگستري، مرحوم آيدين نيکخواه بهرامي و مرحومه خانم گلدره، گمان نمي‌کردند جان خود را در يک تصادف ناگهاني از دست بدهند. به راستي ما را چه شده است که يکي از بي‌فرهنگ‌ترين مردم دنيا در رانندگي از آب درآمده‌ايم به طوري که در کنار معرفي جاذبه‌هاي گردشگري در ايران، «هشدار جدي نسبت به رانندگي خطرناک ايرانيان» يکي از بخشهاي جدايي ناپذير کتابچه‌هاي راهنماي جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگي مي‌کنيم که فيلم رانندگي و نيز نحوه عبور عابران در ايران، تبديل به يکي از انواع کليپهاي پربيننده و خنده دار در اينترنت با صدها هزار بيننده شده و آبروي «شيعه» و «ايراني» را يکجا به حراج گذاشته ايم؟ هر چه هست ما اصلاح ناشدني نيستيم و الا ايستادن خودروها در پشت خط عابر پياده و نيز بستن کمربند ايمني، امروز در ميان ما فراگير نشده بود. روشن است که نبايد مشکل کثرت «تصادفات» را با معضل «ترافيک» و نيز «نحوه رانندگي» يکي دانست، گرچه اين سه کاملا به هم مرتبطند. مطابق وعده‌اي که در مقاله سوم داده شد، محور بحث اين بخش، شيوه رانندگي در ايران است که يکي از جلوه‌هاي رفتار اجتماعي ماست که در شهرهاي کوچک و روستاها هم يک معضل است. در مقاله گذشته گفتيم که "يکي" از علل عقب ماندگي رفتار اجتماعي در ايران تأکيد افراطي بر «کليات» و رها کردن آموزش «جزئيات» رفتاري است. يکي از بارزترين نمونه‌هاي اين خطا و غفلت بزرگ، در مسأله رانندگي متجلي شده است. فکر مي‌کنيم با تکرار کلياتي از قبيل «با احتياط برانيد» و «فاصله ايمن را رعايت کنيد» و گاهي با التماس کردن به مردم از زبان هنرمندان و ورزشکاران، کمک مؤثري به بهبود وضعيت رانندگي مي‌شود. طبق روال مقالات گذشته، قصد اين نوشتار پرداختن جامع به اين وانفساي بزرگ نيست و تنها به توضيح دو نکته اساسي بسنده مي‌کنم. نکته اول تشريح يکي از عواملي است که ما را به وضع کنوني رسانده است و نکته دوم پاسخ اين پرسش است که اصلاح رانندگي در ايران از کجا بايد آغاز شود. اما نکته اول. به نظر مي‌رسد يک عامل اساسي که چنين ما را گرفتار کرده، اين است که در ايران اساسا از ابتدا کلمه «رانندگي»، غلط معنا شده است. من اين مطلب را با اطلاع و بدون اغراق - و با عرض پوزش از صراحت کلام - مي‌گويم که روش رانندگي ما ايرانيان، و به تبع آن نحوه عبور عابران، يک روش کاملا «من در آوردي» است و اين همه خسارت و تلفات، نتيجه طبيعي اين نوع نگرش به رانندگي و عبور و مرور است. اين مطلب بايد توضيح داده شود. از برخي کشورها مثل بنگلادش و افغانستان که بگذريم، رانندگي در دنيا يک امر «جمعي» است ولي در ايران يک امر «فردي» تلقي مي‌شود. رانندگي در ايران يعني «مي خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان ديگر، «رقيب» من هستند و من نبايد از رقبا عقب بمانم. اين نگرش در عمل چگونه خود را نشان مي‌دهد؟ هر فضاي خالي که پيدا شد، بايد زودتر از ديگران آن را پر کنم. چنين است که رانندگي ايراني يعني «چپاندن خودرو يا موتور در اولين فضايي که خالي مي‌شود». اينکه روي خط طولي مي‌روم، فضا را براي ديگري تنگ مي‌کنم و چه مزاحمتي براي عابران يا رانندگان ديگر ايجاد مي‌کنم مهم نيست و حتي نزد برخي مي‌توان از شانه خاکي سمت راست جاده براي فرار از ترافيک کمک گرفت. رانندگي به سبک ايراني يعني «رفتن از هر مسير ممکن نه از مسير تعيين شده»؛ درست مانند کودکي که در فضاي حياط منزلش که تعلق به خودش دارد ماشين بازي مي‌کند و در هر لحظه به هر جهتي که خواست سر اسباب بازي اش را مي‌چرخاند. حاصل اين نوع رانندگي همان تصويري است که به مناسبت ديگر در مقاله سوم (چرا کشورمان چنين جرم خيز شده است؟) آورده شد: گر چه اتومبيل سال‌هاست وارد ايران شده، اما تعريف رانندگي، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است. «رانندگي صحيح» که نوعي مشارکت در يک امر جمعي است به معناي «هدايت خودرو خود در جاي صحيح در بين خودروهاي ديگر» است. اين «جريان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد مي‌رساند نه به اصطلاح گر چه اتومبيل سال‌هاست وارد ايران شده، اما تعريف رانندگي، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است. «رانندگي صحيح» که نوعي مشارکت در يک امر جمعي است به معناي «هدايت خودرو خود در جاي صحيح در بين خودروهاي ديگر» است. اين «جريان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد مي‌رساند نه به اصطلاح زرنگي او. بنابراين اينکه خودرو فرد در بين دو خودرو جلويي جا مي‌شود يا نه، تأثيري در نحوه رانندگي صحيح ندارد. عکس زير حدود 70 سال پيش – يعني همزمان با دوره رضاخان – در کشوري گرفته شده است که سابقه دويست ساله تمدن هم ندارد. اما حتي در زماني که ماشينها قورباغه‌اي شکل بودند تلقي آن جامعه از رانندگي، نوعي همکاري اجتماعي بوده است که نتيجه آن، چنين نظمي در هنگام رانندگي است: و البته اين رويه اجتماعي به خاطر منافع بسيار آن و نيز اعمال «قاطعانه» قانون همچنان هم به شدت دنبال مي‌شود: با اين روش: 1. سرعت حرکت خودروها چند برابر مي‌شود. 2. احتمال تصادم اتومبيلها به شدت کاهش مي‌يابد. 3. در صورت تصادف، با توجه به مسير خالي در دو طرف، خودروهاي پليس و آمبولانس به سرعت به محل رسيده راه را باز مي‌کنند. 4. در صورت پنچر شدن يا خرابي يک ماشين، به دليل وجود فضاي کافي راه بندان پديد نمي‌آيد. 5. از همه مهمتر، رانندگان با اعصاب راحت رانندگي مي‌کنند. ديگر لازم نيست که آنان در هر لحظه چهار طرف را مراقبت کنند تا مبادا سپر يا آينه اتومبيل کناري به اتومبيلشان برخورد کند يا از عقب کسي به آنها بزند. همچنين لازم نيست که هر چند دقيقه براي پيشگيري از تصادف بوق خود را به صدا درآورند. وقتي در جامعه‌اي اين نگرش به رانندگي حاکم باشد، يعني هر کس قبل از آنکه به رسيدن به مقصدش فکر کند به دنبال مشارکت در حرکت جمعي خودروها باشد، اين نظم در همه جا خود را نشان مي‌دهد. بنايراين کسي که مي‌خواهد در بزرگراه به راست بپيچد از صدها متر جلوتر در مسير تعيين شده قرار مي‌گيرد و خالي بودن باند کناري، او را به قانون شکني نمي‌کشاند. (البته اعمال شديد قانون نقش خود را دارد که محل بحث در اينجا نيست): ترافيک در همه شهرهاي بزرگ دنيا وجود دارد. وقتي بناست چند صد هزار يا چند ميليون نفر در ساعت معيني به سر کار بروند خود به خود ازدحام پديد مي‌آيد. اما تفاوت ترافيک شهرهاي بزرگ دنيا با ترافيک تهران اين است که در کلانشهرها ترافيک باعث «تأخير» است اما در شهري مثل تهران چون رانندگي يک امر فردي است نه جمعي، ترافيک فقط موجب تأخير نيست، موجب «کلافگي» و «خرد شدن اعصاب» هم هست. بنابراين، نکته اول غفلت از فهم رانندگي به عنوان يک حرکت جمعي است؛ يک حرکت جمعي که من به عنوان راننده خودرو يا موتور بايد نقش خود را در آن ايفا کنم و رسيدن من به مقصد يک امر ثانوي است که در پرتو اين همکاري صورت مي‌گيرد. (طبق استدلالي که در مقاله دهم بيان شد سود چنين تعاملي در رانندگي در نهايت به خود فرد برمي گردد). حتي حرکت صحيح عابر هم برخلاف ظاهر آن، مشارکت در يک امر جمعي است و با راه رفتن در ملک شخصي خود متفاوت است چرا که با تخلف يک عابر، ممکن است فرد ديگري به پشت ميله‌هاي زندان برود، ساعتها وقت ديگران تلف شود و زيان مالي و فشار عصبي بر افراد جامعه وارد شود. حال به نکته دوم مي‌پردازم و آن اينکه عملا از کجا بايد آغاز کرد؟ براي روشن شدن مطلب مقدمه کوتاهي لازم است. گفتيم رانندگي ايراني معناي خاص خود را دارد. اما مسأله به اينجا ختم نمي‌شود. اين رانندگي خاص، اصطلاحات خاصي هم به دنبال آورده است که در کتابهاي آموزش رانندگي اصلا" وجود ندارد؛ اصطلاحاتي مانند «راه گرفتن » و يا «رد کردن». «راه گرفتن» يعني جلوي ديگري را بگير تا خودت بتواني بروي. وقتي چراغ سبز مي‌شود و ما حرکت مي‌کنيم اصطلاح «راه گرفتن» را به کار نمي‌بريم. چرا؟ براي اينکه خودروهاي ديگر حق عبور را به ما مي‌دهند و ما براي عبور از چهارراه، تنها راه خودمان را مي‌رويم و لازم نيست سد راه ماشين ديگري شويم. پس چه وقت راه را «مي گيريم»؟ مثلا هنگام گردش به چپ در چهارراه. تا مي‌توانيم وسيله نقليه خود را جلوتر و جلوتر مي‌بريم تا ماشين مقابل چاره‌اي جز راه دادن به ما نداشته باشد. (در ايران گردش به چپ در سر چهارراه، تنها با گرفتن راه از ديگري ممکن است، در حالي که براي اين امر، قانون ساده‌اي در دنيا اعمال مي‌شود که هيچکس جلوي ديگري نمي‌پيچد که مجال توضيح آن نيست). همچنين وقتي فاصله ماشين ما از طرف چپ يا راست با خودروهاي ديگر در دو طرف ما، مثلا يک و نيم متر است نمي‌گوييم ماشين را از ميان دو خودرو «رد کردم». «رد کردن» را وقتي به کار مي‌بريم که خودرو خود را از فاصله بسيار نزديک از کنار اتومبيل‌هاي ديگر يا پاي يک عابر عبور مي‌دهيم. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن»، معناي نزديک شدن شديد به خودروها يا عابران نهفته است. حال چرا بدون «راه گرفتن» و «رد کردن» نمي‌توان در ايران رانندگي کرد؟ نکته اصلي اينجاست: دليلش اين است که اساسا «رعايت فاصله» که عنصري بسيار اساسي در رانندگي است در کشور ما هيچ جايگاه و تعريف مشخصي ندارد. اگر راننده سپرش را از يک ميليمتري زانوي عابر رد کند، تخلفي مرتکب نشده؛ اگر پشت چراغ قرمز اتومبيلها پنج سانتيمتر از هم فاصله داشته باشند قانون رعايت شده؛ وقتي يک موتورسيکلت با فاصله 30 سانتيمتر در پشت سر يک خودرو حرکت مي‌کند خلاف قانون مرتکب نشده و عملا تخلف محسوب نمي‌شود. بايد حتما به اصطلاح «بخورد و صدا بدهد» تا اتفاقي افتاده باشد. البته طبق قانون رانندگان موظفند «فاصله ايمن» را رعايت کنند، ولي اين از همان کلي‌گويي‌هايي است که مصاديقش نه تعريف شده و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعايت نکردن آن به چشم کسي مي‌آيد، زيرا همه عادت کرده ايم چفت در چفت يکديگر حرکت کنيم. جالب اينکه چون هر کس «دست فرمان» خود را خيلي خوب مي‌داند فکر مي‌کند که همين که بتواند رد کند يعني «فاصله ايمن» را رعايت کرده است! براي اينکه ببينيم جزئيات رعايت فاصله چگونه در ديگر کشورها يک به يک به رانندگان آموزش داده شده و چگونه اعمال قانون مي‌شود مناسب است نمونه‌هايي در اينجا آورده شود. وقتي سرويس مدرسه براي پياده و سوار کردن دانش آموزان توقف مي‌کند خودروهاي پشت سر موظف به رعايت فاصله 20 متري هستند (عکس زير از آيين نامه رانندگي يک کشور خارجي است). تخطي از اين قانون حتي براي اولين بار، علاوه بر 400 دلار جريمه، تعليق گواهينامه براي شش ماه را در پي دارد. هنگام گردش به راست حق با عابر است و راننده بايد حدود دو متر از خط عابر فاصله بگيرد. (در چهارراههاي شلوغ، زمان ميان عابران و رانندگاني که قصد گردش به راست دارند تقسيم مي‌شود). به خاطر اعمال قاطعانه اين قانون است که اين عابر (عکس زير) چنين آسوده عرض خيابان را طي مي‌کند. او به روبرو نگاه مي‌کند نه به خودرو، زيرا مي‌داند سپر اتومبيل از دو متري به او نزديکتر نخواهد شد: ميزان فاصله خودروها از يکديگر در پشت چراغ قرمز نيز تعريف شده است. هر راننده در هنگام توقف پشت خودرو ديگر در پشت چراغ قرمز و يا در ترافيک شديد، تنها به‌اندازه‌اي مجاز است به خودرو جلويي نزديک شود که همچنان قادر به ديدن چرخ‌هاي عقب خودرو جلويي باشد. در حال حرکت هم اين فاصله کاملا مشخص (حداقل دو ثانيه) است؛ يعني اگر خودرو جلويي از کنار يک تابلو در يک لحظه رد شد، خودرو بعدي بايد حداقل دو ثانيه بعد، از مقابل همان تابلو عبور کند. فاصله گرفتن از آمبولانسها و ماشينهاي امداد هم قانون مشخصي دارد. خودروها «در هر دو طرف خيابان» با شنيدن صداي آژير بايد سريعا در سمت راست «توقف» کنند و پس از عبور آمبولانس، همه خودروها بايد دست کم 150 متر از پشت آن فاصله بگيرند (طبيعي است که برخي جزئيات مقررات، بسته به کشورها و حتي شهرها متفاوت باشد ولي اصول يکي است): حال تا اندازه‌اي معلوم مي‌شود که چرا در کشور ما اين مقدار تصادف رخ مي‌دهد و چرا بيشترين کشته‌ها در ميان عابران پياده در ايران يا «سالمند» هستند و يا «کودک»؛ تا کسي حرکات شبه آکروباتيک بلد نباشد نمي‌تواند خود را از اتومبيل‌ها و موتورسيکلت‌هايي که چفت در چفت يکديگر و با فاصله سانتيمتري و گاهي ميليمتري از کنار عابران مي‌گذرند نجات دهد. بنابر آنچه گفته شد، نکته دوم و يا همان نقطه شروع اصلاح رانندگي در ايران، آموزش فاصله گرفتن از يکديگر است؛ چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بين خطوط حاصل مي‌شود و چه فاصله گرفتن عابر و خودرو از يکديگر، و چه فاصله گرفتن از خودروهاي امداد که توضيح بيشتر آن، خارج از حوصله اين نوشتار است. در مظلوميت رعايت فاصله در کشورمان همين بس که در يکي از معدود انيميشنهايي که براي آموزش برخي نکات رانندگي از تلويزيون پخش مي‌شود خودروها در فاصله سه چهار سانتيمتري از يکديگر حرکت مي‌کنند! نکات ديگر در مورد رانندگي بسيار است. تنها به ذکر چند مطلب اکتفا مي‌کنم: 1. مسئولان و مأموران راهنمايي زحمت بسيار زيادي کشيده و مي‌کشند و طرح‌هاي بسيار خوبي، مثل طرح همياري پليس، به اجرا درآورده‌اند گر چه به نظر مي‌رسد حمايت لازم از آنان صورت نمي‌گيرد. اما بايد توجه کرد که لااقل پنجاه ايراد در رانندگي ما وجود دارد (مانند دور نگرفتن هنگام پيچيدن به سمت چپ از خيابان اصلي به کوچه) که بايد يک به يک و به طور مکرر به مردم آموزش داده شود. همچنان که گفته شد، «احتياط کنيد» مشکل چنداني را حل نمي‌کند. 2. کاستي‌ها و بي توجهي‌ها از جنبه‌هاي مختلف بي شمار است. رانندگي درست، بدون خط کشي صحيح خيابانها و جاده‌ها ممکن نيست. متأسفانه بسياري از جاده‌ها – به ويژه وقتي مانع فيزيکي بين راه رفت و راه برگشت وجود دارد- و حتي خيابانهاي اصلي در برخي شهرستانها فاقد خط کشي هستند. در شهرهاي مملو از ميدان مانند قم، دريغ از نصب يک تابلو در ميادين براي يادآوري اين قانون که «حق تقدم با خودرويي است که قبل از شما به ميدان رسيده است». از طرف ديگر، در کشوري که بالاترين کشته را در تصادفات مي‌دهد يک کارخانه خودروسازي اجازه مي‌يابد که پرفروشترين و در عين حال آسيب پذيرترين خودرو کشور را بدون کيسه هوا و اي. بي. اس و لوازم ايمني ديگر روانه بازار کند. اينها همه نشان مي‌دهد که رانندگي و کشته هايش هنوز براي برخي سياستگذاران تبديل به يک دغدغه اساسي نشده است. 3. ميزان جريمه‌ها گاهي مضحک است. جان چهل نفر را به دست راننده اتوبوسي مي‌سپاريم که در صورت سبقت غيرمجاز تنها چند هزار تومان جريمه مي‌شود. اگر در ايران معناي «جان چهل انسان» فهم شده بود اين جريمه نمي‌توانست با توجه به اوضاع کنوني از يک ميليون تومان کمتر باشد تا اساسا راننده اتوبوس به فکر تخلف هم نيفتد. (خوشبختانه محروميت رانندگان متخلف اتوبوس اخيرا از دو ماه به پنج سال افزايش يافته است. خبرگزاري مهر، اول مهر 87). نکته شنيدني اين است که وقتي سخن از افزايش ميزان جريمه به ميان مي‌آيد برخي به بهانه «فشار اقتصادي به ملت ايران» با آن مخالفت مي‌کنند. گويي اين عده، «متخلف بودن» را بخشي از تعريف ملت ايران مي‌دانند! 4. تفاوت رانندگي ايراني با رانندگي استاندارد بي شباهت به تفاوت فوتبال آمريکايي و فوتبال معمولي نيست. ما در بسياري موارد رانندگي نمي‌کنيم اسکي مي‌کنيم، زيرا اصل در رانندگي ما بر توقف نکردن است مگر آنکه مانع فيزيکي مقابلمان باشد. وقتي فاصله‌ها رعايت نمي‌شود و در هر لحظه يک عابر يا موتورسوار جلوي راننده سبز مي‌شود و خودروها از چند سانتيمتري پاي عابران عبور مي‌کنند، آيا اعصابي براي ما ايرانيان باقي مي‌ماند؟ بي جهت نيست که بيشتر مردم در يک برنامه تلويزيوني در پاسخ به اين پرسش که «بزرگترين عيب شما چيست؟» پاسخ يکساني داشتند: «زود عصباني مي‌شوم». (شبکه 5، شب مبعث سال 1385). بدون شک، يک دليل پايين بودن آستانه تحمل در ميان ما نحوه عبور و مرور ماست. 5. اميدوارم برخي از ما نحوه عجيب رانندگي در ايران را با اموري از قبيل چند برابر ظرفيت بودن تعداد خودروها يا تنگ بودن برخي معابر توجيه نکنيم. البته به دنبال حل اين مشکلات هم بايد بود اما اينها تنها مي‌توانند دليل «ترافيک» باشند نه دليلي براي رانندگي بي‌قانون رانندگان يا عبور بي‌قانون‌تر عابران. همچنانکه در تصوير زير (در خارج از کشور) پيداست، تعداد بي‌شمار خودروها منجر به نقض مقررات نشده است: اين نکته را هم بايد توجه کرد که معابر در «مرکز شهر» در بسياري از شهرهاي پيشرفته دنيا همان معابر قديمي و کم عرض است؛ با اين حال اين امر به هرج و مرج ترافيکي منجر نشده است. دليل ديگر بر بطلان توجيهات فوق اين است که اوضاع رانندگي در شهرستانهاي ايران که بسياري از مشکلات تهران را هم ندارند اگر بدتر نباشد بهتر نيست. نبايد فراموش کرد که طبق آمار، «عامل انساني» حرف اول را در تصادفات رانندگي در ايران مي‌زند. 6. از تابلوهاي ورود ممنوع و يکطرفه که بگذريم تابلوها نقشي در رانندگي شهري ندارند. تابلوي «ايست» در ايران کاملا بي معناست و اين نقش به سرعت گيرها واگذار شده است در حالي که با توجه به شرايط محيطي هر کوچه و نيز خيابان، يک تابلوي حداکثر سرعت بايد در ابتداي هر کوچه يا خيابان نصب شود. در ديگر کشورها در اطراف مدارس معمولا سرعت بيش از 20 کيلومتر، «در ساعات رفت و آمد دانش آموزان» غيرمجاز است: ما با تکيه بر ذکر حداکثر سرعت شهري در آيين نامه، همه کوچه‌ها و خيابانها را به امان خدا رها کرده ايم و هر کس زورش رسيده يک سرعت گير سيخي يا ميخي و غير آن با ارتفاع دلبخواهي در کوچه خودش قرار داده است. لااقل بيش از دوازده نوع سرعت گير در معابر مشاهده مي‌شود که معلوم نيست با چه ملاکي ساخته مي‌شوند و سرعت گير استاندارد کدام است. اين را هم در پرانتز اضافه کنم که يکي از دوستان در خارج از کشور که قرار بود چند عکس از نحوه توقف خودروها براي سرويس مدرسه براي اين مقاله تهيه کند تصوير برگه جريمه 140 دلاري اش را برايم فرستاد! همچنانکه در برگه مشخص است، او در اطراف يک مدرسه که حداکثر سرعت «در خارج از ساعات رفت و آمد دانش آموزان» 40 کيلومتر بود با سرعت 50 کيلومتر در ساعت حرکت کرده بود. (به خاطر درج مشخصات فردي در برگه جريمه، تنها بخشي از تصوير برگه جريمه را مي‌گذارم): 7. از چند انيميشن که بگذريم رسانه ملي آموزش مصداقي رانندگي را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامه‌هايي مانند «سفر به خير» که غالبا به کلي گويي مي‌گذرند طريق صحيح و نيز خطاهاي رايج رانندگي را قدم به قدم به مردم يادآور مي‌شدند. من به خاطر ندارم تا کنون يک برنامه مصور آموزشي يک دقيقه‌اي درباره نحوه حرکت در بزرگراهها پخش شده باشد. گاهي چند آموزش تصويري (مانند دو مورد زير) مي‌تواند از دهها توصيه گفتاري در بهبود اوضاع مؤثرتر واقع شود: در سريالها گر چه اخيرا به بستن کمربند توجه مي‌شود، اما غالبا خودروها بدون زدن راهنما توقف کرده، به حرکت در آمده و يا تغيير مسير مي‌دهند. با وضعي که در آن به سر مي‌بريم، آموزش رانندگي آنقدر اهميت دارد که اگر رسانه ملي هر روز برنامه‌هاي شش شبکه تلويزيون را همزمان قطع کرده و چند ثانيه‌اي به اين آموزشها اختصاص دهد کاري عادي انجام داده است. 8. کمبود آموزشهاي مصداقي باعث شده است برخي دلسوزان، خود از طريق اينترنت با توجه به انواع تخلفات رانندگي رايج در ايران، به آموزش مردم روي آورند. لينک مربوط به يک نمونه از اين آموزشهاي بسيار مفيد که به صورت پاور پوينت بوده و چند تن از خوانندگان براي نويسنده ارسال کرده‌اند در انتهاي اين مقاله قرار داده شده است. اميد است که خوانندگان نيز در ارسال آن براي دوستان خود بکوشند. اين نحو آموزش مي‌تواند الگويي براي رسانه ملي باشد. 9. تصور بسياري از ما از تصادف شديد، دو ماشين له شده است و بس. شايد اگر با هشدار قبلي تصوير بانوي بارداري که با صورت خون آلود در ميان آهن پاره‌ها گرفتار شده و فرياد مي‌زند و يا تصوير کودکي که با کيف مدرسه به گوشه‌اي ازخيابان پرتاب شده نمايش داده شود، کمي از بلاي «تعجيل براي هيچ» که در رانندگي و غير رانندگي مانند بختک به جان ما ايرانيان افتاده، رهايي يابيم. همچنين اگر جنازه‌هاي تصادفات هنگامي که در يخچالهاي سردخانه قرار داده مي‌شوند، لحظات قرار دادن آنان در قبر، ناله‌هاي کودکي که پدرش را چند ساعت قبل‌تر در تصادف از دست داده و در فراق او مي‌گريد، فرياد مجروحان تصادفات در بيمارستانها، نمونه‌هاي عيني از سرگذشت تلخ خانواده‌ها در پي از دست دادن عزيزي در تصادف و ... به طور مستند به تصوير کشيده شود شايد کمي ما را به خود آورد. باري، رانندگي ما فقط خودمان را سر در گم نکرده، بلکه بيگانگان را هم با پرسش عجيبي مواجه کرده است. چگونه ملتي مهمان نواز که ايثارگري کم نظير خود را در زمان جنگ به رخ جهانيان کشيده و در برخي عرصه‌هاي علمي مثل نانو تکنولوژي جزء کشورهاي برتر جهان است از نظم بخشيدن به رفت و آمد خود همچنان درمانده است؟ يک علت عمده، به زعم من، همان مطلبي است که در آخرين پاراگراف مقاله يازدهم (مسئولان به مردم چه آموخته‌اند؟) ذکر شد. عصر انفجار اطلاعات و کثرت دشمنان سياسي و غيرسياسي اين ملت، ضرورت توجه جدي به اصلاح نحوه رانندگي در ايران را دو چندان کرده است. لينک مربوط به يکي از ده‌ها فيلم کوتاهي را که در مورد نحوه رانندگي در تهران در اينترنت پخش شده و تنها در يکي از سايت‌ها تاکنون بيش از 120 هزار بيننده داشته در انتهاي مقاله قرار داده‌ام. نمي‌دانم، شايد برخي خوانندگان نيز با تماشاي آن به ياد هشدار امام صادق(ع) بيفتند: مايه زينت ما باشيد، نه مايه ننگ و سرشکستگى ما (کونوا لنا زينا و لاتکونوا علينا شينا. بحارالانوار، ج ۷۸ ص ۳۷۲). --------------------------------------------------------------------------- • در اينجا لازم است از اداره کل پژوهش و آموزش سيما، مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما، مرکز طرح و برنامه و نيز گروه معارف شبکه اول سيما که پيگير اين سلسله مقالات شده‌اند تشکر کنم. همچنين از خوانندگان محترم آقايان شفيعي، عموزاده، کمره‌اي، حسيني، زيني و ساير دوستاني که در آماده کردن اين مقاله به نويسنده ياري رسانده‌اند صميمانه سپاسگزاري مي‌کنم. muhammadmotahari@gmail.com


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

داستان خاله سوسکه به نقل از شیرین http://shirindarengelestan.blogspot.com

 
مامانم میگه چرا نمیای داستانهای قدیمیه خودمون رو براشون نقاشی بکشی. "مثلا خاله سوسکه" میگه " من رفتم یک عالمه کتابفروشی سر زدم، هیچکدوم قصّه خاله سوسکه رو نداشتن. باورت میشه؟"ل خودم وقتی بچه بودم قصه خاله سوسکه رو خیلی دوست داشتم. فکر کردم راست میگه چه حیف چون به این ترتیب پس بیشتر بچه های الان خاله سوسکه رو نمیشناسن.ل دیروز که پیاده میرفتم شهر یه دفه یاد این جریان افتادم و با خودم فکر کردم خب الان این چهل دقیقه پیاده روی فرصت خوبیه برای فکر کردن به این داستان و اینکه شخصیتهاش مثلا چه قیافه ای باشن و از این حرفا. آخه من از اونجایی که پیاده همه جا میرم، بیشتر داستان بافیها و شخصیت پردازی هام رو معمولا در حین راه رفتن میکنم. حالا به اینا کاری نداریم، بریم سر داستان خاله سوسکه.ل از اونجایی که فکر میکنم همه خودتون با خاله سوسکه خوب آشنایی دارین دیگه زیاد در موردش توضیح نمیدم فقط همین رو میگم که خاله سوسکه یک سوسک بسیار خوشگلی بوده که همه احالی شهرشون (از سگه که قصابی میکرد تا شتره که نمدمالی میکرد و خره که خراطی میکرد) یک دل نه صد دل عاشقش بودن.ل حالا داستان از اونجایی شروع میشه که یک روز خاله سوسکه خوشگل پامیشه، صورتش رو سرخاب سفیداب میماله، شلیته اش رو (که مینیژوپ بوده) میپوشه، چادرش رو هم سرش میکنه و راه می افته بطرف همدون که بره زن یک آدمی به اسم رمضون بشه.ل تا اینجا درست؟ل جالب ایجاست که تا اینجای داستان خاله سوسکه شدیدا از زمانش پیشرفته تر بوده. یعنی توی اون دوره و زمونه که تا حرف ازدواج میومده دخترا هفت دفه رنگ به رنگ میشدن، این خانوم یکدفه بدون اینکه کسی حتی خواستگاریشون اومده باشه یا چیزی، برای خودشون تسمیم میگیرن که پاشن تک و تنها برن به شهر همدون و اونجا زن یک رمضون نامی بشن.ل متاسفانه از این آقای رمضون (یا به روایتی هم مش رمضون) اطلاعات زیادی در دسترس نداریم. فقط همین رو میدونیم که این آقا از ساکنین شهر همدان بودن و از جمله اموالشون هم یک فروند قلیون نقره اعلا بوده. خیلی هم مثکه قلیونش با کلاس بوده چون خاله سوسکه هنوز زن یارو نشده حسابی پُزش رو به تمام اهالی محل میده. حالا اینکه این آقا واقعا اصل جریانش چی بوده که خاله سوسکه حاضر بوده بخاطرش پاشه بکوبه تا همدون بره دیگه مجهوله. یعنی اینکه این آقا مثلا دِیوید بکام زمان خودش بوده، خیلی پولدار بوده، خوشگل بوده یا خوب تار میزده (شاید هم هم خوشگل بوده هم خوب تار میزده) یا چی رو بنده متاسفانه نمیدونم.ل خلاصه دردسرتون ندم، خاله سوسکه راه میوفته از خونشون که بره بطرف ترمینال یا ایستگاه قطار. نه خدایا چی میگم؟ اون موقع که قطار و اتوبوس نبوده. حالا چه میدونم، داشته پس مثلا میرفته ایستگاه اسبها یا اینکه نقشه داشته از چاروادار یه الاغی چیزی کرایه کنه. بهرحال تو راه که میرفته از جلوی قصابی که رد میشده، قصابه که جلوی در مغازش وایساده بوده، میگه "خاله سوسکه کجا میری؟" خاله سوسکه میگه "میروم بر همدون، شو کنم بر رمضون، قلیون نقره بکشم، منّت بابا نکشم."ل عرض نکردم هنوز بعله نگفته پُز این قلیون نقره هرو به همه میداده.ل قصّابه میگه "خاله سوسکه زن من میشی؟"ل خاله سوسکه میگه "اگه زنت بشم، وقت دعوامون منو با چی میزنی؟"ل از اینجاست که مشکل بنده با این داستان شروع میشه. از یه طرف میگم خب خاله سوسکه میخواسته اینطوری شوهر آینده اش رو بشناسه. آخه همیشه از اینا که میرن خواستگاری خیلی حرسم میگیره. یعنی ما خودمان که به چشم خودمان این چیزها رو ندیدیم، فقط داریم اون چیزهایی رو که تو فیلم دیدیم یا ازاین و اون شنیدیم اینجا نقل میکنیم. خلاصه مثکه اینطوریه که بعد از اینکه بزرگترا صحبتاشونو کردن، یه چشمکی به هم میزنن میگن "حالا ما بریم اونور بذاریم این جوونا یه ذره با هم صحبت کنن." اون دو تا هم چند دفه رنگ عوض میکنن و بعد شروع میکنن به یک بحثی که بیشتر آدم رو یاد مصاحبه های تلویزیون میندازه تا صحبت دو نفر که قراره به زودی با هم ازدواج کنن.ل پسره: آیا شما قصد دارید بعد ازدواج به تحصیلاتتان ادامه بدهید.ل دختره : بلی. ولی فقط در صورتیکه مطمئن باشم ادامه تحصیلاتم به هیچ عنوان مانع "خوب شوهر داری" (که جهاد من است) و نگهداری از فرزندانم نخواهد شد.ل برین بابا مسخره شو در آوردین. تحصیلات محصیلاتو بذارین برا بعد. چرا حرف دلتون رو نمیزنین. مثلا:ل پسره: عذر میخوام، این دو تا طبیعی هستند؟ یا اینکه با کمک سینه بندهای ابری به این شکل در آمده اند؟ل دختره: متاسفانه طبیعی نیستند ولی سینه بند ابری ای هم در کار نیست از همون معمولیهاست؛ من فقط پیش پای شما یک جفت از جورابهای حوله ای برادرم رو در هر طرف فرو کردم.ل پسره: اِفِکتِ جالبیه و در ضمن از اینکه از قوه تخیلتون استفاده کردید تا مشکلتون رو حل کنید خوشم آمد. به قول فرنگی ها این نشون میده که پِرابلِم سالوینگتون خوبه. این هم که فهمیدم که این بوی پایی که همش به دماغم میخوره از شما نیست و از این جورابهاست، خیلی خیالمو راحت کرد.ل دختره: نخیر، جورابها تمیز بودند؛ اون بو دیگه از خودمه.ل پسره: اوه!ل دختره: حالا من یک سوالی از شما داشتم. آیا شما به موجودیت نقطه ای به نام "جی اِسپات" (که تا اونجایی که خبر دارم کارمندان سازمان "فارسی را پاس بداریم" هنوز لغت فارسی برایش پیدا نکرده اند) اعتقاد دارید یا اینکه آن را مکانی افسانه ای و در ردِ شهر قصّه، نِورلند (از نوع پیتر پن ایش البته نه مایکل جکسون ایش) یا سازمان مبارزه با آلودگی محیط زیست در ایران یا کوه قاف (که آنطور که از علیقلی خان شنیده ام دیوها در آنجا زندانی هستند) تصور میکنید؟ و اگر به آن اعتقاد دارید، آیا حاضر هستید همین حالا قسم بخورید که بعد از ازدواجمان با پشتکار هر چه تمامتر به پیدا کردن آن مکان میپردازید و هرگز از این کار دست نمیدارید تا آنرا بیابید؟ل حالا حتما این هم نه ولی منظورم اینه که یک سوالی بکن که به یه دردی بخوره آخه. چیزی که واقعا برات مهمّه رو بپرس. برای همین هم یک ذره از این سوال خاله سوسکه خوشم میاد. عجیب هست ولی خب ظاهرا برای خاله سوسکه خیلی مهم بوده بدونه بعدها با چی قراره کتک بخوره. ولی از یه طرف هم میگم آخه آدم که (بقول بابام) سرود یاد مَستون نباید بده که. یعنی میگم آدم که نمیاد این فکرو بندازه تو کله یه قصاب آتیشی مزاج که بعدها این خانوم رو با چی بزنم بیشتر حال میده؟ل ل"چک؟ لقد؟ مشت؟ سنگ؟ کلوخ؟ سگ وحشی بندازم به جونش چطوره؟ نه، ولی گفت "با چی میزنی؟" اگه سگ وحشی بندازم به جونش دیگه من نمیزنمش پس قبول نیست. ولی اگه سگ وحشی رو خودم بقل کنم بعد هی با اون بزنم به خاله سوسکه چی؟ اونوقت اون قبوله دیگه؟ اِه، راستی الان یکدفه یادم افتاد که من نا سلامتی خودم سگ هستم! این خاله سوسکه هم که با این ابروهای کمونچه و چشمای نرگسش برای آدم دیگه حواس نمیذاره. اوخ مثکه خیلی دیگه دارم معطلش میکنم. زود یه چیزی بگم که الانه که حوصله ش سر بره راه بیافته بره سراغ چارواداره."ل پس قصابه جواب میده که "با این ساطور قصابی."ل بله؟!ل با این ساطور قصابی یعنی چی مرد حسابی؟ خجالت نمیکشی؟ آدم که زنش رو با ساطور قصابی نمیزنه. تازه اونم خاله سوسکه که انقد باریک و ظریف بوده که میاوردیش میذاشتیش جلوی این مانکنهای انورکسیک امروز، یه نگاهی بهشون مینداخته بعد میگفته ل"شما چاقالوهام که مثکه چلوکبابَرو زدین به بدن ها."ل بذارین همینجا یه داستان کوتاهی براتون تعرف کنم که شاید با کمک اون بهتر بتونین عمق ظرافت خاله سوسکه رو درک کنین.ل آخه چند وقت قبل از این ماجرای مش رمضون و این برنامه ها، یک روز خاله سوسکه میره یه خریدی بکنه. از توی کوچه که رد میشده همینطور مردم بودن که لبشونو گاز میگرفتن یا میزدن تو سرشون و با هم پچ پچ میکردن که:ل "اِوا خدا مرگم بده! دیگه از خاله سوسکه انتظار نداشتم." ل"دختره بیحیا خجالت نمیکشه. حالا هم اومده همینجوری تو خیابون برا خودش را میره انگارم نه انگار."ل ل"غلط نکنم اینم کار همون شازده غراضه "مومنت مومنت" باشه. این مرتیکه هم تا زندگی تمام دخترای این محل رو با اون برج معروف سانفرانسیسکوش خراب نکنه دست بردار نیست."ل ل"چی میگی بابا؟ شازده به این دختره لاغروی قرتی یه نگاهم نمیندازه. این دختره اصلا از همون شلیته اِسبَدنومیش پیداس که خودش کارش خرابه..."ل ل"نه این حرفا رو نزن خواهر قباحت داره. من خاله سوسکه رو از بچه گی میشناسم خیلی هم دختر پاک و نجیبیه. حتما حموم مردونه رفته طفلک به این روز افتاده."ل حالا همه این لب گزیدنا و پچ پچ کردنا برا چی بوده؟ برا اینکه خاله سوسکه اون روز شکمش حسابی قلمبه شده بوده. اونقدر که هر کی نگاش میکرده فکر میکرده که خاله سوسکه رفته شیطونی کرده، حالام زبونم لال، حامله شده. غافل از اینکه این خاله سوسکه که انقدر از زمان خودش پیشرفته تر بوده که تنهایی راه میافتاده بره به یک مش رمضون نامی که حتی خواستگاریش هم نیومده بوده بگه که بیا بنده رو بگیر، حتما اگه شیطونیی هم میکرده حسابی مواظب بوده که یک وقت کاری دست خودش نده.ل اصل جریان این بود که خاله سوسکه شب قبل از این ماجرا برا خودش تو حیاط لم داده بود داشت از گیلاسایی که از تربت براشون تارُف آورده بودن میخورد که یه دفه دید اونور حیاط گربه به پنبه افتاد، سگ به شیکمبه افتاد. خاله سوسکه هم تا اینو دید پِکی زد و خنده افتاد. این شد که گیلاسی که اون موقع توی دهنش گذاشته بود سُر خورد همینطوری با هسته رفت پایین. حالا درک میکنید عمق باریک اندامیه این خانوم رو؟ یه دونه گیلاس با هسته قورت داده بوده انقدر شیکمش اومده بوده بالا که فرداش اهالی محل براش حرف در آورده بودن! آخه یک همچین موجودی رو که نباید با ساطور قصابی زد.ل خاله سوسکه تا میشنوه قصابه چه نقشه ای براش داره، فوری میگه "واه واه واه زنت نمیشم. اگر بشم کشته میشم" بعدم راشو میکشه میره.ل یه ذره که میره میرسه در دوکون آهنگری. حالا دوباره همون جریانه دیگه؛ آهنگره میگه ل"خاله سوسکه کجا میری؟"ل خاله سوسکه میگه "میروم بر همدون، شو کنم بر رمضون، قلیون نقره بکشم، منّت بابا نکشم."ل آهنگره میگه "خاله سوسکه زن من میشی؟"ل خاله سوسکه هم دوباره همون سوال معروف رو مطرح میکنه "اگه زنت بشم، وقت دعوامون منو با چی میزنی؟"ل آهنگره جواب میده "با این پتک آهنگری."ل اهم. بعله مثکه تمام اهالی این شهر از دم روانی بودن. بیخود نبوده بیچاره خاله سوسکه تصمیم گرفته بوده برا خودش از همدون شوهر وارد کنه.ل خلاصه دیگه بیشتر از این روده درازی نمیکنم چون این داستان طولانیه و این اتاق هم شدیدا گرمه و نزدیک به این داره میشه که بنده اینجا در راه خاله سوسکه تلف بشم.ل بهرحال بقیه داستان اینه که خاله سوسکه سر راهش به مردای مختلفی بر میخوره که همه ازش تقاضای ازدواج میکنن و بعد هم شدیدا روانی از آب در میان. تا اینکه میرسه به آقا موشه.ل آقا موشه میگه "خاله سوسکه زن من میشی؟"ل خاله سوسکه میگه "اگه زنت بشم، وقت دعوامون منو با چی میزنی؟"ل آقا موشه میگه "با این دُم نرم و نازکم"ل این یکی هم حتی ناکس نمیگه "آخه من اصلا برای چی تو رو بزنم خاله سوسکه عزیز؟ آدم که نباید روی یه خانوم دست بلند کنه. این سوالا چیه میکنی عزیز من." ولی بهرحال دم نرم و نازک در مقابل ساطور قصابی و پتک آهنگری و چکش نعلبندی و غیره خیلی عالی بوده. خاله سوسکه هم که دیگه مثکه حوصله اش مثل بنده و جنابعالی سر رفته بوده و شاید هم یک دفه یادش افتاده بوده که ای دل غافل در مملکت ایران که دختر تنها رو نمیذارن مسافرت کنه، تصمیم میگیره که بی خیال همدون و مش رمضون بشه و همینجا با همین آقا موشه و دم نرم و نازکش قال قضیه رو بکنه.ل پس میگه "زنت میشم، زنت میشم."ل بعد هم هفت شبانه هفت روز با هم عروسی میکنن.ل قصه ما به سر رسید، کلاغه به خونه ش نرسید بالا رفتیم ماست بود قصه ما راست بود پایین اومدیم دوق بود قصه ما دروغ بود حالا این همه حرف زدم بازم ادامه داره! نه ولی نگران نباشین این تیکه کوتاهه.ل مامانم میگه که روی مانیتور اونا همه "ی" ها بزرگ میافتن. مثلا "میبینم" میشه "م ی ب ی نم" مخواستم ببینم کس دیگه ای هم این مشکل رو داره یا اینکه این از اون مشکلات مخصوص پدر مادر بنده اس. در ضمن اگر میدونین که چه جوری میشه این مشکل رو بر طرف کرد، ممنون میشم اگه بهم بگین.


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

مردم در اولویت چندم؟ (بخش اول)

مردم در اولویت چندم؟ (بخش اول)

محمد مطهری

فاجعه کشته و مجروح شدن بيش از دويست تن از هموطنانمان در حادثه انفجار حسينيه سيد الشهداي شيراز مورد توجه جدي تصميم‌گيرندگان خبر صداوسيما واقع نشد تا آنجا که در خلاصه اخبار ساعت 14 روز يکشنبه گذشته (يعني کمتر از شانزده ساعت پس از حادثه) از انتخابات زودهنگام در ايتاليا و بازي سپاهان و ملوان ياد شد، ولي اين حادثه، شايسته ذکر دانسته نشد. اين نه يک ابتکار جديد در سال شکوفايي و نوآوري بود و نه يک اقدام بي‌سابقه در کارنامه صداوسيما، ولي در عين حال نبايد عجولانه مسئولان رسانه ملي را در اين باره سرزنش کرد.

حقيقت اين است که در طول بيست و نه سال گذشته، عليرغم تأکيدات امام راحل و مقام معظم رهبري، رفتار ظاهري نه تنها رسانه ملي بلکه برخي رفتارهاي نهادهاي انتظامي، قضايي و دولتي اين شائبه را به وجود مي‌آورد که گويي چنين قانون يا پيش‌فرض نانوشته‌اي وجود دارد که تا زماني که حادثه‌اي مستقيما با منافع نظام اسلامي گره نخورده باشد و از بعد سياسي قابل توجهي برخوردار نباشد، نمي‌تواند در اولويت جدي قرار گيرد. حقيقت امر مي‌تواند غير از اين باشد ولي به دلايلي که خواهد آمد، نمود رفتار بيشتر مسئولان و نهادهاي مرتبط با امنيت و نيز ايمني و جان مردم متاسفانه مؤيد وجود اين پيش‌فرض است. از همين روست که اقدام کم سابقه چند روز پيش رئيس اداره آگاهي کشور در اعلام شجاعانه افزايش گزارش‌هاي تجاوزات به عنف در سال 1386 ـ که از قضا با همت والا و در خور تقدير نيروي انتظامي، سال مبارزه جدي با اراذل و اوباش بود ـ مورد اندک توجهي نيز واقع نشد. خبري که اگر در کشورهاي غوطه‌ور در فساد اخلاقي هم اعلام شده بود، به يک موضوع جنجالي تبديل شده بود و گزارش‌ها، تحليل‌ها، ريشه‌يابي‌ها، وضع و اصلاح قوانين و در نهايت عزل و نصب‌هاي گسترده‌اي در پي داشت.

من آنقدر بي‌انصاف نيستم که بخواهم از کنار گود، خدمات بي‌شماري را که ميليون‌ها نفر در اين کشور در طول بيش از ربع قرن در دستگاه‌هاي قضايي، انتظامي، خبري و غير آن انجام داده‌اند، زير سؤال ببرم. ارزش خدمات مثبت اين نوع افراد موقعي نمايان خواهد شد که فقط براي چند روز دست از کار بکشند. ولي چه مي‌توان گفت؛ وقتي نماي بيروني رفتار اکثر مسئولان به گونه‌اي است که گويي امنيت، ايمني و جان و ناموس مردم اهميت چنداني ندارد و آنچه بايد به آن اهميت داد، حفظ نظام است و بس. ظاهرا اين سخن حق که حفظ نظام اسلامي از اوجب واجبات است، پاره‌اي از واجبات ديگر را (ظاهرا به دليل کثرت توطئه‌ها عليه نظام اسلامي)، نزد برخي به وادي مکروهات سوق داده است.

در سلسله مقالاتي که اين نوشتار اولين آنهاست، با ذکر شواهد و مصاديق فراوان روشن خواهم کرد که صداوسيما، قوه قضاييه، نيروي انتظامي و برخي نهادهاي دولتي، به زعم من، چه کارهاي مؤثري در اين عرصه مي‌توانند بکنند و نمي‌کنند و چه کارهايي نبايد بکنند و مي‌کنند و البته گاهي برخي اشکالات به نهادهاي ديگر از جمله نهاد قانونگذاري و غير آن بر مي‌گردد. به هر حال اگر به هر دليل، درماني سريع براي رفع معضلات بزرگي مانند گراني يافت نمي‌شود، لااقل از ايجاد آرامش رواني بيشتر براي مردم از جهات ديگر نبايد غفلت کرد.

راقم اين سطور، بيشتر مطالب اين سلسله مقالات را در طول چندين سال گذشته در بيش از صد ملاقات حضوري با مسئولاني در همه سطوح در ميان گذاشته است. خوشبختانه قريب به اتفاق آنان از آن استقبال کرده و با تواضع بدان گوش سپردند و بعضا خواستار نشر آن شدند گرچه متأسفانه (جز در چند مورد استثنايي) عليرغم پاره‌اي قول و قرارها تغيير محسوسي در عمل مشاهده نشد.

پيش از ورود به اصل مطلب ذکر چند نکته ضروري به نظر مي‌رسد:

الف) من خط و جناح بازي را که متأسفانه کشور ما تا حد زيادي بدان دچار است، مصداق بارز شرک و کار براي غير خدا مي‌دانم. عمل خوب از هر جناح که باشد شايسته تقدير است و عمل بد از هر جناح، مستحق مذمت. آنقدر ناپخته نيستم که براي خوشامد اين جناح يا آن جناح بنويسم و آخرت خود را فداي دنياي ديگران کنم و در اين راه حفظ حرمت استاد شهيد مطهري انگيزه‌اي دو چندان براي من ايجاد مي‌کند. از قضا ميزان حساسيت هيچ‌کدام از دو جناح اصلي کشور نسبت به آنچه دغدغه اين مقالات است، بر ديگري نمي‌چربد. به هر صورت، کساني که عادت کرده‌اند در پشت هر مقاله‌اي غرض سياسي ببينند، خوب است به خواندن همين مقدار بسنده کنند. بديهي است هر سايت و روزنامه‌اي با هر گرايش سياسي در انتشار اين مطالب مشروط به هيچ گونه دخل و تصرفي آزاد است.

ب) مخاطب انتقادات اين نوشته لزوما مسئولان کنوني دستگاه‌هاي مورد بحث نيستند و چه بسا برخي از آنان از اسلاف خود بهتر عمل کرده باشند. پيکان انتقادات اين رنجنامه نه متوجه اين مسئول و آن مسئول، که ناظر به رويه‌هاي نادرستي است که سالهاست تلقي به قبول شده و پرسش‌هاي جدي ايجاد کرده است و معلوم نيست با کدام دليل شرعي، قانوني، عقلي و يا حتي عرفي قابل توجيهند.

ج) از منتقدين فرهيخته و محترمي که محتواي مقالات را مورد نقد و بررسي منطقي و استدلالي قرار داده و با تبيين‌ها و راهنمايي‌هاي خود مرا بر لغزش‌هاي احتمالي واقف ساخته و بر غناي بحث خواهند افزود، پيشاپيش سپاسگزارم. البته آن دسته قليل و غيرمنصف هم که به دليل در خطر ديدن منافع شخصي يا گروهي خود به جاي تمسک به استدلال، با گل آلود کردن آب و خلط مبحث و چه بسا هتاکي و اغلب تحت لواي دفاع از نظام احتمالا خود را وارد معرکه خواهند کرد شايسته تقديرند. کوچکترين مساعدت اين افراد اين است که نظر خوانندگان بيشتري را به اين نوشتار جلب کرده و نويسنده را مصمم‌تر خواهد کرد. آگر اميدي به آينده اين نظام ـ که شهيد مطهري با افتخار جان خود را فداي آن کرده است ـ نداشته و نواقص را قابل رفع نمي‌دانستم دليلي براي قلمي کردن اين مطالب هم نمي‌ديدم.

د) محتواي اين مقاله هيچ ارتباطي با بحث رابطه ميان «اسلاميت» و «جمهوريت» نظام ندارد. هر موضعي که در اين بحث مهم اتخاذ شود هيچ نوع سستي درباره حقوق مسلم مردم را تجويز نمي‌کند.

پس از اين مقدمه که از ذکر آن گزيري نبود، جا دارد به اجمال تنها به گوشه‌اي از آنچه خواهد آمد با يادي از امام راحل اشاره کنم. در همان سالهاي اوليه انقلاب، ايشان روزنامه‌ها را به خاطر چاپ مکرر عکس خود در صفحه اول مورد انتقاد قرار داده، آز آنان خواستند عکس افراد عادي مثل يک کارگر را در صفحه اول چاپ کنند. متأسفانه اين ديدگاه به ظاهر ساده و در باطن عميق و اساسي حضرت امام درباره اهميت دادن به امور مردم عادي، در دستگاه‌هاي تبليغي و غيرتبليغي کشور پيگيري نشد. امروز هم همانند گذشته سيماي جمهوري اسلامي در دايره وظايف خود نمي‌بيند که با نشان دادن چند ثانيه‌اي تصوير يک قاتل فراري که امنيت مردم را تهديد مي‌کند براي حفظ جان مردم عادي قدمي بردارد و يا با چند لحظه نشان دادن عکس کودکان گمشده‌اي که پدران و مادران آنها در فراق آنان ضجه مي‌زنند اقدامي کند. در عوض شبکه خبر اخبار ناقص حوادث را هم از برنامه‌هاي خود حذف مي‌کند! قوه قضائيه هم هيچ‌گونه نيازي نمي‌بيند که در مورد پرونده‌هاي وحشتناک تجاوزهاي دسته جمعي که چندان هم کم اتفاق نمي‌افتند، خبري از مجازات عاملان آنها در اختيار مردم قرار دهد و با سکوت خود، ناخواسته به متجاوزان بعدي اين پيام مي‌رسد که اين حوزه از آن دسته‌اي است که نظام بدان حساسيتي ندارد گر چه واقعيت خلاف آن باشد. اين پيام تا آنجا دريافت شده است که معدودي از افغاني‌هاي ساکن در ايران متوجه آن شده و براي آنکه از قافله عقب نمانند به دختر کر و لال ايراني تعرض نموده و با افتخار فيلم آن را هم با بلوتوث پخش مي‌کنند و البته از هيچ جا هم صدايي در نمي‌آيد! (اين کوتاهي‌ها را با دستورات قرآن و سيره پيامبر اکرم (ص) و اميرالمؤمنين (ع) در برخورد با سلب کنندگان امنيت عمومي از يک طرف و نيز با آنچه در ديگر کشورها در موارد مشابه انجام مي‌گيرد مقايسه خواهم کرد). متاسفانه در مواردي نحوه اطلاع رساني نيروي انتظامي و نقش آن در به خطر انداختن امنيت مردم دست کمي از قوه قضاييه ندارد. هنگامي که جرمي مثل کودک‌ربايي چند بار در منطقه‌اي اتفاق مي‌افتد، نيروي انتظامي هيچ نيازي به اطلاع رساني (حتي به صورت محلي) نمي‌بيند ولو آنکه چهل کودک در يک منطقه ربوده شوند. عدم اطلاع رساني به موقع به بهانه انجام کار اطلاعاتي، ناخواسته کودکان معصوم ديگر را طعمه‌هايي آسان براي شکارهاي بعدي مجرم قرار مي‌دهد و اين کتمان تا زمان دستگيري مجرم ادامه دارد. (مثال‌ها و نيز ايرادهاي اين سياست و روش جايگزين به تفصيل خواهد آمد). جالب اينجاست که آنچه در اين پاراگراف ذکر شد با توجيه ناموجه «بر هم نزدن آرامش رواني مردم» که ميزان قوت آن روشن خواهد شد صورت مي‌گيرد! البته مسأله جرائم تنها بخشي از اين سلسله مقالات را تشکيل خواهد داد.

بدون شک، خوانندگان هوشمند به اين مطلب واقف شده‌اند که هدف اين نوشتار و مقالات بعدي بيان مشفقانه پاره‌اي انتقادات و آشکار کردن ايرادات برخي سياستهاست، نه ارزيابي دستاوردهاي انقلاب و نهادهاي آن. بنابراين انگشت گذاشتن بر کاستي‌ها در اين سياق، دشمن شادکن نخواهد بود. دشمن آن وقتي شاد مي‌شود که خدماتي که مي‌تواند به سادگي انجام شده و به مردم آرامش رواني بيشتري بخشد، مورد غفلت قرار گرفته و در هياهوها گم شود.

muhammadmotahari@gmail.com


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

کلیبر آباد


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

یا حسین

 

اوجا اوجا داغلار آشیب

گلدیم ایله سلام ویرم

اوپم سولغون گوللریندن

انا دیله سلام ویرم

 

مارال لارین یاتیپ خسته

چسگین دومان باشین اوسته

سالیپ ایلی بیله خسته

اسن یله سلام ویرم

 

آی بایندور غم ایتمه یاز

دردین چوخدی سویله بیر آز

ایله دئیر صدفلی ساز

ساری تله سلام  ویرم

 

 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

اوجا اوجا داغلار آشیب

گلدیم ایله سلام ویرم

اوپم سولغون گوللریندن

انا دیله سلام ویرم

 

مارال لارین یاتیپ خسته

چسگین دومان باشین اوسته

سالیپ ایلی بیله خسته

اسن یله سلام ویرم

 

آی بایندور غم ایتمه یاز

دردین چوخدی سویله بیر آز

ایله دئیر صدفلی ساز

ساری تله سلام  ویرم

 


 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 

 

 

 

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

تلس قلم گلن قیشا چاره گره دیر

تویدا  عاشیق یاسدا  نوحه گره دیر

سولغون باخیش دردلی اورکلر ایستر

انسان اول چون انسانا رحمت گره دیر

 

بو ئولکه دن ماتم گتمز سوزیلن

اداخلی اولما غا نشان گره دیر

گتسه قرانلیخ گونش پارلایار

قره داغ داشینا حرمت گره دیر

 

زلزله دفترین آ چیپدور فلک

انسانلار او مشقه قلم چک سینلر

سایما دیشلرین سندیر دخللر

اوشاقلارمکتبه  دفتر  قلم گرگدیر

 

منده ايسترم امین اول ملته

الله حبیبینه رضا  اولاسان گرگ

توت الیندن چک مکتبه قارداشیم

بو ملته ساز و صحبت  گرگدیر

رضا زربیل


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

کد خبر: ۲۸۳۸۳۸
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۸
مناظره علی مطهری و علی‌اصغر زارعی نمایندگان مردم تهران در مجلس در برنامه «دیروز امروز فردا» برگزار شد.
 
به گزارش «انتخاب» اهم این مناظره با موضوع «طرح سئوال از رییس جمهور»، در پی می آید:
 
مجری برنامه: حق را برای خود محفوظ می دانم که هر جا مناظره از چارچوب خارج شد، وارد شده و تذکر بدهم.
 
مطهری (در پاسخ به چرایی طرح سئوال) : این طرح نباید به صورت تابو شناخته شود. نماینده مجلس باید پاسخگو باشد در قبال مردم و از حقوق آنها دفاع کرد. نباید باید به عنوان رابط میان ملت و دولت، این سئوال را مطرح کرده و پاسخش را بگیرد . به نظر من باعث می شود یک تخلیه روانی در جامعه صورت گیرد و این، یک سوپاپ اطمینان است. در این مسیر، طبعآً راه حل هایی ایجاد می شود.
 
زارعی: این جژء افتخارات جریان اصولگرایی است که انقدر شفاف و با فضای باز، باعث سئوال از رییس جمهور شده اند. د ر دولت های قبلی کمتر چنین فضایی وجود داشت، حتی وقتی که دولت و مجلس با هم همسو بودند. این که می گویند امروز طرح سئوال می کنیم یا فردا ، باعث مشکل می شود. دفعه قبلی هم می گفتیم که طرح سئوال نه اینکه فایده ای ندارد، بلکه نفعی هم ندارد. قرار هم نیست هر سئوالی کردیم، جوابی بگیریم و همه هم قانع شوند.
 
مطهری: برخلاف نظر آقای زارعی، سئوال مجلس هشتم از رییس جمهور مفید بود و بسیار برکات داشت. آنجا ما ده سئوال مطرح کردیم که در مجموع، آقای احمدی نژاد اعتراف کردند که در 5 مورد قوانین را رعایت کردند و خیلی موارد هم جواب ندادند. مثلاً ایشان گفتند که اگر طرحی توسط مجمع تصویب شود آن را اجرا نمی کند، این باعث می شود مردم حقیقت را بدانند.
 
وزیر اقتصاد گفتند که از نظرحقوقی نباید در مورد مسائل ارزی پاسخگو باشدد و نمی تواند پاسخگو باشد. ایشان هم نشانی آقای رییس جمهور را می دادند. طبیعی است که ذهن نمایندگان به طرح سئوال از رییس جمهور برود. نوسانات شدید قیمت ارز در شهریور ماه، خیلی بالا گرفت و باعث کاهش ارزش پول ما شد و این به این معن یاست که دارایی مردم تقسیم بر سه شد. طبیعی است که این سئوال را ما مطرح کنیم.
 
ما می خواهیم بدانیم این ماجرا صرفاً آثار تحریم هاست یا تعلل ها و سوء تدبیرها هم هست؟
 
مجری: آیا تنها راه، سئوال از رییس جمهور است؟
 
مطهری: مردم باید در جریان امور قرار بگیرند ، وقتی شما مشکلات را برایشان می گویید مردم بهتر همکاری می کنند.
 
زارعی: هیات رییسه در این زمینه خوب عمل نکرده، اعلام وصل عجولانه بوده و مطابق آیین نامه هم هیات رییسه نباید این کار را می کرد. البته من موافق اصل این مناظره نیستم...آیا در حال حاضر، چنین کاری به مصلحت است؟ ما نمی دونیم سوء مدیریت هم هست؟ نمی دانیم تحریم هم هست؟ طبیعی است ... یکی گفته 15 درصد تحریم است بقیه اش سوء مدیریت. دولت هم می گوید نه همه آن تحریم مشکل است. اقای رییس جمهور، مصاحبه ای کرد و فردا چه بلایی سر بازار آمد؟ منم موافقم با حل مشکلات، اما نمی خواهیم مشکلات بیشتر شود و مردم اذیت شوند.
 
آقای مطهری گفتند طرح سئوال اول از ریییس جمهور خیلی خوب بود، در حالیکه باعث شد از اول، دولت با مجلس مشکل داشته باشد و دلخور باشد. اگر قرار است کشور را با هم اداره کنیم، نبایدب ه صورت یکدیگر چنگ بزنیم.
 
مطهری: من این صحبت ایشان را قبول ندارم که ما تشکیک داریم در این قضیه. اگر ایرادی به هیات رییسه وارد باشد این است که چرا هیات رییسه پس از یک هفته، پاسخ نماینده رییس جمهور، باز هم پس گرفتن امضاها را قبول کرد. چون صریح آئین نامه است که این کار غیرقانونی است. یعنی پس از یک هفته، امکان لغو سئوال وجود ندارد. ما می دانستیم که استاندارها پس از ابلاغ سئوال، به نمایندگان فشار می آورند، هیات رییسه اما ارفاق کرده به دوستان، باز هم پس گرفتن امضاها را قبول کردند و باز هم از حدنصاب نیافتادند.
 
یک انتقادی که به اقای زارعی و دوستانشان دارم، می توانند توصیه کنند که امضاها را پس بگیرند . و اینکه بیایند نظرشان از صحبت های رهبری را به رهبری نسبت دهند کار درستی نیست. آمدند و گفتند که ما از نظر آقا اطلاع داشتیم.
 
مجری: لطفاً در مورد نظر رهبری و این مسائل لطفاً صحبت نکنید! 
 
زارعی: هیات رییسه اعلام کرد تا یکشنبه هفته کاری، می توان امضاها را پس گرفت (که هفته قبلی به دلیل سرکشی به حوزه های انتخابیه ، نمایندگان تهران نبودند)
 
رییس قوه مجریه می زند که من می خواهم اوین بروم، دیگری می گوید شما متوهم هستید...رهبری تشر زدند که این چه وضعیتی است؟ نمایندگان آمدند گفتند اقا مطلبی فرمودند فضا را تغییر داده است. دوستی در هیات رییسه آدرس غلط به من داد، و گفت فلانی دوباره امضا کرده است. آقای مطهری قبلاً جایی امضاها را ذخیره کرده بودند و با عجله گفتند که امضاها شده 77 تا. چگونه شمارش کردند؟ 
 
این تفسیری که آقای مطهری کردند و گفتند تبصره دو، حاشیه است، اشتباه است. من و بذرپاش 1 ساعت در دفتر آقای لاریجانی نشستیم اما گفتند ایشان پشت میزشان نیستند.
 
مطهری: ایشان می گویند برخی امضاها برای سه ماه قبل بوده، اما نهایتاً از 20 شهریور شروع شده که می شود 2 ماه (نهایتا) ... اطلاعات ایشان کامل نیست. ما شنیده بودیم که معاون پارلمانی دولت برخی امضاها را پس گرفته بودند. 
 
یک مسئله ای که مشکل اساسی در بین برخی ما اصولگرایان است. نوعی برداشتی است که ما از اصل ولایت فقیه داریم. به جای تبعیت از ولایت فقیه داریم نیت خوانی می کنیم. که نیت خوانی بر اساس نظر و منفعت شخصی است. در حالیکه ایشان می گویند من حرف پنهانی ندارم. یک نماینده گفته، رهبری مخالف سئوال هستند اما مصلحت نمی دانند بگویند، ما هم می توانیم بگوییم ایشان موافق طرح سئوال هستند اما مصلحت نمی دانند بگویند!
 
در باره اصل ولایت قفیه، اگر مردم تصور کنند اصل ولایت فقیه همان تصوری است که شما دارید، واقعاً پاسخ قانع کننده ای در آن دنیا دارید؟ ما داریم با اصل نظام بازی می کنیم.
 
زارعی: من صحبت های ایشان را اصلاً تایید نمی کنم. وقتی رهبری صراحتاً می گویند هر کسی فضای جامعه را نگران بکند، رفتار او قابل قبول نیست. 
 
سئوال مجری: در این مسئله که بسیار مهم است (سئوال از رییس جمهور) ، آیا این دقت ویژه ای از مجلس می زلبد یا خیر؟
 
مطهری: قطعاً می طلبد. اگر شما به سئوال مجلس هشتم رجوع کنید که ما در کمال ادب سئوال کردیم. من گفتم که ما باید احترام رییس جمهور را حفظ کنیم اینکه ایشان حفظ نکردند بحث دیگری است. 
 
اینکه اقای زارعی می گویند که نقل قول از رهبری نکردند اشتباه است، بارها آمدند پیش ما و گفتند که نقل قول خصصوی از رهبری در این مورد دارند.
 
مجری بار دیگر مانع شد و گفت در این مورد صحبت نکنید.
 
مطهری: این صصحبت های خود رهبری در کرمانشاه هستند. ایشان می گویند رهبری یک مسئولیت کلان ارزشی است، دخالت در کارها هم نیست، وقتی برخی می گویند فلان کارا را نظر رهبری انجام می شود نه اینطور نیست همه برای خود مسئولیت مشخصی دارند. در همه اینها نه می تواند دخالت کند، نه حق دخالت دارد و نه قاد راست دخالت کند. خیلی از تصمیمات اقتصادی ممکن است رهبری مخالف باشند اما وارد نمی شود. 
 
ایشان تاکید دارند که من دخالت نمی کنند اما این دوستان ما از یک کلام ایشان، هزار چیز معنی می کنند که درست نیست.
 
نمی شود به خاطر این صحبت های دوستان ما، تمام وظایف را رها کنیم و نه سئوال و نه استیضاح و نه هیچ چیز دیگر نمی شود که وظایف را رها کرد. رهبری همیشه صیحت می کنند. من صحبت های ایشان را دقیق مطالعه کردم هرگز چنین چیزی استنباط نمی شود. اساساً چه ربطی دارد طرح سئوال به این مسائل.
 
سئوال می کنم اقای زارعی، اساساً چرا نسبت به معیشت مردم بی تفاوت هستید؟ اگر نماینده مجلس نسبت به معیشت بیکار باشد چه می کند؟ پرسیدم از آقای کوثری می شود در خیابان راه برویم با این گرانی ها که پنیر 3 هزارتومانی شده 13 تومان، ایشان گفتند نمی شود، چون سه متر سه متر جلوی ما را می گیرند.
 
مجری این بار هم مانع صحبت های مطهری شد و گفت باید در چارچوب صحبت شود
 
زارعی: ما نگفتیم رهبری این حرفها را زندند، ما گفتیم رهبری در مورد اختلاف نظر صحبت کردند ، دقیقا مصداق این طرح است. اتفاقات نباید باعث هیاهوی رسانه های بیگانه شود. شما ببینید این طرح سئوال باعث چه هیاهو و سئءاستفاده ای شده؟ ما کی رو خوشحال می کنیم. ما الان در شرایطی هستیم که باید اختلافات را حل کرد. آقای مطهری گفتند اگر نمی شود طرح سئوال را مطرح کرد باید مجلس را تعطیل کرد، یعنی چه؟ یعنی باید مجلس های قبلی که این کار را نکردند هم تعطیل می کردیم؟! 
 
الان یک رقابت سیاسی است، ما داریم با استدلال صحبت می کنیم. ما صحبت های رهبری را "نص" می دانیم. ایشان نصیحت کردند. 
 
نکته دوم این است که می گویند ما بحث معیشت مردم را چرا پیگیری می کنیم؟ اینگونه نیست، من همواره در این جلسات اقتصادی هستیم. کی می گه با بی تفاوت هستیم؟ 
 
اقای مطهری را دارند صف کشی می کنند. با نسبت هایی که به من می دهند می خواهند نتیجه گیری کنند.
 
مطهری: اتفاقا اگر شما نگاهی به این قضیه بیاندازید، می بینید که عمدتا نماینده هایی که امضا کردند سیاسی نیستند و نماینده شهرستان ها هستند. اینکه می گویند من گفتم مجالس قبلی هم باید تعطیل می شد، چه ربطی دارد؟ خب تاحالا ما مگر همچین دولتی نداشتیم، اینکه بگوید ما قانون را قانون نمی دانیم و اجرا نمی کنیم.
 
می گویند اختلافات را علنی نکنید، مگر ما اختلاف داریم؟ یک جاهایی قانون اجرا نشده و ما باید سئوال منیم از وزیر یا استیضاح کنیم. مگه ما سر نظام با هم اختلاف داریم، همه قبول دارند نظام را. چرا انقدر می ترسیم؟ چرا انقدر نظام را یک موجود متزلزل می دانیم؟ آی آی مواظب باشید نظام دارد از بین می رود، نظام خیلی محکم است ، همه اصل انقلاب را قبول دارند، با یک پاسخ از رییس جمهور که نظام متزلزل می شود، بشینیم در پستو مشکلات را حل کنیم، خب شما که رییس جمهور را می شناسید اصلا گوش نمی کند به این چیزا.
 
مجری باز هم مانع شد و در مورد وقت صحبت کرد
 
مطهری: بگذارید من حرفم رو بزنم و وقتم هنوز تمام نشده است. مرغ آیا به تحریم مربوط است؟ این ها نشان می دهد که بی تدبری است؟ یا استفاده از ارز مرجع برای واردات خودروهای لوکس، این نشان می دهد که اصلاً برنامه ای نداشته دولت.
 
زارعی: اصلاً فرض کنیم رییس جمهور آمد و گفت منمقصرم یا مجلس گفت ما قانع نشدیم و برود به قوه قضاییه، آیا مشکلی حل می شود؟ بدتر از این قرار است انجام شود؟ کی گفته با طرح سئوال مشکل حل می شود، اوضاع را 
 
این چه ادبیاتی است شما دارید؟ در پستو حل کردن مشکلات یعنی؟ این چه وضع صحبت کردن است؟ پستو شامل آنهایی است که موضوع دانشگاه آزاد را در پستو حل کردند.
 
مجری: خواهش می کنم در این مورد صحبت نکنید
 
مطهری: این طرح باعث می شود که مردم بفهمند مجلس یک موجود منفعل نیست. جناب آقای زارعی می رفمایند ما چه کردیم در مقابل دولت؟ همین چند روز پیش، فوریت عدم اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی یارانه ها، در شرایط بد کشور را تصویب کردیم. باید بگذاریم ثباتی در بازار ارز انجام شود و بعد این کار را کرد.
 
در مورد دانشگاه آزاد، اصلا ًان موقع نظر رهبری مشخص نبود و اصلاً مربوط به دانشگاه آزاد نبود مربوط به دانشگاههای غیرانتفاعی بود. آمدند جنجالی راه انداختند این دوستان، به رییس مجلس توهین کردند . خود اقای لاریجانی سر این قضیه بیشتر از همه زحمت کشید و اساسا آن هم برای مجلس هفتم بوده نه مجلس هشتم.
 
نباید از پاسخگویی فرار کنیم، من نمی فهمم این حرفها را که می خواهند با این طرح، کار سیاسی کنند!
 
زارعی: ما حرفمان این است که مصلحت نیست، فقط یک سری محدود از دوستان ما در مجلس فکر می کنند مشکلی پیش می آید، چطور چنین فکر می کنید؟ رزق و روزی مردم پس از سخنرانی رییس جمهور بدتر نشد؟
 
نکته دوم ، حواشی سئوال است، من صحبت های آقای مطهری را می خوانم که گفته اند: آقای مطهری بیاید ناگفته ها را بگوید. این چه ححرفی است؟ چه ناگفته ای؟ یکی دیگر گفته که "این دفعه دیگه اون دفعه نیست" این دیگر کت درآوردن است.
 
فرمایش رهبری رانصیحت قلمداد نمی کنیم ، این نظر ما با آقای مطهری متفاوت است. ایشان یک برداشت دیگر می کنند. البته اقای مطهری اطلاعات تاریخیشان بیشتر است، در جنگ احد وقتی گفتند حضرت علی تنگه را مواظبت کنید، همه ول کردند رفتند ، کفتند آنکه پیامبر گفته برای صحبت بود....چرا ما باید با صحبت های رهبری اینطوری برخورد کنیم؟ اگر قبول داریم که رهبری، کسی که به تمام اطلاعات نظام اشراف دارد، در جایگاهی است که اگر برخلاف ایشان عمل کنیمف قطعاً عاقبت به خیری نیست.
 
مردم می پرسند که این چه کاری است یم کنید، دیگر بحث گرانی را نمی کنند؟
 
مطهری: این تعامل با دولت که ایشان می فرمایند ، ما از این تعامل چه خیری دیدیم؟ مگر در قانون هدفهمندی با چه خیری دیدیم؟ اینها استاد تعامل و جوشکاری هستند، مجلس می آید کار می کند بعد رییس جمهور می گوید دست مرا باز بگذارید ، و بگذارید من کار خودم را بکنم...تعامل مدنظر رهبری 
 
سخنان رهبری تنش زاست، اینکه می گویند فلان نهاد مقصر است، خب باید رسیدگی شود... یا اینکه چون ایشان آدم جسوری است نباید سئوال کنیم و باید عقب نشینی کنیم، این خیلی حرف بدی است؟ بعد می گویند دارید حاشیه درست می کنید، کی داره حاشیه درست می کند؟ طرحی سئوال شده
 
شما به خاطر آقایانی که در سال 88 دولت را متهم به تقلب کردند آنهمه سروصدا کردند، حالا خودتان هم دارید هیات رییسه را متهم به تقلب می کنید؟ 
 
می گویند مجلس دکور است، ما داریم یک نمایش دموکراسی می دهیم، همه چیز را از رهبری می پرسیم و بعد عمل می کنیم، اصلاً مجلسی نیست همه چیز را باید سئوال کرد. این کار ضربه به رهبری و نظام است.  
 
ما هی می خواهیم بگوییم مجلس مستقل است و خودش کارش را می کند ، مگر در موارد اضطراری مثل قانون مطبوعات در مجلس ششم که رهبری  وارد شدند و حق هم داشتند و اختیارش را دارند، اینها می خواهند بگویند تمام کارهای مجلس با نظر رهبری است
 
زارعی: ما داریم قانع می شویم به تبعات منفی، باید یک نفعی و سفره مردم داشته باشد، اما ندارد. از عمر دولت هم که چیزی نمانده...جلسه ای هم دیگر با دولت نداریم، چون همه پل ها خراب شده است و همه علیه هم صحبت می کنند. این رفتار قابل قبول نیست.
 
ریاست محترم مجلس، یک جلسه غیرعلنی مطرح کردند . من همانجا گفتم نمی شد در یک جلسه غیرعلنی برگزار کنیم؟ ما می گوییم اولویت بندی و مصلحت چه می گوید؟ باید بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم. ما اولویت نداریم، الان خود دولت با مجلس یک تیم درست کرده و دارد کار می کند، باید این تیم ها بیشتر شود. 
 
من کسی هستم که اگر کسی در مجلس کار غیرقانونی کرد، به او سیلی زدم! البته کار خوبی نکردم! 
 
مطهری: ما دیگر فرصتی نداریم؟
 
مجری: از شما شروع شد و با آقای زارعی باید تمام شود.


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

ارسلان فتحی پور
کد خبر: ۲۸۱۰۷۳
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۵
این روز ها معیشت و مباحث اقتصادی اولویت اصلی مردم است. در هر کوی و برزنی سوال اصلی شهروندان این است که دلیل افزایش قیمت ها چیست؟ چرا یک روز دلار راه افزایش قیمت را می پیماید و چرا یک روز سکه در گرداب تورم می افتاد؟ چرا یک روز مرغ نایاب می شود و روز دیگر روغن نباتی و ...؟ این موارد را با ارسلان فتحی پور رئیس کمیسیون اقتصادی مجالس هشتم و نهم درمیان گذاشتیم که در ادامه شما را به مطالعه آن فرا می خوانیم.

تابناک: مدتی است که وضعیت اقتصادی کشور متلاطم شده است و از یک سال و نیم پیش تاکنون هر چند وقت یکبار شاهد نابسامانی در یکی از بازار های اقتصادی کشور هستیم . ریشه این تلاطم های اقتصادی چیست؟ برخی آن را ناشی از نقدینگی و برخی دیگر آن را ناشی از سیاست های پولی و مالی کشور می دانند و برخی هر دو و برخی دیگر به دلیل سوء مدیریت. مهمترین عامل بروز این نابسامانی ها چیست؟

 
فتحی پور: نقدینگی موجود در کشور نسبت به 5 سال گذشته از 70 هزار میلیارد تومان به 385 هزار میلیارد تومان رسیده است. سیاست گذاری بانک مرکزی در این مدت ضعیف بوده است. بانک مرکزی باید استقلال داشته باشد و خودش تصمیم گیرنده باشد. کمیته های ارزی بانک مرکزی نباید از بین می رفت و تمام سیاست گذاری های ارزی و ریالی باید در بانک مرکزی انجام می شد. نه اینکه بانک مرکزی دستوری عمل کند. مردم به مسئولین بی اعتماد شده اند. وقتی مسئولی صحبتی می کند و فردا این وعده محقق نمی شود باعث بی اعتمادی مردم می شود و مردم هم به سمت خرید و فروش ارز و سکه می روند. متاسفانه در اقتصاد اگر مشکلی را در دو سه روز اول علاج کردیم، می توان مشکل را برطرف کرد اما اگر مدتی از آن بگذرد به سادگی قابل علاج نیست.

از طرف دیگر به یکباره شاهد کاهش سود سپرده های بانکی بودیم. کاهش سود سپرده های بانکی مردم را ترغیب کرد که سپرده های خود را از بانک ها خارج کنند و به خرید ارز و سکه روی بیاورند. با این اقدامات نقدینگی در جامعه بیشتر شد. سود سپرده  بانکی باید متناسب با تورم باشد که این کار اتفاق نیافتاد. باید بپذیریم که اقتصاد یک علم است. اقتصاد را نمی توان دستوری اداره کرد. تیم اقتصادی بانک مرکزی و دولت چه کسانی هستند؟ مشاوران اقتصادی این دولت چه کسانی هستند؟ باید به مردم پاسخ دهند و علت ها را بیان کنند .  تحریم ها از سال 59 تاکنون وجود داشته و حتی شرایطی بدتر از این را نیز داشته ایم چرا تا به حال چنین شرایطی در کشور به وجود نیامد.

بر اساس گزارش بانک مرکزی 19 میلیارد دلار ارز در دست مردم است. جای شگفتی و سوال است که چگونه این همه ارز در بین مردم توزیع شده است. چه کسی این ارز را به جامعه تزریق کرده است؟ آیا این اتفاق چیزی غیر از بی تدبیری بانک مرکزی می تواند باشد؟ باید این را پرسید، ارز دولتی‌ای که در اختیار نهادهای و سازمانها و شرکت هایی از قبیل پتروشیمی ها قرار گرفته است، بازگشتی داشته است؟ پتروشیمی ها ارز دولتی می گیرند اما محصولات خود را با قیمت ارز آزاد می فروشند.

تابناک: یکی از راه حل هایی که اخیرا به آن روی آورده است تشکبل اتاق مبادلات ارزی است به نظر شما آیا این اتاق توانسته موفق عمل کند؟

فتحی پور: اتاق مبادلات ارزی و امثال آن اقداماتی من درآوردی است. در تمام دنیا مسئول سیاست گذاری های پولی و مالی بانک مرکزی است. بانک مرکزی باید کمیته های تخصیص ارز را تشکیل دهد و نظارت داشته باشد . امروز مردم به چشم سرمایه به ارز نگاه می کنند. این نحوه نگرش مردم به منابع ارزی کشور که ناشی از عدم ثبات قیمت ارز است باعث ایجاد مشکل در اقتصاد کشور شده است.
 
 افراد متعددی هستند که ثبت سفارش های میلیاردی کرده اند اما بانک مرکزی به تعهدات خود عمل نکرده است. تمام صنوف تولیدی با مشکل مواجه شده اند و بی ثباتی دارد کشور را به نابودی می کشاند و اینها تنها به دلیلی بی تدبیری هاست. 3842 پرونده در ستاد مبادلات ارزی تشکیل شده است و تنها 230 میلیون دلار توانسته است جابجا کند و با این اوصاف ستاد مبادلات ارزی هم موجب تورم و گرانی شده است. ثبت سفارش ها باید بر اساس نیازها باشد. مگر می شود با زور بازار را کنترل کرد.

آقایان اولویت های تخصیص ارز را جابجا کرده اند. آقایان برای واردات آدامس ارز مبادله ای داده اند. مفسده ها هر روز بیشتر می شود. چه ضرورتی دارد که به کالاهای لوکس و غیرضروری ارز اختصاص داده شود؟ اگر بخواهیم ارزی بدهیم باید به کالاهای اساسی بدهیم. ما می خواستیم با دادن ارز مرجع به کالاهای اساسی بحث روانی بازار را کنترل کنیم اما از سوی دیگر رانت خواری شکل گرفته است.

طبق قانون برای کالاهای اساسی ارز 1226 تومانی داده می شود، اما واردکنندگان همین کالاها را به مردم با ارز 4000 تومانی تحویل می‌دهند. باید نظارت کنیم و قیمت ها کنترل شود و باید سیستم توزیع مناسبی در کشور ایجاد شود تا کالاها با قیمت واقعی به دست مردم برسد. مگر نمی‌خواهیم که در جنگ اقتصادی غرب بر علیه کشورمان اقتصاد مقاومتی را پیاده کنیم؟

تابناک: مشکلاتی که در صنعت فولاد وجود داشت منجر به اختلاس 3 هزار میلیاردی شد و اکنون مشکلاتی در صنعت پتروشیمی کشور به وجود آمده است و مواد مورد نیاز به دست تولید کنندگان نمی رسد. محصولات پتروشیمی با ارز دولتی تولید می شوند اما عمده آن صادر می شود در حالیکه تولید کنندگان داخلی به شدت نیازمند مواد اولیه هستند و یا به قیمت آزاد در بازار توزیع می شود و این موضوع سود هنگفتی را نصیب دلالان و سودجویان کرده است. کمیسیون اقتصادی مجلس چه اقداماتی را در این مورد انجام داده است تا ماجرایی مانند اختلاس 3 هزار میلیاردی رخ ندهد؟


فتحی پور: باید دید ارز در اختیار چه کسانی قرار می گیرد. ما از بانک مرکزی خواسته ایم که تراز تجاری خود را ارائه کند اما تا به حال چیزی به دست ما نرسیده است. در صورت عدم تمکین بانک مرکزی بر اساس ماده 223 آیین نامه موضوع را در صحن مجلس ارائه خواهیم داد و برای پیگیری قضایی به قوه قضائیه خواهیم فرستاد.

ارز به اندازه کافی داریم و هرکسی ادعایی خلاف این را کند دروغ می گوید. در حسابهای کشور در کشورهای مختلف ارز بسیار بالایی وجود دارد. در صندوق توسعه ملی نیز 40 میلیارد دلار وجود دارد. صندوق توسعه ملی برای روز مبادا است. بدتر از شرایط حاضر که نداریم باید تولید ملی را حمایت کنیم و همه در خدمت تولید باشیم. وضعیت صنایع کشور نابسامان است و باید جلوی نابودی آن گرفته شود.

تابناک: بنا بر گفته های رهبری تحریم ها تاثیری بر اقتصاد کشور نداشته است اما اقدامات دولت  و دستگاههای دولتی نوعی خود تحریمی را بر صنعت کشور تحمیل کرده است؟

فتحی پور: برای تامین کالاهای اساسی ارز مرجع داده شده ولی همین کالاهایی که به قیمت ارز مرجع توسط شرکتهای وابسته به دولت خریداری شده است در یک فرآیندی مساله ساز حتی با قیمتی بالاتر از بازار به فروشندگان پرداخت شده است و این موضوع جای تعجب دارد. افرادی با عناوین مختلف برای واردات کالاهای اساسی ارز مرجع گرفته اند و همان کالاها را به قیمت آزاد به دولت فروخته اند. دولت باید اینگونه اقدامات را پاسخ دهد.
 
تابناک: وضعیت کنونی بازار از جمله بازار ارز و سکه خود معلول علتی است که ریشه اصلی وقوع نابسامانی اقتصادی در کشور شده است. بازار کشور پیش از این نیز دچار مشکلاتی شده است اما تا به حال به این صورت نبوده است که هر روز شوک های ناگهانی به بازار وارد شود. دلیل اینکه مردم تمایلی به سرمایه گذاری در تولید ندارند و بیشتر به بازار ارز و سکه روی آورده اند چیست؟
 
فتحی پور: دلیل اصلی ضعف مدیریت است. دلیل این است که نتوانسته‌ایم سیاست گذاری درستی داشته باشیم. بازار کاذبی ایجاد شده است که اگر بتوانیم این بازار کاذب را جمع کنیم می توانیم جلوی افزایش بی رویه قیمت ارز و جلوی بازار کاذب ارز را بگیریم. تنها راه این است که کالاهای غیر ضروری را ثبت سفارش نکنیم و جلوی واردات آنها را بگیریم و برای واردات کالاهای اساسی ارزی با قیمت تثبیت شده تخصیص دهیم حال این قیمت تثبیت شده هر رقمی که می‌خواهد باشد. در چنین شرایطی چه کسی به دنبال خرید ارز خواهد رفت؟ در صورتی که مشوق هایی برای سپرده گذاری وجود داشته باشد مردم سرمایه های خود را در اختیار بانکها قرار خواهند داد. 19 میلیارد دلار را می توان جمع کرد اما برای این کار باید تدبیر داشت.
 
تابناک: آقای حسینی گفته بود که در یک ماه اول 100 میلیارد دلار تزرق خواهیم کرد که انجام نشد. برخی بر این عقیده اند که دولت خود نرخ ارز را بالا برده است و برخی تحریم ها را عامل افزایش نرخ ارز می دانند. چه عاملی باعث شد که در یکسال گذشته نرخ ارز به این شدت نوسان داشته باشد؟ و نتیجه آن تورمی است که در جامعه به وجود آمده است. چه کسی باید پاسخگو باشد؟ اتاق صنایع و معادن می گوید نمی تواند برخورد امنیتی داشته باشد و می گویند این نوع برخورد به نفع کسی نیست و به دنبال ثبات می گردند اما اقدامات بانک مرکزی نشان می دهد که بین حرف و عمل آقایان تناقض وجود دارد. از سویی می گویند به دنبال ثبات قیمت ارز هستند و می گویند با برپایی اتاق مبادلات ارزی به این هدف دست یافته اند اما در عمل شاهد نوسان در بازار هستیم. دلیل این تناقض گویی ها چیست؟
 
فتحی پور: 20 تا 30 درصد شرایط به وجود آمده به دلیل تحریم است و مابقی به دلیل بی تدبیری است. به عنوان رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس این را می گویم که ما منابع لازم را داریم ولی بی تدبیری ها باعث بروز مشکلات شده است. اگر دولت می خواهد از طریق فروش ارز کسری بودجه اش را تامین کند کار اشتباهی است. باید برای خام فروشی عوارض سنگین گذاشته شود تا مواد اولیه به قیمت ارزان از کشور خارج نشود و به جای صادرات مواد خام به کار تولیدی بپردازیم. اگر از بخش تولید حمایت نشود مگر می توان صادرات غیر نفتی داشت؟ اگر تولید نباشد دولت نمی تواند مالیات و عوارض بگیرد و همچنان وابسته  به نفت خواهیم بود. امروز همه باید از تولید ملی حمایت کنیم و در کنار آن مشکل اشتغال حل خواهد شد و هم ثبات اقتصادی خواهیم داشت.

از ابتدا ارز ارزان فروخته شد و دولت برای تامین کسری بودجه خود مجبور بود ارز ارزان بفروشد اما این کار خیانت است و همانند همان خام فروشی است. اگر تعادل قیمت ارز برقرار بود و قیمت ارز واقعی بود امروز به این مشکلات بر نمی‌خوردیم. باید تقاضا و عرضه مشخص شود. باید تقاضای واقعی را شناسایی کنیم و ببینیم چه مقدار می توانیم عرضه کنیم. چرا نباید جلوی نیروهای خاصی که در بازار ارز می فروشند گرفته شود. چه کسی این مقدار ارز را وارد بازار کرده است؟ بیشترین ارز در اختیار دولتی ها و شبه دولتی ها است یا بخش خصوصی؟

 تابناک: مشکل این است که دولت زیر بار نمی رود و می‌گوید که از مابه التفاوت فروش ارز درآمدی کسب نکرده است.

 فتحی پور: بیشترین درآمد ارزی کشور از محل فروش نفت است و مابقی صادرات غیرنفتی و میعانات گازی و محصولات پتروشیمی. این حرف ها را به بچه بگوییم می خندد. پس این ارز کجا می رود ؟ مگر اشخاص دیگری ارز وارد می کنند و در بازار می فروشند؟
 
تابناک: بحثی در ستاد مبارزه با مفاسد اقفتصادی در مورد ورود 32 میلیارد دلاری که توسط بانک ها وارد بازار شده است وجود دارد  و بانکهای عامل به هیچ وجه جوابگو نیستند.  حتی برخی از این بانکها با فروش ارز در بازار از ورشکستگی فرار کرده اند.
 
فتحی پور:  ما اطلاعاتی در این زمینه از بانک مرکزی خواسته ایم و منتظر پاسخ آن ها هستیم . حتی در مورد پاداش های میلیاردی و ... از بانک مرکزی توضیح خواسته ایم. باید شفاف عمل کرد. اگر بانک مرکزی نمی تواند نظارت کند مشکل ضعف مدیریت است و اقتصاد دستوری است. اقتصاد ما توانایی اداره بهتر کشور را دارد. با این وضعیت اگر مدیری کارآمد بیاید و بتواند مدیریت کند امکانش وجود دارد اما اینها نمی خواهند و شرایط را بدتر می کنند. اتاق مبادلات ارزی مشکلی را حل نکرد. از دلالان ارز تبعیت می کنند و نرخ فروش ارز را بر اساس تصمیم آنها تعیین می کنند. باید دولت قیمت را تعیین کند نه اینکه تابع دلالان و سوداگران باشد.

مجلس از بانک مرکزی تحقیق و تفحص خواهد کرد. در تحقیق و تفحص از بانک مرکزی باید تیم های کارشناسی و متخصصان اقتصادی حضور داشته باشند. تفحصی که لابی گری و سیاسی کاری باشد هم وقت مجلس را می گیرد و هم هزینه های بی جا و بی مورد در بر دارد . باید کار کارشناسی کرد و متخصصان بانکی و مالی حضور داشته باشند. این بار سیستمی پیش خواهیم رفت.

از همه انجمن های تخصصی هم دعوت خواهد شد. تحقیق و تفحص به معنای مچ گیری نیست ما به دنبال شفاف سازی هستیم . حساب و کتاب مملکت باید مشخص باشد. بانک مرکزی باید سامانه رهگیری تعریف کند. باید مشخص شود سرمایه های مملکت در کجا هزینه می شود.
 
تابناک: دولت در ابتدای سال قیمت تضمینی خرید گندم را 420 تومان تعیین کرد اما اکنون هر تن گندم را بالاتر از 1000 دلار می خرد. ادامه  چنین روندی در سال تولید ملی ، که اغلب اقدامات درلت در جهتی خلاف این مسیر بود و ارزی که باید صرف تولید و حمایت از آن می شد برای تامین گندمی هزینه می شود که جند ماه پیش خوراک دام ها شده بود. این فرایند را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
فتحی پور: اگر در ابتدا قیمت خرید تضمینی را 620 تومان قرار می دادیم امروز در 8 میلیون تن گندم 160میلیارد تومان تفاوت قیمت وجود داشت. اما امرزو برای واردات این مقدار گندم بالای 1500 میلیارد تومان برای کشور هزینه داشته است. آیا این بی تدبیری نیست؟ قیمت کنونی 550 تومان نیز نتیجه اش نابودی کشاورزی و ادامه همان راه گذشته است. اینکه چنین اقداماتی بی تدبیری است یا خیانت؟ باید مشخص شود. باید مقصران پاسخگو باشند. ما کسی را محاکمه نمی کنیم اما گزارشات خود را به دستگاه قضایی ارجاع خواهیم داد و مسئولان و دست اندرکاران در قبال اینگونه اقدامات باید پاسخگوی دادگاه باشند و آنجا تشخیص خواهند داد که این کارها خیانت و جنایت بوده است یا سهل انگاری و بی تدبیری.
 
تابناک: شما معتقد هستید که منابع لازم برای مدیریت بازار ارز را در اختیار داریم اما موضوعی که در این میان حائز اهمیت است تعیین اولویت هاست اما بانک مرکزی اولویت هایی همچون ارز دانشجویی را در نظر نگرفت و هر روز چیزی در این ارتباط گفته می شد. اگر به اندازه کافی ذخیره ارزی وجود داشته باشد نیازی به اولویت بندی وجود داشت؟
 
فتحی پور: ازر داریم اما تنها در راستای تولید. 10 میلیارد دلار برای مسافرت های خارجی  از کشور خارج می شود 19 میلیارد دلار واردات قاچاق داشته ایم. 19 میلیارد در دست مردم است. اینها مبالغ کلانی است که در مسیری خلاف تولید است. اما باید جلوی این کارها راگرفت. برای تولید مشکل ارز نداریم اگر امروز 20میلیارد دلار به تولید ملی تزریق کنیم  تولید جان تازه ای می گیرد و قیمتها نیز کاهش خواهد یافت و با رقابت تولید کنندگان کیفیت کالا ها نیز بالا خواهد رفت و بازار کاذب ارز نیز از بین خواهد رفت. اینکه ستاد مبادلات ارزی از بازار تبعیت کند به بازار کاذب کمک می شود. واحدهای تولیدی ظرفیت بالایی دارند اما بیشتر آنها در آستانه تعطیلی قرار گرفته اند.
 
تابناک: به عقیده شما تنها را ه برون رفت از شرایط موجود حمایت از تولید داخلی است، آیا در دولت اراده ای برای این مهم وجود دارد؟

 فتحی پور: با این وضعیت اراده ای در دولت برای حمایت از تولید وجود ندارد. هر کدام از آقایان که می گوید از تولید حمایت می کند کذب محض است. وزارتخانه ها نیز دست روی دست گذاشته اند و حمایتی نمی شود. قرار بود از درامد هدفمندی ها سهمی به صنعت داده شود تا نوسازی کنند، اما این کار انجام نشد تا اینکه امروز تولید در وضعیت بدی قرار گرفته است. همه اینها شعار است، باید صادرات غیر نفتی را بیشتر کنیم باید تولید ملی را حمایت کنیم .

 باید همه کارها را تعطیل کنیم و به سمت تولید برویم. این تحریم ها تهدید نیست بلکه فرصت است.  به مسئولین بانک مرکزی گفته ایم که بیایند واقعیت ها را بگویند و نترسند. بانک مرکزی باید ایستادگی کند و دستوری عمل نکند. باید اراده داشته باشند و سیاستگذاری کنند.. ما نیز حمایت می کنیم. اکنون نیز مجلس باید بودجه ای با محوریت تولید بنویسد و دولت جلساتش را با محوریت تولید تشکیل دهد. همه باید به تولید ملی کمک کنند. ما می توانیم تولید ملی را در بهترین شکل اداره کنیم و به خودکفایی کامل برسیم.

 باید همدلی ایجاد شود. همدلی بین مجلس دولت و تمام دستگاهها است که کارها را حل می کند. در غیر این صورت جنگ قدرت پیش خواهد آمد و نتیجه اش این است که اقتصاد کشور اینگونه می شود. باید همه در یک صف و در یک قطار قرار بگیریم وگرنه با مشکل مواجه خواهیم بود.

 تابناک: شما عنوان کرده اید که 5 میلیارد دلار ارز تقلبی در بازار وجود دارد و آقای مصباحی مقدم عنوان کرده اند که چنین کاری امکان ندارد. اگر چنین چیزی وجود دارد منشا این دلارها کجاست؟

 فتحی پور: ما اطلاعات کاملی در این زمینه در اختیار داریم و سرهنگ عمویی،‌رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز  نیز این موضوع را تایید کرده است. این ارزها وارد شده است و افرادی در این زمینه دستگیر شده اند. ما در یک جنگ اقتصادی هستیم. دشمن بیکار ننشسته است. وقتی مسئولین امنیتی چنین موضوعی را تایید می کنند مردم نیز باید مراقب باشند تا مال باخته نشوند.
 
تابناک: یکی از رسانه های بیگانه وجود دلارهای تقلبی در بازار ارز را قابل تایید دانسته اما مدعی شده است که دولت این کار را انجام داده تا مردم به سمت بازار ارز نروند.

فتحی پور: این کار، کار دشمن است. دولت که نمی تواند پول تقلبی چاپ کند. پیش از این نیز شاهد وجود پول های تقلبی در بازار بوده ایم و امر بعیدی نیست.
 
تابناک: پیشنهاد کمیسیون درباره نرخ ارز برای سال آینده چیست؟ آیا دولت بودجه ای در دست تهیه دارد؟
 
فعلا بحثی در این زمینه نشده است و دولت نیز بودجه ای نیاورده است و اطلاعی از بودجه نویسی دولت به دست مجلس نرسیده  اما باید قیمتی متناسب و در حدود 1700 تا 1800 تومان است.
 
تابناک: یکی از موضوعات گزارش تفریق بودجه سال 89 است که دیوان محاسبات اعلام کرده است جابجایی هایی در پول ها  و ردیف بودجه ها انجام گرفته است و دولت برای تامین کسری بودجه اقدام به انتشار اوراق مشارکت کرده است.
 
اوراق مشارکت باید در مواردی باشد که اقدام به سرمایه گذاری شود نه اینکه برای تامین کسری بودجه. مسکن مهر اقدام خوبی بوده است اما اینکه این همه پول در جایی جمع شود جای سوال دارد. باید تعادل برقرار می شد و در مقابل هزینه‌هایی که در مسکن مهر شد مقداری نیز به تولید اختصاص داده می شد. مشکل اساسی در تمام دنیا تولید است نه مسکن. اگر امروز نتوانیم تولید داشته باشیم مسکن مهر نمی‌تواند توجیه داشته باشد. حتی در شرایط کنونی مسکن مهر نیز 20 تا 30 درصد افزایش قیمت داشته است. سیاست گذاری کشور باید بر اساس تولید ملی باشد و همه باید با شعار تولید ملی به پیش برویم تا کشور را نجات دهیم و به غیر از این فکر کردن، خیانت به مملکت است.
 
بازگشت به ابتدای صفحه


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

مشروح مناظره پر از نکته و کنایه مطهری و زارعی/ آنچه موافق و مخالف سئوال از احمدی نژاد گفتند

مجلس - مناظره علی مطهری و علی اصغر زارعی درباره سئوال از رئیس جمهور در شبکه سه تلویزیون برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین، بینندگان مناطره تلویزیونی دو نماینده موافق و مخالف سوال از رئیس جمهور در برنامه «دیروز،امروز،فردا» در یک نظرسنجی نیز شرکت کردند و 79 درصد به گزینه «طرح سوال در جلسه علنی» رای دادند.
علی مطهری در این مناظره زنده تلویزیونی با علی اصغر زارعی که مخالف طرح سئوال از رئیس جمهور در مجلس است اظهارداشت: نماینده مردم باید از حقوق مردم دفاع کند و به عنوان رابط ملت و دولت سئوالات را مطرح کرده و پاسخش را بگیرد.
وی که معتقد است با طرح سئوال از رئیس جمهور «یک نوع تخلیه روانی در جامعه» صورت می گیرد پذیرفت که مقداری مجلس «حساسیت ایجاد کرده» است.
 

قرار نیست هر سئوالی کردیم جوابی قانع کننده بگیریم
در این مناظره علی اصغر زارعی با اشاره به اینکه طرح سئوال از رئیس جمهور در مجلس هشتم مطرح شده است گفت: این جزو امتیازات جریان اصولگرایی است که اینقدر شفاف عمل کرده و در آن فضایی باز وجود دارد. در دولت های قبلی چنین فضایی وجود نداشت. حتی جاهایی که دولت و مجلس همسو بودند سئوال انجام نشد. سئوال از رئیس جمهور اتفاق عجیب و غریبی نیست و از افتخارات مجلس است. در مجلس نهم شیوه و فضا با متن و محتوای این وظیفه ملاحظاتی ایجاد می کند. در مجلس هشتم خود آقای مطهری یک سال و نیم امضا جمع می کردند تا جایی که در مجلس هشتم خود ما از هیات رئیسه خواستیم طرح سئوال را اعلام وصول کنند.
زارعی در عین حال با بیان اینکه «اجرای سئوال در مجلس هشتم ضررش بیشتر از نفعش بود» افزود: با اینکه شرایط اجتماعی سخت تر شده می توان سئوال کرد اما قرار نیست که هر سئوالی کردیم جوابی قانع کننده بگیریم.

وقتی نرخ ارز بالا رفت و دارایی مردم نصف و یک سوم شد این موضوع درد جامعه و سئوال نمایندگان و مردم است
علی مطهری در پاسخ به زارعی تصریح کرد: بر خلاف نظر آقای زارعی معتقدم در مجلس هشتم سئوال از رئیس جمهور مفید بود و آثار و برکات زیادی داشت. آقای رئیس جمهور از 10 سئوال در 5 مورد اعتراف کردند که قوانین مربوطه را اجرا نکردند و در5مورد دیگر موضوع را عوض کردند و پاسخ روشن شد. اینکه مصوبه مجمع تشخیص مصلحت را قانون نمی دانم یکی از این موارد بود.
مطهری با بیان اینکه در سوال دوم از رئیس جمهور «صرفا من رهبری سئوال را نداشته ام» اظهارداشت: دوستان دیگر هم بوده اند. نقطه آغازین سئوال این بود که وقتی رئیس کل بانک مرکزی در مجلس حضور پیدا نکردند و عده ای گفتند به دستور رئیس جمهور نیامده است و وزیر اقتصاد آمد و گفت از نظر حقوقی پاسخگوی مسائل ارزی نیستم و در ضمن صحبت ها نشانی رئیس جمهور را دادند طبیعی است که ذهن نمایندگان به سمت سئوال از رئیس جمهور برود.
وی افزود: وقتی نرخ ارز بالا رفت و دارایی مردم نصف و یک سوم شد این موضوع درد جامعه و سئوال نمایندگان و مردم است و طبیعی است که سئوال مردم را مطرح کنیم. به دنبال این هستیم که روشن شود این مسائل صرفا آثار تحریم هاست یا اینکه سوء مدیریت و تعلل ها هم دخیل بوده است. نباید مردم را نادیده بگیریم باید مردم در جریان امور قرار بگیرند و این از آثار این سئول خواهد بود.

وقتی آقای رئیس جمهور یک مصاحبه انجام دادند فردایش چه بر سر بازار آمد؟!
علی اصغر زارعی در پاسخ به اینکه آیا جایگزین های دیگری برای طرح سئوال داشتید گفت: اول در اینکه [سئوال از رئیس جمهور] به طور قانونی اعلام وصول شد تشکیک داریم. اعلام وصول عجولانه بوده و مطابق آیئن نامه هیت رئیسه نباید جانبدارانه عمل می کرد.
وی با بیان اینکه علاقه نداشته است در این مناظره شرکت کند اظهارداشت: از اول هم موافق نبودم که این موضوعات در رسانه مطرح شود.
وی افزود: حالا که سئوال اعلام وصول شده و من نظرم هست که تشکیک در آن وجود دارد آیا با وضع فعلی تطابق دارد؟ در شرایط سختی که در آن قرار گرفته ایم نمی دانیم تحریم وجود دارد یا آثار سوء مدیریت است.
یکی از اعضای هیات رئیسه گفته 8 درصد مشکلات به دلیل سوء مدیریت است. می بینید وقتی آقای رئیس جمهور یک مصاحبه انجام دادند فردایش چه بر سر بازار آمد؟!
وی افزود: مردم می دانند چه خبر است. مردم می روند خرید می کنند؛ نمی فهمند چه وضعیت اقتصادی داریم؟! با تجربه قبلی که در دوره قبل هست نباید شرایط را برای مردم سخت تر کنیم.
وی با بیان اینکه یکی از عواملی که در مجلس نهم وجود دارد و عامل کدورت است سئوال در مجلس هشتم است افزود: مگر راهی که در مجلس پیگیری کردیم بد بود؟ مجلس و دولت کمیته مشترکی تشکیل دادند. مگر این بد بود؟

به جای اطاعت از اوامر رهبری نیت خوانی می کنیم
پس از آنکه علی اصغر زارعی نماینده تهران در مجلس گفت که در وصول طرح سئوال توسط هیات رئیسه مجلس تشکیک داریم علی مطهری اظهارداشت: اگر ایرادی به هیات رئیسه وارد باشد این است که چرا هیات رئیسه پس از یک هفته از طرح سئوال از نماینده رئیس جمهور، سئوال را در جلسه علنی مطرح نکرد.
مطهری افزود: انتقادی که به آقای زارعی و دوستانشان داریم این است که اگر میخواهند اعمال نفوذ کنند اما اینکه نظر خودشان را به نظر رهبری نسبت دهند نظر خوبی نیست.
وی افزود: برخی از دوستان که انصراف داده بودند گفتند که به ما گفته اند از نظر آقا اطلاع داریم و اگر [امضایتان را] پس نگیرید اسم شما را در لیست سیاه قرار می دهیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مناظره با علی اصغر زارعی نماینده مخالف با طرح سئوال از رئیس جمهور تصریح کرد: نوع برداشتی که از اصل ولایت فقیه داریم مشکل ما اصولگرایان است.
وی افزود: به جای اطاعت از اوامر رهبری نیت خوانی می کنیم.
مطهری گفت: حتی در جلسه مجلس یکی از دوستان حرف عجیبی زد که حتی انتقاد دوستانشان را هم به همراه داشت و گفت که رهبری با این سئوال مخالفند اما مصلحت نمی دانند.
مطهری تاکید کرد: این جور سخن گفتن جفا در حق ولایت فقیه است.
وی با اشاره به عده ای از نمایندگان که به دنبال لغو سئوال از رئیس مجلس بوده اند گفت: پس گیرندگان[سئوال] به ما مراجعه کردند و گفتند به ما گفته اند که ما از نظر خصوصی رهبری اطلاع داریم و بعد این نظر را تصحیح کردند که منظور ما سخنان رهبری درباره اختلاف قوا بوده است.
رئیس جمهور یک مصاحبه کرد و بازار نگران شد
زارعی در ادامه در پاسخ به علی مطهری گفت: ما نگفتیم رهبری به ما گفتند، ما گفتیم رهبری گفته اند اختلافات نباید منجر به مچ گیری شود. رهبری گفتند اختلافات نباید به میان مردم کشیده شود.
وی با اشاره به نتیجه طرح سئوال از رئیس جمهور گفت: ممکن است یک حرف و رفتار اثر داشته باشد؛ رئیس جمهور یک مصاحبه کرد و بازار نگران شد.
زارعی در ادامه با اشاره به برداشتش از سخنان رهبر انقلاب گفت که ما اینها [سخنان رهبری] را نص می دانیم.

آیا می توانی در خیابان راه بروی؟
مطهری در بخش دیگری از مناظره تلویزیونی خطاب به زارعی گفت: چرا نسبت به معیشت مردم بی تفاوت هستید؟ قیمت پنیر از 3هزار تومان رسیده به 13هزار تومان. یک روز از آقای کوثری سئوال کردم آیا می توانی در خیابان راه بروی؟ ایشان گفت نه! چرا نسبت به بی ارزش شدن دارایی مردم بی تفاوت هستید؟
مطهری افزود: آقای زارعی اگر مردم درباره اصل ولایت فقیه تصور کنند نظر شما [ صحیح است] آیا پاسخی برای قیامت دارید؟

آقای مطهری دارد صف کشی می کند
علی اصغر زارعی با اشاره به اظهارات مطهری درباره حمایت نکردن از معیشت مردم گفت: درباره اینکه ایشان نسبت می دهند چرا بی تفاوت بودید، شما خودتان چه کردید؟ ما در کمیته طرح تحول اقتصادی بودیم. ما فکر می کنیم راه وجود دارد و تنها یک راه وجود ندارد.مگر کمیته مشترک کم اثر داشته است؟ آقای مطهری دارد صف کشی می کند و نسبت هایی به ما می دهد.
وی در پاسخ به آنچه مطهری درباره افزایش قیمت پنیر و اینکه نمایندگان تهران به دلیل مسائل و مشکلات مردم نمی توانند در خیابان راه بروند اظهارداشت: من منزلم وسط شهر است و رفت و آمدم پیاده است و عمده دوستانمان اینگونه هستند.

چرا نظام را موجودی متزلزل می دانید؟!
علی مطهری با اشاره به اینکه به جز او و محجوب دیگر نمایندگان تهران طرح سئوال از رئیس حمهور را امضا نکرده اند اظهارداشت: همه مربوط به حوزه های شهرستان ها می شوند و بر خلاف نظر آقای زارعی طرح سئوال رقابت سیاسی نیست.
وی در پاسخ به بخشی از سخنان زارعی اظهارداشت: تا به حال همچین دولتی نداشته ایم که بگوید قانون را قانون می دانم و اجرا نمی کنم. مگر ما و دولت اختلاف داریم. می گوییم جاهایی قانون رعایت نشده و سوء مدیریت شده است، بحث اختلاف نیست. می گوییم قانون را اجرا نکرده اید.
علی مطهری خطاب به منتقدان طرح سئول از رئیس جمهور گفت: چرا نظام را موجودی متزلزل می دانید. نظام خیلی محکم است. نظام بسته به اعتقاد مردم به اسلام است. همین مردم منتقد در روز 22 بهمن در راهپیمایی شرکت کرده و از انقلاب اسلامی حمایت می کنند. با یک پاسخ رئیس جمهور که نظام به هم نمی خورد.
وی خطاب به علی اصغر زارعی گفت: چرا می خواهید همه چیر را به پستو ببریم. شما که آقای احمدی نژاد را می شناسید که کار خودش را می کند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به سوء مدیریت هایی که شرایط بد اقتصادی را به وجود آورده است گفت: در نیمه سال90 بانک مرکزی تحریم شد، چرا کاری نکردید؟ مگرمرغ به تحریم مربوط بود؟ اگر به تحریم مربوط بود که باید این مشکل ادامه می داشت.

شگردهایی داریم که اگر مطرح شود دچار مشکل می شویم
زارعی با اشاره به اینکه «با روش هایی توانسته ایم تحریم را دور بزنیم» سخن گفتن رئیس جمهور در این باره را از تریبون مجلس به صلاح کشور ندانست و اظهارداشت: در چند جلسه غیر علنی وزیر اقتصاد و بانک مرکزی موضوعاتی را مطرح کردند. ما شگردهایی داریم که اگر مطرح شود دچار مشکل می شویم.
وی افزود: ما خودمان هم انتقاد داریم. تیم اقتصادی باید پیش بینی های بهتری می کرد و نقش مجلس قابل فراموشی نیست. حاظریم دولت را تضعیف کنیم ولی در مورد مجلس نه. چرا در این شش ماهه مجلس نتوانست یک استراتژی تدوین کند؟
وی با اشاره به مراحل طرح سئوال در مجلس گفت: اگر سئوال مطرح شد، رئیس جمهور هم گفت مقصرم و کوتاهی کردم و خواستیم آن را به قوه قضائیه بفرستیم، آیا این مشکلی را حل می کند؟ برویم مشکل مردم را حل کنیم. ما می گوییم این مشکل را حل نمی کند و موضوع را بدتر می کند.
ما کی رفتیم در پستو؟ این چه ادبیاتی است که آقای مطهری دارد؟ آنهایی رفتند در پستو که قضیه دانشگاه آزاد را مطرح کردند و در قضیه حقوق مادام العمر ما رفتیم مصوبه را لغو کردیم.

هنوز هم مشخص نیست ما به تفاوت قیمت ارز کجا می رود
علی مطهری در این مناظره تلویزیونی با بیان اینکه طرح سئوال از رئیس جمهور باعث می شود دولت دقیق تر عمل کرده و متوجه می شود اگر پایش را کج بگذرارد مجلس موجود منفعلی نیست و بسیار مفید خواهد بود تاکید کرد: طرح سئوال در اینکه دولت را در ریل قانون قرار دهد موثر است.

نباید از سئوال بترسیم
مطهری متوقف کردن فاز دوم هدفمند کردن یارانه ها در شرایط بی ثبات اقتصادی را اقدام مجلس در رفع مشکلات مردم در چند ماه اخیر دانست و افزود: همچنین مصوب شد که ما به تفاوت قیمت ارز به خزانه برود و هنوز هم مشخص نیست که به کجا می رود.
وی در پاسخ به سخنان زارعی تاکید کرد: حقوق مادام العمر را که آقای لاریجانی بیشتر تلاش کرد درست شود و اساس آن مال مجلس هفتم بوده است!
علی اصغر زارعی پس از آنکه علی مطهری اظهارداشت«نباید از سئوال بترسیم» گفت: سئوال خیلی مهم نیست، حواشی آن مهم است. کت در آوردن و آماده کردن خود برای دعوا موضوعی است که از برخی اظهار نظرها برداشت می شود.
وی با بیان اینکه ما فرمایش رهبری را نصیحت نمی دانیم گفت: از روزی که این بحث[طرح سئوال از رئیس جمهور] مطرح شده مردم درباره پنیر سئوال نمی کنند بلکه می گویند چرا این فضا را ایجاد کردید، بازار تازه داشت آرام می شد.

علی مطهری با اشاره به بخشی از سخنان زارعی که درباره تعامل با دولت بود گفت: ما از تعامل با دولت چه خیری دیدیم. مجلس برای تصویب قانون روی کلمات بحث می کند ولی بعد رئیس جمهور نظر خودش را اجرا می کند. قرار بود نصف 28 هزار میلیارد تومان به خانوارها پرداخت شود و بقیه در زمینه تولید هزینه شود ولی همه اش به خانوارها داده شد و ای تورم را ایجاد کرد.
وی با اشاره به بعضی استدلال ها درباره ضروری نبودن سئوال از رئیس جمهور گفت: اینکه بگوییم ایشان[آقای احمدی نژاد] آدم جسوری است و شخصیت خاصی دارد پس سئوال نکنیم درست نیست.
مطهری افزود: الان فراکسیون اقلیت مجلس دارد حاشیه درست می کند. شما دارید هیات رئیسه مجلس را متهم به تقلب می کنید. شما در 88 که آن آقایان آن ادعا را کردند علیه آنها اعتراض کردید و الان مثل آنها می گویید. الان این دوستان دارند آشوب می کنند.
وی افزود: آقا[مقام معظم رهبری] اگر نظری داشته باشند به رئیس مجلس پیغام می دهند. ولی این دوستان می خواهند بگویند باید همه تصمیمات مجلس با نظر رهبری باشد و اینگونه این تصویر را بسازند که مجلس در مردمسالاری دینی جایی فرمایشی است.
مطهری خطاب به زارعی گفت: شما دارید به نظام و رهبری ضربه می زنید.
وی در ادامه با بیان اینکه چرا 3میلیارد دلار از ستاد تدابیر برای پرداخت یارانه ها برداشت شده است در گاسخ به مجری مناظره گفت: سئوال از رئیس جمهور تخصصی است و با دوستان سئوال کننده تاکید داشتیم سئوال صرفا تخصصی است و هیچ کس نباید رئیس جمهور را تحریک بکند. البته این دست ما نیست که رئیس جمهور چه عکس العملی داشته باشد.

آقایان جواب سئوال ها را دارند
در ادامه علی اصغر زارعی برای چهارمین بار در این مناظره تلویزیونی گفت: ما می گوییم این سئوال نفعی برای سفره مردم ندارد.
وی در پاسخ به اینکه سئوال در چه صورت می تواند نتیجه بخش باشد گفت اگر« در چارچوب عمل شود».
وی با بیان اینکه برای تعامل با دولت هر بار که پیش دولت می رویم پل های پشت سر را خراب می کنیم خطاب به مطهری و طراحان سئوال از رئیس جمهور گفت: دوستان باید برگردند و سعه صدر داشته باشند. آقایان جواب سئوال ها را دارند. سئوال برای این نیست که جوابی بگیریم و مشکلی را حل کنیم. به دوستانی که سئوال را با نیت خیر منتشر کرده اند می گویم این بحث برای ما الویت ندارد. اگر در دولت کسی تخلف کرده باید بررسی کرد. من کسی بودم که به یکی از کارمندان متخلف دولت سیلی زدم البته کار خوبی نکردم. الان موقع تسویه حساب نیست.

/2727

کلیدواژه ها: محمود احمدی‌نژاد - علی مطهری - علی اصغر زارعی


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

آفتاب: محمود احمدی‌نژاد کاندیدای ریاست جمهوری انتخابات دهم در سخنرانی که در سمنان محل تولدش صورت داد، گفت: «زمانی که در سعدآباد، آن توافقنامه یک جانبه تحمیلی و نمی‌خواهم بگویم، ولی ننگین را تنظیم کردند با خود گفتند کار ملت ایران تمام شد. آنها گفتند باید تمام فعالیت‌ها تعلیق و در آزمایشگاه‌ها بسته شود و رشته‌های دانشگاهی که مربوط به انرژی هسته‌ای هستند در دانشگاه تعطیل شود. آنها با امضای این توافقنامه جشن و پایکوبی کردند و در آن زمان نخست وزیر معزول وقت انگلیس مصاحبه کرد و گفت ما میوه عراق را در سعدآباد چیدم».

در این پاراگراف احمدی‌نژاد شش اشتباه فاحش را صورت داده که خدا کند عمدی نباشد. در غیر اینصورت یا ایشان دروغ گفته‌اند که در این حالت از شرایط کاندیداتوری ساقط می‌شوند و یا غلط به عرض ایشان رسانیده‌اند که در این صورت نیز مدیریت ایشان زیر علامت سوال قرار می‌گیرد.

این شش اشتباه و یا خدای ناکرده دروغ عبارتند از: 

1- آنچه در سعدآباد اتفاق افتاد توافقنامه نبود بلکه یک بیانیه بود. شاید ایشان (احمدی‌نژاد) تفاوت بین توافقنامه و بیانیه را به خوبی نمی‌دانند و بهتر است دوستان وزارت خارجه‌ای ایشان این تفاوت‌ها را به ایشان تبیین کنند. 

2- در سعدآباد هیچ توافقی مبنی بر تعلیق صورت نگرفت. در سعدآباد جمهوری اسلامی ایران پذیرفت که داوطلبانه می‌تواند تعلیق محدود را برای مدتی که خود می‌خواهد برای اعتمادسازی انجام دهد. در این مذاکرات ایران داوطلبانه بودن تعلیق را به آنها تحمیل نمود در حالی که قطعنامه آژانس آن را الزامی کرده بود.
 
ای‌کاش احمدی‌نژاد به اسناد این مذاکرات رجوع می‌کرد و سپس لب به سخن می‌گشود. 

3- مذاکره حول محور تعلیق موقت، صرفا روی محور نطنز بود و اینکه ایشان فرموده‌اند تمام فعالیت‌های آزمایشگاهی بسته شود جای تعجب است چون بعد از سعدآباد فعالیت اصفهان و (U.C.F) ادامه یافت و قطعه‌سازی و مونتاژ نیز ادامه پیدا کرد. 

4- در مذاکرات هیچ بحثی از آزمایشگاه‌ها نبوده و اینکه گفته‌اند آزمایشگاه‌ها بسته شد، کاملا خلاف واقع و نادرست است. 

5- اینکه آقای احمدی‌نژاد گفته‌اند «رشته‌های دانشگاهی مربوط به انرژی هسته‌ای در این مذاکرات توافق شده بود که تعطیل شوند» نیز کذب محض است. در این مذاکرات هیچ کجا بحث در خصوص موارد دانشگاهی صورت نگرفت و همه دانشگاه‌ها و ملت ایران شاهد است که هیچ رشته دانشگاهی تعطیل نشد بلکه موضوع محدودیت تحصیلی دانشجویان ایرانی در خارج از کشور فقط در قطعنامه‌های شورای امنیت و آن هم در دوران خود آقای احمدی‌نژاد صورت گرفته که طی این قطعنامه‌ها دانشجویان ایرانی را محروم از تحصیل در رشته‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای کرده‌اند. 

باز ای‌کاش آقای احمدی‌نژاد به قطعنامه‌های صادر شده در دوران خود نیم نگاهی می‌کردند که خدای ناکرده دروغی از زبان ایشان ولو به طور سهوی جاری نشود. 

6- بحث بیانات نخست‌وزیر معزول وقت انگلیس هم تا جایی که بنده در کلیه اسناد و اینترنت جستجو کردم هیچ مطلبی را نه آن زمان و نه از آن زمان تاکنون ندیده و نشنیده‌ام. به جا است که آقای احمدی‌نژاد از مشاوران اطلاعاتی و مطبوعاتی خود بخواهند تا یکبار دیگر کلیه اخبار تلکس‌ها و حتی میل‌های خودشان را نظاره کنند تا اگر سندی در خصوص این گفته‌ها یافته‌اند ما را نیز مطلع نموده؛ چرا که توهین به ملت را به زبان دشمن گذاشتن کار شایسته‌ای نیست. 

به هر حال بد نیست آقای احمدی‌نژاد در سخنرانی‌های تبلیغاتی خود به گونه‌ای بیان برانند که در صورت نیاوردن رأی مجبور به پاسخگویی به این سخنان خدای نکرده دروغ نگردند. 

در تمام این مذاکرات که مقام معظم رهبری در جریان ریز آن بوده‌اند این موارد گفته شده یافت نمی‌شود و اگر این چنین می‌بود هیچگاه معظم له تن به این به تعبیر آقای احمدی‌نژاد «توافقنامه (مذاکرات) ننگین» را نمی‌دادند. 

مقام معظم رهبری چند هفته بعد از مذاکرات سعدآباد در ملاقات کارگزاران نظام با ایشان، از روند فعالیت هسته‌ای دفاع فرمودند.


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

قانون جرايم رايانه‌ای

                                                                قانون جرائم رایانه‌ای
   بخش یكم ـ جرائم و مجازاتها
           فصل یكم ـ جرائم علیه محرمانگی داده‌ها و سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی
           مبحث یكم ـ دسترسی غیرمجاز
                   ماده1ـ هركس به طور غیرمجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی كه به‌وسیله تدابیر                                       امنیتی حفاظت‌شده‌است دسترسی یابد، به حبس از نود و یك روز تا یك‌سال یا جزای نقدی از                                   پنج میلیون (5.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم                                 خواهدشد.

           مبحث دوم ـ شنود غیرمجاز
           ماده2ـ هر كس به طور غیرمجاز محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سامانه‌‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا امواج الكترومغناطیسی یا نوری را شنود كند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده میلیون (10.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد.
            مبحث سوم ـ جاسوسی رایانه‌ای
           ماده3ـ هر كس به طور غیرمجاز نسبت به داده‌های سری درحال انتقال یا ذخیره‌شده در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حاملهای داده مرتكب اعمال زیر شود، به مجازاتهای مقرر محكوم خواهدشد:
           الف) دسترسی به داده‌های مذكور یا تحصیل آنها یا شنود محتوای سری در حال انتقال، به حبس از یك تا سه سال یا جزای نقدی از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا شصت میلیون (60.000.000) ریال یا هر دو مجازات.
           ب) در دسترس قراردادن داده‌های مذكور برای اشخاص فاقد صلاحیت، به حبس از دو تا ده سال.
           ج) افشاء یا در دسترس قرار دادن داده‌های مذكور برای دولت، سازمان، شركت یا گروه بیگانه یا عاملان آنها، به حبس از پنج تا پانزده سال.
           تبصره1ـ داده‌های سری داده‌هایی است كه افشای آنها به امنیت كشور یا منافع ملی لطمه می‌زند.
           تبصره2ـ آئین‌نامه نحوه تعیین و تشخیص داده‌های سری و نحوه طبقه‌بندی و حفاظت آنها ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزارت اطلاعات با همكاری وزارتخانه‌های دادگستری، كشور، ارتباطات و فناوری اطلاعات و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهدرسید.
           ماده4ـ هركس به قصد دسترسی به داده‌های سری موضوع ماده (3) این قانون، تدابیر امنیتی سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی را نقض كند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده میلیون (10.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد.
           ماده5 ـ چنانچه مأموران دولتی كه مسؤول حفظ داده‌های سری مقرر در ماده (3) این قانون یا سامانه‌های مربوط هستند و به آنها آموزش لازم داده شده است یا داده‌ها یا سامانه‌های مذكور در اختیار آنها قرار گرفته است بر اثر بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده‌ها، حاملهای داده یا سامانه‌های مذكور شوند، به حبس از نود و یك روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات و انفصال از خدمت از شش ماه تا دو سال محكوم خواهندشد.
          
           فصل دوم ـ جرائم علیه صحت و تمامیت داده‌ها و سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی
           مبحث یكم ـ جعل رایانه‌ای
           ماده6 ـ هر كس به طور غیرمجاز مرتكب اعمال زیر شود، جاعل محسوب و به حبس از یك تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا یكصد میلیون (100.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد:
           الف) تغییر یا ایجاد داده‌های قابل استناد یا ایجاد یا واردكردن متقلبانة داده به آنها.
           ب) تغییر داده‌ها یا علائم موجود در كارتهای حافظه یا قابل پردازش در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا تراشه‌ها یا ایجاد یا وارد كردن متقلبانة داده‌ها یا علائم به آنها.
           ماده7ـ هركس با علم به مجعول بودن داده‌ها یا كارتها یا تراشه‌ها از آنها استفاده كند، به مجازات مندرج در ماده فوق محكوم خواهدشد.
           مبحث دوم ـ تخریب و اخلال در داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی
           ماده8 ـ هركس به طور غیرمجاز داده‌های دیگری را از سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حاملهای داده حذف یا تخریب یا مختل یا غیرقابل پردازش كند به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده میلیون (10.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد.
           ماده9ـ هر كس به طور غیرمجاز با اعمالی از قبیل واردكردن، انتقال دادن، پخش، حذف كردن، متوقف كردن، دستكاری یا تخریب داده‌ها یا امواج الكترومغناطیسی یا نوری، سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی دیگری را از كار بیندازد یا كاركرد آنها را مختل كند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده میلیون (10.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد.
           ماده10ـ هركس به طور غیرمجاز با اعمالی از قبیل مخفی كردن داده‌ها، تغییر گذر واژه یا رمزنگاری داده‌ها مانع دسترسی اشخاص مجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی شود، به حبس از نود و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
           ماده11ـ هركس به قصد خطر انداختن امنیت، آسایش و امنیت عمومی اعمال مذكور در مواد (8)، (9) و (10) این قانون را علیه سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی كه برای ارائه خدمات ضروری عمومی به كار می‌روند، از قبیل خدمات درمانی، آب، برق، گاز، مخابرات، حمل و نقل و بانكداری مرتكب شود، به حبس از سه تا ده سال محكوم خواهدشد.

           فصل سوم ـ سرقت و كلاهبرداری مرتبط با رایانه
           ماده12ـ هركس به طور غیرمجاز داده‌های متعلق به دیگری را برباید، چنانچه عین داده‌ها در اختیار صاحب آن باشد، به جرای نقدی از یك میلیون (1.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال و در غیر این صورت به حبس از نود و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
           ماده13ـ هركس به طور غیرمجاز از سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی با ارتكاب اعمالی از قبیل وارد كردن، تغییر، محو، ایجاد یا متوقف كردن داده‌ها یا مختل كردن سامانه، وجه یا مـال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل كند علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از یك تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا یكصد میلیون (100.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
          
           فصل چهارم ـ جرائم علیه عفت و اخلاق عمومی
           ماده14ـ هركس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را منتشر، توزیع یا معامله كند یا به قصد تجارت یا افساد تولید یا ذخیره یا نگهداری كند، به حبس از نود و یك روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
           تبصره1ـ ارتكاب اعمال فوق درخصوص محتویات مبتذل موجب محكومیت به حداقل یكی از مجازاتهای فوق می‌شود.
          محتویات و آثار مبتذل به آثاری اطلاق می‌گردد كه دارای صحنه و صور قبیحه باشد.
           تبصره2ـ هرگاه محتویات مستهجن به كمتر از ده نفر ارسال شود، مرتكب به یك میلیون (1.000.000) ریال تا پنج میلیون (5.000.000) ریال جزای نقدی محكوم خواهد شد.
           تبصره3ـ چنانچه مرتكب اعمال مذكور در این ماده را حرفة خود قرار داده باشد یا به طور سازمان یافته مرتكب شود چنانچه مفسد فی‌الارض شناخته نشود، به حداكثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محكوم خواهد شد.
           تبصره4ـ محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیر واقعی یا متنی اطلاق می‌شود كه بیانگر برهنگی كامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.
           ماده15ـ هركس از طریق سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده مرتكب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد:
           الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریك، ترغیب، تهدید یا تطمیع كند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل نموده یا آموزش دهد، به حبس از نود و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
           ارتكاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو میلیون (2.000.000) ریال تا پنج میلیون (5.000.000) ریال است.
           ب) چنانچه افراد را به ارتكاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‌گردان یا خودكشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت‌آمیز تحریك یا ترغیب یا تهدید یا دعوت كرده یا فریب دهد یا شیوه ارتكاب یا استعمال آنها را تسهیل كند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم می‌شود.
           تبصره ـ مفاد این ماده و ماده (14) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد كه برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.
          
           فصل پنجم ـ هتك حیثیت و نشر اكاذیب
           ماده16ـ هركس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف كند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر كند، به نحوی كه عرفاً موجب هتك حیثیت او شود، به حبس از نود و یك روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
           تبصره ـ چنانچه تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، مرتكب به حداكثر هر دو مجازات مقرر محكوم خواهد شد.
           ماده17ـ هر كس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر كند یا دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی كه منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتك حیثیت او شود، به حبس از نود و یك روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد.
           ماده18ـ هر كس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سامانه رایانه‌ای یا مخابراتی اكاذیبی را منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت، رأساً یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، اعم از اینكه از طریق یادشده به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به دیگری وارد شود یا نشود، افزون بر اعاده حیثیت (در صورت امكان)، به حبس از نود و یك روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد.
          
            فصل ششم ـ مسؤولیت كیفری اشخاص
           ماده19ـ در موارد زیر، چنانچه جرائم رایانه‌ای به نام شخص حقوقی و در راستای منافع آن ارتكاب یابد، شخص حقوقی دارای مسؤولیت كیفری خواهدبود:
           الف) هرگاه مدیر شخص حقوقی مرتكب جرم رایانه‌ای شود.
           ب) هرگاه مدیر شخص حقوقی دستور ارتكاب جرم رایانه‌ای را صادر كند و جرم به وقوع بپیوندد.
           ج) هرگاه یكی از كارمندان شخص حقوقی با اطلاع مدیر یا در اثر عدم نظارت وی مرتكب جرم رایانه‌ای شود.
           د) هرگاه تمام یا قسمتی از فعالیت شخص حقوقی به ارتكاب جرم رایانه‌ای اختصاص یافته‌باشد.
           تبصره1ـ منظور از مدیر كسی است كه اختیار نمایندگی یا تصمیم‌گیری یا نظارت بر شخص حقوقی را دارد.
           تبصره2ـ مسؤولیت كیفری شخص حقوقی مانع مجازات مرتكب نخواهدبود و در صورت نبود شرایط صدر ماده و عدم انتساب جرم به شخص خصوصی فقط شخص حقیقی مسؤول خواهدبود.
           ماده20ـ اشخاص حقوقی موضوع ماده فوق، با توجه به شرایط و اوضاع و احوال جرم ارتكابی، میزان درآمد و نتایج حاصله از ارتكاب جرم، علاوه بر سه تا شش برابر حداكثر جزای نقدی جرم ارتكابی، به ترتیب ذیل محكوم خواهند شد:
           الف) چنانچه حداكثر مجازات حبس آن جرم تا پنج سال حبس باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یك تا نُه ماه و در صورت تكرار جرم تعطیلی موقت شخص حقوقی از یك تا پنج سال.
           ب) چنانچه حداكثر مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یك تا سه سال و در صورت تكرار جرم، شخص حقوقی منحل خواهد شد.
           تبصره ـ مدیر شخص حقوقی كه طبق بند « ب» این ماده منحل می‌شود، تا سه سال حق تأسیس یا نمایندگی یا تصمیم‌گیری یا نظارت بر شخص حقوقی دیگر را نخواهد داشت.
           ماده21ـ ارائه‌دهندگان خدمات دسترسی موظفند طبق ضوابط فنی و فهرست مقرر از سوی كارگروه (كمیته) تعیین مصادیق موضوع ماده ذیل محتوای مجرمانه كه در چهارچوب قانون تنظیم شده است اعم از محتوای ناشی از جرائم رایانه‌ای و محتوایی كه برای ارتكاب جرائم رایانه‌ای به كار می‌رود را پالایش (فیلتر) كنند. در صورتی كه عمداً از پالایش (فیلتر) محتوای مجرمانه خودداری كنند، منحل خواهند شد و چنانچه از روی بی‌احتیاطی و بی مبالاتی زمینة دسترسی به محتوای غیر قانونی را فراهم آورند، در مرتبة نخسـت به جزای نقـدی از بیسـت میلیـون (20.000.000) ریـال تا یكصـد میلیـون (100.000.000) ریال و در مرتبة دوم به جزای نقدی از یكصد میلیون (100.000.000) ریال تا یك میلیارد (1.000.000.000) ریال و در مرتبة سوم به یك تا سه سال تعطیلی موقت محكوم خواهند شد.
           تبصره1ـ چنانچه محتوای مجرمانه به تارنماهای (وب سایتهای) مؤسسات عمومی شامل نهادهای زیر نظر ولی‌فقیه و قوای سه‌گانة مقننه، مجریه و قضائیه و  مؤسسات عمومی غیردولتی موضوع قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مصوب 19/4/1373 و الحاقات بعدی آن یا به احزاب، جمعیتها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته‌شده یا به سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی حاضر در ایران كه امكان احراز هویت و ارتباط با آنها وجود دارد تعلق داشته باشد، با دستور مقام قضائی رسیدگی كننده به پرونده و رفع اثر فوری محتوای مجرمانه از سوی دارندگان، تارنما (وب سایت) مزبور تا صدور حكم نهایی پالایش (فیلتر) نخواهد شد.
           تبصره2ـ پالایش (فیلتر) محتوای مجرمانه موضوع شكایت خصوصی با دستور مقام‌قضائی رسیدگی‌كننده به پرونده انجام خواهد گرفت.
           ماده22ـ قوة قضاییه موظف است ظرف یك ماه از تاریخ تصویب این قانون كارگروه (كمیته) تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را در محل دادستانی كل كشور تشكیل دهد. وزیر یا نمایندة وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، دادگستری، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاداسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما و فرمانده نیروی انتظامی، یك نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات به انتخاب كمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی و یك نفر از نمایندگان عضو كمیسیون قضائی و حقوقی به انتخاب كمیسیون قضائی و حقوقی و تأیید مجلس شورای اسلامی اعضای كارگروه (كمیته) را تشكیل خواهند داد. ریاست كارگروه (كمیته) به عهدة دادستان كل كشور خواهد بود.
           تبصره1ـ جلسات كارگروه (كمیته) حداقل هر پانزده روز یك بار و با حضور هفت نفر عضو رسمیت می‌یابد و تصمیمات كارگروه (كمیته) با اكثریت نسبی حاضران معتبر خواهد بود.
           تبصره2ـ كارگروه (كمیته) موظف است به شكایات راجع به مصادیق پالایش (فیلتر) شده رسیدگی و نسبت به آنها تصمیم‌گیری كند.
           تبصره3ـ كارگروه (كمیته) موظف است هر شش ماه گزارشی در خصوص روند پالایش (فیلتر) محتوای مجرمانه را به رؤسای قوای سه‌گانه و شورای عالی امنیت ملی تقدیم كند.
           ماده23ـ ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی موظفند به محض دریافت دستور كارگروه (كمیته) تعیین مصادیق مذكور در مادة فوق یا مقام قضائی رسیدگی‌كننده به پرونده مبنی بر وجود محتوای مجرمانه در سامانه‌های رایانه‌ای خود از ادامة دسترسی به آن ممانعت به عمل آورند. چنانچه عمداً از اجرای دستور كارگروه (كمیته) یا مقام قضائی خودداری كنند، منحل خواهند شد. در غیر این صورت، چنانچه در اثر بی احتیاطی و بی‌مبالاتی زمینة دسترسی به محتـوای مجرمـانه مزبور را فراهم كنند، در مرتبة نخسـت به جزای نقدی از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا یكصد میلیون (100.000.000) ریـال و در مرتبـة دوم به یكصـد میلیـون (100.000.000) ریال تـا یك میلیـارد (1.000.000.000) ریال و در مرتبة سوم به یك تا سه سال تعطیلی موقت محكوم خواهندشد.
           تبصره ـ ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی موظفند به محض آگاهی از وجود محتوای مجرمانه مراتب را به كارگروه (كمیته) تعیین مصادیق اطلاع دهند.
           ماده24ـ هركس بدون مجوز قانونی از پهنای باند بین‌المللی برای برقراری ارتباطات مخابراتی مبتنی بر پروتكل اینترنتی از خارج ایران به داخل یا برعكس استفاده كند، به حبس از یك تا سه سال یا جزای نقدی از یكصد میلیون (100.000.000) ریال تا یك میلیارد (1.000.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
         
           فصل هفتم ـ سایر جرائم
           ماده25ـ هر شخصی كه مرتكب اعمال زیر شود، به حبس از نود و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهدشد:
           الف) تولید یا انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معاملة داده‌ها یا نرم‌افزارها یا هر نوع ابزار الكترونیكی كه صرفاً به منظور ارتكاب جرائم رایانه‌ای به كار می‌رود.
           ب) فروش یا انتشار یا در دسترس قراردادن گذر واژه یا هر داده‌ای كه امكان دسترسی غیرمجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی متعلق به دیگری را بدون رضایت او فراهم می‌كند.
           ج) انتشار یا در دسترس قراردادن محتویات آموزش دسترسی غیرمجاز، شنود غیرمجاز، جاسوسی رایانه‌ای و تخریب و اخلال در داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی.
           تبصره ـ چنانچه مرتكب، اعمال یادشده را حرفه خود قرار داده باشد، به حداكثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محكوم خواهد شد.
          
           فصل هشتم ـ تشدید مجازاتها
           ماده26ـ در موارد زیر، حسب مورد مرتكب به بیش از دو سوم حداكثر یك یا دو مجازات مقرر محكوم خواهد شد:
           الف) هر یك از كارمندان و كاركنان اداره‌ها و سازمانها یا شوراها و یا شهرداریها و موسسه‌ها و شركتهای دولتی و یا وابسته به دولت یا نهادهای انقلابی و بنیادها و مؤسسه‌هایی كه زیر نظر ولی‌فقیه اداره می‌شوند و دیوان محاسبات و مؤسسه‌هایی كه با كمك مستمر دولت اداره می‌شوند و یا دارندگان پایه قضائی و به طور كلی اعضاء و كاركنان قوای سه‌گانه و همچنین نیروهای مسلح و مأموران به خدمت عمومی اعم از رسمی و غیررسمی به مناسبت انجام وظیفه مرتكب جرم رایانه‌ای شده باشند.
           ب) متصدی یا متصرف قانونی شبكه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی كه به مناسبت شغل خود مرتكب جرم رایانه‌ای شده باشد.
           ج) داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، متعلق به دولت یا نهادها و مراكز ارائه‌دهنده خدمات عمومی باشد.
           د) جرم به صورت سازمان یافته ارتكاب یافته باشد.
           ه‍( جرم در سطح گسترد‌ه‌ای ارتكاب یافته باشد.
           ماده27‌ـ در صورت تكرار جرم برای بیش از دو بار دادگاه می‌تواند مرتكب را از خدمات الكترونیكی عمومی از قبیل اشتراك اینترنت، تلفن همراه، اخذ نام دامنة مرتبه بالای كشوری و بانكداری الكترونیكی محروم كند:
           الف) چنانچه مجازات حبس آن جرم نودویك روز تا دو سال حبس باشد، محرومیت از یك ماه تا یك سال.
           ب) چنانچه مجازات حبس آن جرم دو تا پنج سال حبس باشد، محرومیت از یك تا سه سال.
           ج) چنانچه مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، محرومیت از سه تا پنج سال.
          
     بخش دوم ـ آئین‌دادرسی
           فصل یكم ـ صلاحیت
           ماده28ـ علاوه بر موارد پیش‌بینی شده در دیگر قوانین، دادگاههای ایران در موارد زیر نیز صالح به رسیدگی خواهند بود:
           الف) داده‌های مجرمانه یا داده‌هایی كه برای ارتكاب جرم به كار رفته است به هر نحو در سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی یا حاملهای دادة موجود در قلمرو حاكمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران ذخیره شده باشد.
           ب) جرم از طریق تارنماهای (وب‌سایتهای) دارای دامنه مرتبه بالای كد كشوری ایران ارتكاب یافته باشد.
           ج) جرم توسط هر ایرانی یا غیرایرانی در خارج از ایران علیه سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی و تارنماهای (وب‌سایتهای) مورد استفاده یا تحت كنترل قوای سه‌گانه یا نهاد رهبری یا نمایندگی‌های رسمی دولت یا هر نهاد یا مؤسسه‌ای كه خدمات عمومی ارائه می‌دهد یا علیه تارنماهای (وب‌سایتهای) دارای دامنة مرتبه بالای كدكشوری ایران در سطح گسترده ارتكاب یافته باشد.
           د) جرائم رایانه‌ای متضمن سوءاستفاده از اشخاص كمتر از هجده سال، اعم از آنكه مرتكب یا بزه‌دیده ایرانی یا غیرایرانی باشد.
           ماده29ـ چنانچه جرم رایانه‌ای در محلی كشف یا گزارش شود، ولی محل وقوع آن معلوم نباشد، دادسرای محل كشف مكلف است تحقیقات مقدماتی را انجام دهد. چنانچه محل وقوع جرم مشخص نشود، دادسرا پس از اتمام تحقیقات مبادرت به صدور قرار می‌كند و دادگاه مربوط نیز رأی مقتضی را صادر خواهد كرد.
           ماده30ـ قوه قضائیه موظف است به تناسب ضرورت شعبه یا شعبی از دادسراها، دادگاههای عمومی و انقلاب، نظامی و تجدیدنظر را برای رسیدگی به جرائم رایانه‌ای اختصاص دهد.
           تبصره ـ قضات دادسراها و دادگاه‌های مذكور از میان قضاتی كه آشنایی لازم به‌امور رایانه دارند انتخاب خواهند شد.
           ماده31 ـ در صورت بروز اختلاف در صلاحیت، حل اختلاف مطابق مقررات قانون آئین‌دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی خواهدبود.
           فصل دوم ـ جمع‌آوری ادله الكترونیكی
           مبحث اول ـ نگهداری داده‌ها
           ماده32ـ ارائه‌دهندگان خدمات دسترسی موظفند داده‌های ترافیك را حداقل تا شش ماه پس از ایجاد و اطلاعات كاربران را حداقل تا شش ماه پس از خاتمه اشتراك نگهداری كنند.
           تبصره1ـ داده ترافیك هرگونه داده‌ای است كه سامانه‌های رایانه‌ای در زنجیره ارتباطات رایانه‌ای و مخابراتی تولید می‌كنند تا امكان ردیابی آنها از مبدأ تا مقصد وجود داشته باشد. این داده‌ها شامل اطلاعاتی از قبیل مبدأ، مسیر، تاریخ، زمان، مدت و حجم ارتباط و نوع خدمات مربوطه می‌شود.
           تبصره2ـ اطلاعات كاربر هرگونه اطلاعات راجع به كاربر خدمات دسترسی از قبیل نوع خدمات، امكانات فنی مورد استفاده و مدت زمان آن، هویت، آدرس جغرافیایی یا پستی یا پروتكل اینترنتی (IP)، شماره تلفن و سایر مشخصات فردی اوست.
           ماده33ـ ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی داخلی موظفند اطلاعات كاربران خود را حداقل تا شش ماه پس از خاتمه اشتراك و محتوای ذخیره شده و داده ترافیك حاصل از تغییرات ایجاد شده را حداقل تا پانزده روز نگهداری كنند.
           مبحث دوم ـ حفظ فوری داده‌های رایانه‌ای ذخیره شده
           ماده34ـ هرگاه حفظ داده‌های رایانه‌ای ذخیره شده برای تحقیق یا دادرسی لازم باشد، مقام قضائی می‌تواند دستور حفاظت از آنها را برای اشخاصی كه به نحوی تحت تصرف یا كنترل دارند صادر كند. در شرایط فوری، نظیر خطر آسیب‌دیدن یا تغییر یا از بین رفتن داده‌ها، ضابطان قضائی می‌توانند رأساً دستور حفاظت را صادر كنند و مراتب را حداكثر تا 24 ساعت به اطلاع مقام قضائی برسانند. چنانچه هر یك از كاركنان دولت یا ضابطان قضائی یا سایر اشخاص از اجرای این دستور خودداری یا داده‌های حفاظت شده را افشاء كنند یا اشخاصی كه داده‌های مزبور به آنها مربوط می‌شود را از مفاد دستور صادره آگاه كنند، ضابطان قضائی و كاركنان دولت به مجازات امتناع از دستور مقام قضائی و سایر اشخاص به حبس از نودویك روز تا شش ماه یا جزای نقدی از پنج‌میلیون (5.000.000) ریال تا ده‌میلیون (10.000.000) ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهند شد.
           تبصره1‌ـ حفظ داده‌ها به منزله ارائه یا افشاء آنها نبوده و مستلزم رعایت مقررات مربوط است.
           تبصره2ـ مدت زمان حفاظت از داده‌ها حداكثر سه ماه است و در صورت لزوم با دستور مقام قضائی قابل تمدید است.
           مبحث سوم ـ ارائه داده‌ها
           ماده35ـ مقام قضائی می‌تواند دستور ارائه داده‌های حفاظت‌شده مذكور در مواد (32)، (33) و (34) فوق را به اشخاص یادشده بدهد تا در اختیار ضابطان قرارگیرد. مستنكف از اجراء این دستور به مجازات مقرر در ماده (34) این قانون محكوم خواهد شد.
           مبحث چهارم ـ تفتیش و توقیف داده‌ها و سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی
           ماده36ـ تفتیش و توقیف داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی به موجب دستور قضائی و در مواردی به عمل می‌آید كه ظن قوی به كشف جرم یا شناسایی متهم یا ادله جرم وجود داشته باشد.
           ماده37ـ تفتیش و توقیف داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی در حضور متصرفان قانونی یا اشخاصی كه به نحوی آنها را تحت كنترل قانونی دارند، نظیر متصدیان سامانه‌ها انجام خواهد شد. در غیر این صورت، قاضی با ذكر دلایل دستور تفتیش و توقیف بدون حضور اشخاص مذكور را صادر خواهد كرد.
           ماده38ـ دستور تفتیش و توقیف باید شامل اطلاعاتی باشد كه به اجراء صحیح آن كمك میكند، از جمله اجراء دستور در محل یا خارج از آن، مشخصات مكان و محدوده تفتیش و توقیف، نوع و میزان داده‌های مورد نظر، نوع و تعداد سخت افزارها و نرم‌افزارها، نحوه دستیابی به داده‌های رمزنگاری یا حذف شده و زمان تقریبی انجام تفتیش و توقیف.
           ماده39ـ تفتیش داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی شامل اقدامات ذیل می‌شود:
           الف) دسترسی به تمام یا بخشی از سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی.
           ب) دسترسی به حامل‌های داده از قبیل دیسكت‌ها یا لوحهای فشرده یا كارتهای حافظه.
           ج) دستیابی به داده‌های حذف یا رمزنگاری شده.
           ماده40 ـ در توقیف داده‌ها، با رعایت تناسب، نوع، اهمیت و نقش آنها در ارتكاب جرم، به روش‌هایی از قبیل چاپ داده‌ها، كپی‌برداری یا تصویربرداری از تمام یا بخشی از داده‌ها، غیر‌قابل دسترس كردن داده‌ها با روش‌هایی از قبیل تغییر گذرواژه یا رمزنگاری و ضبط حاملهای داده عمل می‌شود.
           ماده41 ـ در هریك از موارد زیر سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی توقیف خواهد شد:
           الف) داده‌های ذخیره شده به سهولت در دسترس نبوده یا حجم زیادی داشته باشد،
           ب) تفتیش و تجزیه و تحلیل داده‌ها بدون سامانه سخت افزاری امكان پذیر نباشد،
           ج) متصرف قانونی سامانه رضایت داده باشد،
           د) تصویربرداری ( كپی‌برداری ) از داده‌ها به لحاظ فنی امكان‌پذیر نباشد،
           هـ) تفتیش در محل باعث آسیب‌داده‌ها شود،
           ماده42 ـ توقیف سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی متناسب با نوع و اهمیت و نقش آنها در ارتكاب جرم با روش‌هایی از تغییر گذرواژه به منظور عدم دسترسی به سامانه، پلمپ سامانه در محل استقرار و ضبط سامانه صورت می‌گیرد.
           ماده43 ـ چنانچه در حین اجراء دستور تفتیش و توقیف، تفتیش داده‌های مرتبط با جرم ارتكابی در سایر سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی كه تحت كنترل یا تصرف متهم قراردارد ضروری باشد، ضابطان با دستور مقام قضائی دامنه تفتیش و توقیف را به سامانه‌های مذكور گسترش داده و داده‌های مورد نظر را تفتیش یا توقیف خواهند كرد.
           ماده44ـ چنانچه توقیف داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی موجب ایراد لطمه جانی یا خسارت مالی شدید به اشخاص یا اخلال در ارائه خدمات عمومی شود ممنوع است.
           ماده45ـ در مواردی كه اصل داده‌ها توقیف می‌شود، ذی‌نفع حق دارد پس از پرداخت هزینه از آنها كپی دریافت كند، مشروط به این كه ارائه داده‌های توقیف‌شده مجرمانه یا منافی با محرمانه بودن تحقیقات نباشد و به روند تحقیقات لطمه‌ای وارد نشود.
           ماده46ـ در مواردی كه اصل داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی توقیف می‌شود، قاضی موظف است با لحاظ نوع و میزان داده‌ها و نوع و تعداد سخت افزار‌ها و نرم‌افزار‌های مـورد نظر و نقش آنها در جرم ارتـكابی، در مهلت متناسب و متعارف نسبت به‌ آنها تعیین تكلیف كند.
           ماده 47 ـ متضرر می‌تواند در مورد عملیات و اقدامهای مأموران در توقیف داده‌ها و سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی، اعتراض كتبی خود را همراه با دلایل ظرف ده روز به‌مرجع قضائی دستوردهنده تسلیم نماید. به درخواست یادشده خارج از نوبت رسیدگی گردیده و تصمیم اتخاذ شده قابل اعتراض است.
           مبحث پنجم ـ شنود محتوای ارتباطات رایانه‌ای
           ماده 48 ـ شنود محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی مطابق مقررات راجع به شنود مكالمات تلفنی خواهد بود.
           تبصره ـ دسترسی به محتوای ارتباطات غیرعمومی ذخیره‌شده، نظیر پست الكترونیكی یا پیامك در حكم شنود و مستلزم رعایت مقررات مربوط است.
           فصل سوم ـ استناد پذیری ادله الكترونیكی
           ماده 49 ـ به منظور حفظ صحت و تمامیت، اعتبار و انكارناپذیری ادله الكترونیكی جمع‌آوری شده، لازم است مطابق آئین‌نامه مربوط از آنها نگهداری و مراقبت به عمل آید.
           ماده50 ـ چنانچه داده‌های رایانه‌ای توسط طرف دعوا یا شخص ثالثی كه از دعوا آگاهی نداشته، ایجاد یا پردازش یا ذخیره یا منتقل شده باشد و سامانه رایانه‌ای یا مخابراتی مربوط به نحوی درست عمل كند كه به صحت و تمامیت، اعتبار و انكارناپذیری داده‌ها خدشه وارد نشده باشد، قابل استناد خواهد بود.
           ماده51 ـ كلیه مقررات مندرج در فصل‌های دوم و سوم این بخش، علاوه بر جرائم رایانه‌ای شامل سایر جرائمی كه ادله الكترونیكی در آنها مورد استناد قرار می‌گیرد نیز می‌شود.
           بخش سوم ـ سایر مقررات
           ماده52 ـ در مواردی كه سامانه رایانه‌ای یا مخابراتی به عنوان وسیله ارتكاب جرم به كار رفته و در این قانون برای عمل مزبور مجازاتی پیش‌بینی نشده‌است، مطابق قوانین جزائی مربوط عمل خواهد شد.
           تبصره ـ در مواردی كه در بخش دوم این قانون برای رسیدگی به جرائم رایانه‌ای مقررات خاصی از جهت آئین‌دادرسی پیش‌بینی نشده است طبق مقررات قانون آئین دادرسی كیفری اقدام خواهد شد.
           ماده53 ـ میزان جزا‌های نقدی این قانون بر اساس نرخ رسمی تورم حسب اعلام بانك مركزی هر سه سال یك بار با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه و تصویب هیأت وزیران قابل تغییر است.
           ماده54 ـ آیین‌نامه‌‌های مربوط به جمع‌آوری و استنادپذیری ادله الكترونیكی ظـرف مدت شـش ماه از تاریخ تصویب این قـانون توسط وزارت دادگسـتری با همكاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه خواهد رسید.
           ماده 55 ـ شماره مواد (1) تا (54) این قانون به عنوان مواد (729) تا (782) قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) با عنوان فصل جرائم رایانه‌ای منظور و شماره ماده (729) قانون مجازات اسلامی به شماره (783) اصلاح گردد.
           ماده 56 ـ قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی است.
           قانون فوق مشتمل بر 56 ماده و 25 تبصره در جلسه علنی روز سه شنبه مورخ پنجم خردادماه یكهزار و سیصد و هشتاد و هشت مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 20/3/1388 به تأیید شورای نگهبان رسید.  

منبع : روزنامه رسمي جمهوري اسلامي ايران   شماره16306/121           ۱۳۸۸/۴/۳


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

یک عضو هیئت رئیسه مجلس گفت: مصاحبه روز گذشته محمود احمدی نژاد رئیس جمهور، وزیر صنعت، معدن و تجارت و وزیر اقتصاد و دارایی را زیر تیغ استیضاح برد.
به گزارش خبرنگار جهان، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور دیروز با حضور حدود 300 خبرنگار داخلی و خارجی مصاحبه مطبوعاتی برگزار کرد.

در این کنفرانس 2 و نیم ساعته، چندین خبرنگار در خصوص نابسامانی ارز و دلار و سکه و افزایش لحظه ای قیمت آنها از رئیس جمهور سوال کردند که احمدی نژاد بدون آنکه کوچکترین تقصیر و یا کوتاهی را بپذیرد، همه مسئولیت ها را به گردن دیگران و حتی سایت ها و خبرگزاری‌ها انداخت.

البته در این مصاحبه رئیس جمهور انتقادات تندی را هم متوجه مجلس و رئیس مجلس کرد بطوری که در پاسخ به سوال خاص خبرنگار ایرنا مبنی بر اینکه آقای لاریجانی رئیس مجلس در مصاحبه اخیرش با یکی از خبرگزاری‌ها گفته بود تحریم، تأثیر چندانی در وضعیت فعلی اقتصاد ندارد، گفت: خوب لابد تصمیمات ایشان اثر دارد اگر تحریم اثر ندارد.

این اظهارات احمدی نژاد فضای نامناسبی را در بین نمایندگان درست کرد و اگر چه مجلس تعطیل است اما نمایندگان در مصاحبه هایی واکنش منفی به اظهارات رئیس جمهور نشان دادند بطوری که علی لاریجانی هم تصمیم داشت تا ساعت 14 امروز چهارشنبه کنفرانس خبری برگزار کند و پاسخ رئیس جمهور را بدهد. به رغم هماهنگی های اولیه برای برگزاری این کنفرانس، اما این کنفرانس لغو شد.

برخی خبرها حاکیست که ظاهرا نمایندگان تصمیم گرفتند که مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت و همچنین سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد و دارایی را به خاطر وضعیت کنونی ارز و همچنین اظهارات رئیس جمهور استیضاح کنند.

یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس در همین زمینه به خبرنگار جهان گفت: این وزرا قبلا در مجلس حاضر شده و قول داده بودند تا بازار را کنترل کنند اما امروز شاهد هستیم که اصلا کاری انجام نشد و به همین دلیل و از طرف دیگر به خاطر ....رئیس جمهور طرح استیضاح این 2 وزیر در مجلس تهیه شده و قطعا در روز یکشنبه 16 مهر برای آن امضا جمع خواهد شد.

این نماینده مجلس با اشاره به مطرح شدن استیضاح محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان در جلسه روز یکشنبه مجلس تصریح کرد: البته برخی از نمایندگان هم به دنبال استیضاح حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش هستند.

وی افزود: مجلس معتقد است که مدیریت ضعیف و ناکارآمدی برخی مسئولین موجب افزایش قیمت دلار و سکه شده و دولت باید در این زمینه پاسخگو باشد.

این عضو هیئت رئیسه مجلس تاکید کرد: با توجه به اظهارات رئیس جمهور و عدم پذیرش مسئولیت، فضای مجلس برای رای اعتماد مجدد به عباسی چندان مساعد نیست.

وی افزود: البته برخی از نمایندگان تاکید دارند که بجای وزیر ورزش و جوانان باید 2 وزیر اقتصاد و صنعت استیضاح و عزل شوند.


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


مشروح سخنان احمدي نژاد در نشست خبري با خبرنگاران داخلي

خبرگزاري فارس: احمدي نژاد در نشستي خبري با خبرنگاران داخلي كه 2 ساعت و 30 دقيقه به طول انجاميد به همه سوالات خبرنگاران رسانه‌هاي داخلي پاسخ داد.

خبرگزاری فارس: مشروح سخنان احمدي نژاد در نشست خبري با خبرنگاران داخلي

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور كشورمان در چهاردهمين نشست خبري خود كه با حضور رسانه‌هاي داخلي دقايقي پيش آغاز شد طي سخناني با اشاره به سوم خرداد و سالروز آزاد سازي خرمشهر گفت: خرمشهر به دست رزمندگان الهي ما و ملت بزرگ ايران آزاد شد و آزادي خرمشهر يك هديه الهي به ملت ايران بود و سرآغاز دوره جديد يك نبرد بين جبهه يكپارچه زورگويان و دنياپرستان در برابر يك ملت مظلوم و صالحان بود و نقطه نبرد بين مومنان،پاكان و صالحان در برابر شياطين و افراد ضد بشر بود. وي افزود: در خرمشهر عظمت‌هاي انسان‌هاي متعالي در برابر دلدادگان به ثروت و قدرت به نمايش درآمد و سوم خرداد را به همه ملت ايران و بشريت تبريك مي‌گويم. رئيس‌جمهور با اشاره به توانمندي‌هاي ملت ايران گفت: باورمان اين است كه ملت ايران داراي ظرفيت‌هاي عظيم و بي‌نظيري است و اعتقادما اين است كه ملت ايران مي‌تواند كارهاي بزرگي انجام دهد و تصميمات مهمي را اتخاذ كند. احمدي‌نژاد همچنين اظهار داشت: در اين مدت سي سال كه از انقلاب مي‌گذرد ملت ما حركت رو به كمال و رو به رشدي را سازمان داده و امروز ملت ايران يك ملت الهام بخش و پرچمدار خوبي‌ها در جهان است و امروز ايران كانون اميد صالحان، پاكان و عدالت‌طلبان دنيا است. وي با اشاره به حضور گسترده ملت ايران در صحنه‌هاي مختلف جهاني گفت: ‌امروز ملت ايران در صحنه‌هاي مختلف نقش‌آفرين است و جايگاه ملت ايران جايگاهي نوراني در سطح جهان است و از اينكه خداوند توفيق خدمت‌گذاري به اين ملت را به ما عنايت فرمود سپاسگذارم و هر روز ملت ايران بهتر از ديروز است و آينده روشني روبروي ملت ايران قرار دارد. *براي حفظ منافع ملي دربرابر هجمه‌ها سكوت كرده‌ام رئيس‌جمهور عصرامروز در نشست خبري با رسانه‌هاي داخلي در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه جام جم در رابطه كابينه 70 ميليوني و انتقادات برخي اصولگرايان مبني بر استفاده نشدن از همه ظرفيت‌ها در اين كابينه گفت: تعهد ما به 70 ميليون بوده و آشكار است كه كابينه متعلق به توده‌هاي مردم است، اكنون صميمي‌ترين رابطه بين اعضاي كابينه و توده‌هاي مردم برقرار است و عموم مردم دولت را متعلق به خود مي‌دانند و دولت نيز خود را قطره‌اي از اين دريا مي‌داند. وي افزود: دولت 70 ميليوني به اين معنا است كه منافع 70 ميليون ايراني در همه تصميمات در نظر گرفته شود و مي‌بينيد كه وزرا و مسئولان به همه شهرها و مناطق به يك اندازه اهميت مي‌دهند و حتي به نقاطي كه كمتر مورد توجه بوده بيشتر توجه مي‌كنند. احمدي‌نژاد با بيان اينكه هيچ كدام از اعضاي كابينه جزو سران گروه‌ها و دسته‌جات نبوده و از متن مردم هستند، در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در باره همسويي اروپا و آمريكا و برخي از جريانات داخلي از جمله سران دولت‌هاي گذشته در تخريب اين دولت و وجود اشتراك لفظي ميان اينها گفت: كابينه 70 ميليوني در كنار ملت احساس تنهايي نمي‌كنند، شايد برخي كساني كه در سازوكارهاي اداري كشور بايد دولت را ياري دهند احساس تنهايي كنند،‌اما در باره كابينه 70 ميليوني اين گونه نيست. وي تصريح كرد: اينكه چرا چنين اشتراك لفظي بين دشمنان خارجي و برخي داخلي‌ها وجود دارد، بايد از خودشان بپرسيد. اما ما به آرمان‌هايي كه ملت ايران پاي آن ايستاده است وفادار بوده و خواهيم بود. خبرنگار خبرگزاري ايلنا با اشاره به نرخ تورم، افزايش شكاف طبقاتي، موجودي حساب ذخيره از رئيس‌جمهور پرسيد كه شما چگونه از پيشرفت اقتصادي ايران خبر مي‌دهيد؟‌احمدي‌نژاد پاسخ داد ما عميقا معتقديم كه وضع اقتصاد امروز ايران با ثبات و مناسب است و البته اين به معناي عدم وجود مشكلات نيست. وي با بيان اينكه وضعيت اقتصاد كشور در مقايسه با اقتصاد جهاني مشخص مي‌شود، تصريح كرد: اكنون در همه جاي دنيا اقتصاد‌شان داراي رشد منفي است اما در ايران رشد بالاي 5 و 6 درصد را داريم و در حال تجربه كردن آن هستيم. از سال 84 تا 87 نيز متوسط نرخ رشد 6.2 درصد را تجربه كرديم كه اين يك شاخص قوي است؛ همين امروز ما يك كارخانه فولاد را افتتاح كرديم و مي‌بينيد كه تقريبا همه كارخانجات فولاد دنيا با كاهش توليد مواجه شدند. اما ما حتي با افزايش توليد فولاد مواجه هستيم و در همه بخش‌ها اينگونه است و اين به معناي حركت رو به رشد اقتصاد ايران است. وي با اشاره به بخش ديگر سوال اين خبرنگار در باره ضريب جيني اظهار داشت: ضريب جيني ايران از 0.420 به 0.402 كاهش يافته والبته در اين زمينه بين كارشناسان نيز بحث وجود دارد چرا كه در اين دولت فاصله درآمد و هزينه طبقات پايين تفاوت كرده و توزيع سهام عدالت، بنگاه‌هاي زودبازده و توزيع منابع در سرتاسر كشور نشان مي‌دهد كه وضع بهتر شده است. احمدي‌نژاد در باره تورم نيز اظهار داشت: مقايسه نرخ تورم در متوسط چهار سال گذشته با متوسط چهار سال اول دولت‌هاي قبل نشان مي‌دهد كه متوسط نرخ تورم در طول چهار سال در اين دولت كمتر بوده و ممكن است كه در مقطعي به 25 درصد رسيده باشد، اما آن به وجود آمدن آن هم ربطي به سياست‌هاي اين دولت ندارد بلكه ناشي از تورم سنگين جهاني بود به گونه‌اي كه كالاهاي واسطه‌اي و سرمايه‌اي كه وارد كشور مي شد، 25 و كالاهاي مصرفي 36 درصد افزايش قيمت داشته است، ضمن اينكه سهميه‌بندي بنزين نيز اجرا شد و خود وضع‌كنندگان طرح سهميه‌بندي جزوه و تحليل داده بودند كه انجام اين كار حداكثر 15 واحد درصد به نرخ تورم اضافه مي‌كند كه البته ما با اينگونه اجراي سهميه‌بندي موافق نبوديم اما تبديل به قانون شد و ما آن را اجرا كرديم و در همه اين شرايط نيز باز هم متوسط نرخ تورم چهار سال دولت نهم كمتر از دوره‌هاي قبل بوده است. رئيس‌جمهور در باره حساب ذخيره ارزي با بيان اينكه بعضي‌ها به آمارهاي تخصصي كه بيان مي‌شود، توجه نمي‌كنند، هزينه كردن دولت از حساب ذخيره را منوط به تصميم مجلس دانست و در عين حال گفت: شما به حساب تعهدي اشاره كرديد كه اين حساب در دولت نهم بيشترين رقم موجودي را داشته است و در حساب نقدي هم امروز بيشترين رقم موجودي وجود دارد. احمدي‌نژاد در پاسخ به سوالي در باره مطالب تخريبي كه از سوي كانديداها عليه رئيس‌جمهور و دولت نهم مطرح مي‌شود گفت: آنها دو خطا مرتكب مي‌شوند اول اينكه طبق قانون تخريب جرم است و دوم اينكه اتهاماتي وارد مي‌كنند كه بعدا نمي‌توانند آن را اثبات كنند. وي تصريح كرد: در اين چهار سال و به خصوص سه ماه اخير بنده براي منافع كشور در مقابل آنگونه حرفها سكوت كردم و فكر كردم كه ورود ما به اينگونه مسائل خدمت‌رساني را با مشكل مواجه مي‌كند اما در مناظره‌ها برخي از حرفها را تشريح مي‌كنم . وي تصريح كرد: برخي ها طوري حرف مي‌زنند كه انگار يك كشور بدون مشكل و تر و تميز تحويل ما داده‌اند در حالي كه پرونده همه آنها مشخص است و طوري عمل كردند كه ما مجبور شديم آن را در مقابل ملت قرار دهيم. احمدي‌نژاد برخوردهاي حضوري و تخريبي را از اخلاق ملت ايران به دور دانست و ادامه داد: عملكرد اين دولت معلوم است و با تبليغات نيز نمي‌توان آن را تغيير داد و عملكرد ديگران روشن و قابل مقايسه است كه اين كار صورت خواهد پذيرفت. خبرنگاري از رئيس‌جمهور پرسيد در صورت پيروزي در انتخابات آيا تغييراتي در كابينه خواهيد داشت و آيا آقاي مشايي كه گفته مي‌شود برخي اصولگرايان خواستار كنار گذاشتن آن هستند نيز تغيير مي‌دهيد؟ رئيس‌جمهور پاسخ داد من مشغول ارزيابي كار همكارانم هستم و هر تصميمي كه به نفع ملت باشد، اتخاذ خواهم كرد؛‌كسي كه ديگران برايش تصميم بگيرد،رئيس جمهور خوبي نخواهد بود. احمدي‌نژاد در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه به دولت خود چه نمره‌اي مي‌دهيد و چه نقدي درباره خودتان داريد اظهار داشت: اكنون دولت به اندازه كافي در حال نقد شدن است و البته به وقت آن اشكالات چهار سال و نقاط قوت و ضعف را بيان مي‌كنم. *حتي يك ثانيه از وقت دولت به پاسخ فشارها اختصاص پيدا نكرده است محمود احمدي نژاد رئيس جمهور در چهاردهمين نشست خبري خود كه باخبرنگاران داخلي در حال برگزاري است در بخش ديگري از سخنان خود در پاسخ به سوال خبرنگاري در خصوص ديدار رئيس جمهور امريكا با نتانياهو نخست وزير اسرائيل و مطالب مطرح شده در اين ديدار گفت: بعيد مي‌دانم كه آقاي اوباما منتظر تغيير در ايران باشد بلكه امروز دنيا منتظر تغيير در امريكاست البته ما بسته‌اي پيشنهادي خود را آماده كرده‌ايم و براساس اصول منطقي آن را تنظيم كرده‌ايم و به آنها نيز ارائه كرده ايم. وي در پاسخ به سوال خبرنگار ديگري در خصوص اينكه چرا مهرورزي شما شامل ركسانا صابري شد اما شامل دانشجويان زنداني و ستاره دار نشده است گفت: ما در ايران مقوله‌اي به نام زنداني سياسي نداريم و در كشور ما قانون حاكم است و قوه قضاييه تصميم‌گير است و توصيه من در خصوص ركسانا صابري اين بود كه امكانات لازم براي همه افراد كه از خود دفاع مي كنند نيز در اختيار وي قرار گيرد و بنده با اصل زندان رفتن افراد موافق نيستم و خوب ممكن است بين اين همه دانشجويي كه ما داريم چند نفر حالا به خاطر كاري كه انجام داده‌اند در زندان باشند و همه بايد قوانين را رعايت كنيم و من نمي‌توانم در كار دستگاه قضايي دخالت كنم. رئيس جمهور در پاسخ به سوال ديگري در خصوص انتقادات مطرح شده نسبت به مساله‌ي سياست خارجي و عملكرد دولت در اين خصوص گفت: يكي از كارهاي مهم دولت مديريت سياست خارجي است و شما بايد ببينيد كه ما 4 سال قبل در چه شرايطي قرار داشتيم و امروز در چه شرايطي هستيم و بنده اعلام كردم كه ما به دنبال سياست خارجي فعالي هستيم و همين كشورها و افرادي كه امروز به دنبال گفتگو با ايران هستند 4 سال گذشته ادعاي برچيدن ايران و حذف ايران را داشتند و پشت مرزهاي ما ايستاده بودند و ما را به حمله نظامي تهديد مي‌كردند. احمدي نژاد در ادامه اظهار داشت: به طور حتم مقايسه اين دو وضعيت باعث روشن شدن ارزيابي‌ها از سياست خارجي است چرا كه هركس كه در خانه خود از دشمن استقبال كند طعم ذلت را مي‌كشد اما اين دولت با كمترين هزينه و حتي با هزينه‌هايي نزديك به صفر اهداف سياست خارجي را محقق كرد. وي با بيان اينكه دشمن در دو جبهه فعاليت مي‌كند گفت: اول دشمن در جبهه گستاخي حضور پيدا مي‌كند كه در طول اين سي سال دشمنان با زياده خواهي و ادعاهاي گزاف مسائلي را مطرح مي‌كردند اما اين دولت با تكيه بر خداوند، حضرت وليعصر، مقام معظم رهبري و ملت ايران آنها را سرجاي خود نشاند و دولت ساز و كارهاي ستمگرانه قدرتها را از كار انداخت چرا كه قدرتها به اتكاي قوانيني كه نوشته بودند به ملتها فشار مي‌آوردند و ديپلماسي ملت ايران اين امر را به شكست كشاند و آنها ديگر نمي‌توانند حمله سياسي و نه حمله نظامي كه به تاريخ پيوسته را سازماندهي كنند. رئيس جمهور همچنين ادامه داد: دشمنان امروز تنها به دنبال حفظ ساختارهاي خود از جمله بانك جهاني و روابط يكديگر هستند و ملت ايران با مقاومت و ايستادگي خود ناكارآمدي سياستهاي آنها را در جهان ثابت كرد و آرايش سياسي در مقابل ملت ايران در هم ريخت. احمدي نژاد با اشاره به معناي واقعي ديپلماسي گفت: معناي واقعي ديپلماسي تن دادن به معادلات مستكبران نيست و اگر كسي با همين معادلات وارد شود نتيجه آن جز شكست نيست و ملت ايران معادلاتي را بر پايه عدالت و ارزشهاي انساني در جهان پايه گذاري كرد. وي در پاسخ به سوالي يكي از خبرنگاران كه نظر وي را درخصوص آيت الله هاشمي رفسنجاني پرسيده بود گفت: من در موضعي نيستم كه در مورد افراد اظهار نظر كنم و به طورحتم ملت ايران ملتي هوشمند است و عملكرد همه مديران را زير نظر داشته و عملكرد آنها را مشاهده كرده‌ اما بايد بگويم همه ما فرزند اين انقلاب هستيم و هر گاه مسئوليتي به ما داده شده است به خوبي به آن عمل كرده‌ايم. رئيس جمهور در پاسخ به سوال ديگري در خصوص شوراي پول و اعتبار گفت: دليل عدم احياي شوراي پول و اعتبار قانون است چرا كه همه رفتارهاي اين دولت بر اساس قانون است و من اين امر را با عدد و ارقام اعلام خواهم كرد و بايد بگويم در اين خصوص قانوني تصويب شده كه ما در حال اجراي آن هستيم. احمدي نژاد خطاب به افرادي كه ادعاي عدول دولت ازقانون را دارند گفت: افرادي كه ادعاي رد شدن اين دولت از قانون را دارند بدانند كه مراجعي در اين خصوص تامين شده كه وظيفه آن رسيدگي به عملكرد خلاف قانون است و افرادي كه مدعي هستند دولت قانون را اجرا نكرده است به اين مراجع مراجعه كنند و اين مراجعه هر رايي را صادر كنند دولت آن را اجرا مي‌كند. وي در خصوص عملكرد صدا و سيما كه سوال يكي از خبرنگاران حاضر در اين نشست خبري بود گفت: برنامه‌هاي صدا و سيما در خصوص انتخابات كافي و وافي است اما من بايد يك مطلب را در اين خصوص مطرح كنم كه البته نقد به صدا و سيما نيست اما شرايطي اتفاق افتاده كه كساني كه بايد ادعا كنند هيچ ادعايي ندارند و افرادي كه نبايد ادعا كنند كه امروز ادعا مي‌كنند. رئيس جمهور در ادامه اظهار داشت: در دور دوم دولت قبل كه يك دولت مستقر بود بايد ديد كه مجموعه تبليغات چگونه بود و در سه چهار دوره قبل دور دوم دولتي بود كه به طور مفصل عملكرد آنها از صدا و سيما پخش مي‌شد و زمانيكه نسبت به اين كار اعتراض شد خود آن فرد گفت كه همه بايد عملكرد اين دولت را بدانند كه اين دولت چه كاري انجام داده است اما امروز به مدت سه ماه است كه قبل از شروع زمان مجاز تبليغات كه از روز گذشته آغاز شد نوك تيز تخريب‌هابه سمت اين دولت بود. وي افزود: حتي دوستان ما در صدا و سيما گفتند كه اگر خبر كار دولت يعني همين كار روزانه را پخش كنيم ممكن است برخي حمل به تبليغات كنند لذا اجازه دهيد كمي از حجم آن كاهش يابد كه من هم با اين امر موافقت كردم و گفتم اشكالي ندارد كه اين امر كم شود. احمدي نژاد همچنين اظهار داشت: مجموعه برنامه ريزي‌هايي كه امروز طراحي شده مانند پايان دوره دولت قبل است كه دولت مستقر ديگر كانديدا نيست و برنامه‌ها بر همين اساس امروز تدوين شده و آيا سنگيني كفه ترازو به نفع رقباي اين دولت است؟ اما اين اشكالي ندارد و هر كس هر حرفي كه دارد مطرح كندچرا كه اين انتخابات متعلق به ملت است. وي با بيان اينكه تنها در انتخابات رياست جمهوري مردم به برنامه‌ها راي مي‌دهند گفت: در هيچ انتخاباتي مانند انتخابات رياست جمهوري دهم مردم به برنامه‌ها راي نمي‌دهند و تنها انتخابات رياست جمهوري نقش ملي دارد و در آن مردم به برنامه‌ها راي مي‌دهند و بنده هم از اين امر استقبال كردم كه هر فردي كه مي تواند، وارد عرصه شود چرا كه انتخابات براي ملت است و بايد مهمترين انتخاب را انجام دهد و همه انديشه‌ها بايد در يك هم‌افزايي در اختيار كشور و ملت قرار گيرد. رئيس جمهور ادامه داد: مردم به برنامه‌ راي مي‌دهند لذا برنامه‌ها براي ملت است و همه بايد در هر جايي كه حضور دارند با اين برنامه‌ها همراهي كنند و اينگونه نباشد كه برخي برنامه‌ها را اعلام كند و پس از اينكه ملت به برنامه آنها راي نداد بروند و برنامه‌هاي خود را به جاي ديگري تحميل كنند. احمدي نژاد گفت: بنده صد در صد به انتخاب ملت احترام مي‌گذارم اما بايد بگويم كه در مدت اين 30 سال هيچ دولتي به اندازه اين دولت تحت فشار نبوده و حتي يك ثانيه از وقت دولت نيز به پاسخ به اين فشارها اختصاص پيدا نكرد و همه وقت دولت صرف خدمت به مردم شد. احمدي نژاد در پاسخ به سوال خبرنگار يكي از رسانه‌ها در خصوص گسترش تخريب‌ها از سوي دولت به سمت ملت گفت: من كاري به اظهار نظرات ديگران ندارم و علت تهاجم به اين دولت را توضيح خواهم داد و خواهم گفت كه چرا اين دولت تا به اين حد تحت هجمه و فشار است و افراد به گونه‌اي سخن مي‌گويند كه انگار اين دولت هيچ كاري نكرده است البته ما هم خوشحاليم و هم ناراحت ناراحت از اينكه افراد انصاف را كنار گذاشته‌اند و خوشحاليم كه هيچ حرف جدي‌اي در سخنان آنها مطرح نيست و سطح اين تخريبها آنچنان پايين است كه بسياري از دانشجويان از من خواسته‌اند تا جواب آنها را ندهم. *تحقير ايران طي دوران "تنش‌زدايي " در انقلاب بي‌سابقه بود احمدي‌نژاد با اشاره به سياست تنش‌زدايي دولت قبل گفت: در دولت قبل نتيجه سياست تنش‌زدايي را ديديم كه براي استقرار ناتو در افغانستان با آنها همكاري كرد و به محض اينكه آنها در افغانستان مستقر شدند ايران را كنار گذاشتند و از ايران خواستند كه مبلغ بسيار زيادي را براي بازسازي افغانستان به آنها بدهد و نقش ايران در اين حد كاهش يافت و همين افراد با همين شعار تنش‌زدايي رفتند و با كساني كه مي‌خواستند كشور همسايه ما عراق را اشغال كنند همراهي كردند و در عراق نيز همين سياست نيز ادامه يافت و پس از مستقر شدن آنها آمدند و مسئله هسته‌اي ما را بهانه كردند و بر همين اساس به فشار وارد كردند و باز هم با آنها در اين زمينه همكاري شد و گفتند كه داوطلبانه مساله هسته‌اي را تعليق مي‌كنيم، اما اين تعليق داوطلبانه با بازگشايي تأسيسات هسته‌اي به صورت داوطلبانه همراه نبود و آنها شرطي را گذاشته‌اند كه براي بازگشايي تعليق هسته‌اي و نيروگاه‌ها بايد نظر آنها را جلب كنيم و در اوج سياست تنش‌زدايي ايران محور شرارت ناميده شد و توني‌بلر اعلام كرد كه ما ميوه عراق و افغانستان درا ر كاخ سعد‌آباد چيديم. وي افزود: حتي پس از جنگ تحميلي نيز با همين سياست تنش‌زدايي قانون داماتو و برخي فشارها مانند نظارت بر انتخابات ايران از سوي غربي‌ها اعلام شد و برخي هم در داخل از نظارت غربي‌ها بر انتخابات را استقبال كردند. رئيس‌جمهور با بيان اينكه اگر كسي مي‌خواهد در مقابل نظام سلطه بايستد بايد دو چيز را بداند، گفت: هر كسي كه مي‌خواهد در مقام نظام سلطه بايستد بايد ماهيت نظام سلطه و دوم اقتدار ملت ايران را بشناسد و هرگاه يكي از اين دو را نشناسد همين سياست تنش‌زدايي مي‌شود و تحقيري مي‌شود كه در طول سياست تنش‌زدايي به ايران وارد شد و در طول انقلاب بي سابقه بود. احمدي‌نژاد همچنين اظهار داشت: هرگز اجازه نمي‌دهيم كه آدم‌كشها و ظالمان جهان كه بسياري از فرزندان ما را در طول انقلاب ترور كرده‌اند و به شهادت رسانده‌اند ادعايي داشته باشند و آنهايي كه در مذاكرات پاريس اصرار مي‌كردند كه اجازه دهيد ما ده سانتيفيوژ نصب كنيم و اينكه آيا پس از ده سال اجازه مي دهند يا خير؟ و بايد ببينيم كه چند درصد ملت ايران اين امر را مي‌پذيرند و ما اعلام كرديم كه سياست‌خارجي ما اثر‌گذار و دفاع از حقوق ملت ايران است. وي با اشاره به ديدار خود با جمعي از دانشجويان گفت: در ديداري كه با دانشجويان داشتم گريه‌ام گرفت و جلوي گريه خودم را گرفتم؛ چرا كه حتي آنها اره برقي و حتي دستگاهي كه دور يك استوانه را به چند هزار دور در دقيقه رسانده را هم پلمب كرده‌ بودند، اما به لطف خداوند ملت ايران اين را نپذيرفت اما آنها تهديد كردند كه قطع‌نامه صادر مي‌كنند، اما امروز چه شد آيا قطع‌نامه‌هاي آنها اثري دارد و آنها بيست سال تهديد كردند كه قطع‌نامه صادر مي‌كنند اما قطع‌نامه‌ صادر كردند و هيچ اتفاقي نيفتاد. اگر از ترس شوراي امنيت ما عقب‌نشيني مي‌كرديم آنها حتي مي‌خواستند در خانه رهبري هم دوربين بگذارند كه همين ادعاها را نيز مطرح كرده بودند كه در هر زمان از هر جايي كه مي‌خواهند بازرسي كنند، اما اين امر و برنامه آنها باطل شد. رئيس‌جمهور با بياني كه امروز چهار قطع‌نامه عليه ايران صادر كرد، تصريح كرد: دشمنان چهار قطع‌نامه عليه ايران داده‌اند اما ما و ملت ايران يكبار براي هميشه ايستاديم و راهكار شكست آنها را پيدا كرديم و حداكثر كار آنها توهين به دولت بود، اما تحريم‌‌ها امروز اثري ندارد و امروز بايد ببينيم كه اقتصاد آنها كجا قرار دارد و اقتصاد ما كجا است و امروز كسي نمي‌تواند ملت ايران را تهديد كند. وي افزود: اگر شما هر خطي را خارج از منافع ملي بپذيريد كشور به ذلت خواهد افتاد و بنده در جلسه‌اي كه حتي رئيس‌جمهور گذشته حضور داشت اعلام كرده‌ام كه خط قرمز ما منافع ملت است و ما نمي‌توانيم با تهديدهايي كه پايان ندارد عقب‌نشيني كنيم و در مسئله گفت و گو نيز با آنها گفتيم كه گفت و گو با آنها پس از انتخابات باشد كه آنها نيز پيشنهاد ما را پذيرفتند و اين افراد يك ماه و نيم پيش نامه دادند و تقاضاي گفت و گو كردند اما ما به آنها گفتيم از گفت و گو استقبال مي‌كنيم اما برخي مطالب مطرح شده درباره آنها بي‌ادبانه است و آنها نيز پذيرفتند و آنها 50 بار براي گفت و گو به دبيرخانه شوراي امنيت ملي زنگ زدند اما ما گفتيم كه تصميم ما اين است كه بعد از انتخابات گفت و گو كنيم و به آقاي اوباما نيز همين امر را گفتيم. رئيس‌جمهور با اشاره به تمام شدن كار هسته‌اي ايران بيان داشت: امروز بر خلاف اينكه برخي به ما توهين مي‌كردند، كار هسته‌اي تمام شده است و اگر ملت ايران بنده را انتخاب كند ديپلماسي ما همين ديپلماسي عزت و حكمت است و چه كسي گفته است كه بايد چهار كشور ما را اداره كنند. برخي امروز تصور مي‌كنند كه بايد دور كشورمان ديوار بكشيم و اول كشورمان را بسازيم و بعد با دنيا در ارتباط باشيم اما آنها بايد بدانند كه ساختن كشور همراه با حضور در عرصه‌هاي جهاني است؛ چرا كه اگر از عرصه‌هاي جهاني غفلت كنيم دشمنان اين عرصه‌ها را مي‌گيرند و پس از آن مي‌خواهند براي ما تعيين تكليف كنند لذا ساختن ايران بدون حضور در عرصه‌هاي جهاني غيرممكن است. احمدي‌نژاد در ادامه اظهار داشت: سياست انقلاب ما همان چيزي است كه امام راحل تصريح كرد و مقام معظم رهبري بر آن تاكيد كرده‌اند و اين دولت نيز آن را اجرا مي‌كند. حاضرم براي كساني كه ادعا مي‌كنند عزت ايران در جهان پايين آمده است پول قرض كنم و آنها را به جاهاي مختلف دنيا بفرستم و نقاط ديگر دنيا را هم ببينند و مشاهده كنند كه آيا عزت ايران پايين آمده و يا افزايش يافته است. رئيس‌جمهور همچنين ادامه داد: البته معناي حرف من اين است كه اشتباهي وجود ندارد اما ديپلماسي ما براساس منافع ملي است. *عده‌اي براي تسليم مقابل دشمنان به من توهين مي‌كردند رئيس جمهور در پاسخ به سوالي درباره پرتقال‌هاي منتسب به اسرائيلي گفت: مي‌خواستم درباره اين موضوع در مناظره سخن بگويم اما حالا خواهم گفت، بعضي وقت‌ها آدم متاسف مي‌شود چرا كه آثار حضور ما در ژنو در دنيا مشخص بود و در حالي كه دشمنان و صهيونيست‌ها در انزوا قرار داشتند و عملكرد آنها در يك صحنه بين‌المللي محكوم شده بود، عده‌اي در داخل بازي به راه انداختند و گفتند كه اين پرتقال‌هاي اسرائيلي را باور كنيم يا ژنو را ! وي افزود:‌ البته اين دروغ اينقدر افتضاح بود كه خود صهيونيست‌ها هم تكذيب كردند چون مشخص بود با روشن شدن حقيقت آبرويشان خواهد رفت. عده‌اي در داخل برچسبي را در چاپخانه‌اي كه مشخص است، منتشر كردند و بر روي چند پرتقال چسباندند و خودشان هم خبرش را منتشر كردند كه اين يك بازي ابتدايي بچه‌گانه بود و من متاسفم كه بعضي‌ها از اين موضوع استفاده انتخاباتي هم كردند؛ در زمان جنگ هم مي‌گفتند ايران از رژيم صهيونيستي اسلحه مي‌خرد كه حضرت امام (ره) فرمودند اينها هر جا كه بروند آنجا را آلوده مي‌كنند و حالا هم مي‌خواهند خودشان را به ما بچسبانند. وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه پيش‌بيني شما از نتيجه انتخابات چيست، گفت: ‌انتخاب ملت ايران يك انتخاب قاطع خواهد بود و تصميم ملت ايران هميشه منشاء تحول و سازنده براي كل جامعه بشري است. احمدي‌نژاد در پاسخ به سوالي در باره پيگيري‌هاي دولت براي بررسي ميزان اموال مسئولان و منشا‌ء بدست آوردن آن اظهار داشت: ما در مجلس هفتم لايحه‌اي تقديم كرديم كه مضمون آن همين موضوع بود و درخواست كرديم كه هيئتي به اموال تمام مديران در رده‌هاي گوناگون قضايي، مجلس، اجرايي و حتي تا فرمانداري‌ها رسيدگي كنند و اگر افزايش ناصحيح داشته است هم به مردم اعلام كنند و هم به دادگاه معرفي شوند، اما متاسفانه در ماجراي جنجال‌ها عليه دولت اين لايحه كنار گذاشته شد اما مجددا آن را به مجلس خواهيم داد تا اموال هر فردي كه در مناصب دولتي و حكومتي بوده و هست، بررسي شود و انشاءاله اگر وقت بشود قبل از انتخابات و اگر نشود بعد از انتخابات آن را تقديم مجلس خواهيم كرد و به اميد خدا مجلس استقبال مي‌كند. وي همچنين در پاسخ به سوال ديگر همين خبرنگار درباره قانون مديريت خدمات كشوري با توجه به تغييرات به وجود آمده در اين قانون در مجلس، آنرا لازم‌الاجرا دانست و خواستار در نظر گرفتن همه جوانب در اين قانون شد. رئيس‌جمهور در پاسخ به سوالي درباره تدابير دولت براي ايرانيان خارج از كشور گفت: يكي از برنامه‌هاي مهم دولت توسعه ارتباط با ايرانيان خارج از كشور بوده است كه در همين راستا شوراي عالي ايرانيان تشكيل و بيش از 26 نشست برگزار كرد كه نشست اخير آن نيز در تهران بود و هماهنگي‌هاي خوبي انجام شد. وي با بيان اينكه سازوكارهاي اين شورا روز به روز در حال فعاليت و گسترش است، تصريح كرد: براي حفظ فرهنگ ايراني و اسلامي برنامه‌ريزي‌هاي زيادي كرديم كه به اميد خدا در آينده گسترش خواهد يافت. خبرنگاري با اشاره به مظلوميت فرهنگ،‌ خواستار توضيحات رئيس‌جمهور در باره عملكرد دولت در اين زمينه و برنامه‌هاي آينده شد كه احمدي‌نژاد پاسخ داد: فرهنگ بايد وجه قالب بر همه فعاليت‌هاي دولت باشد چرا كه ملت ايران يك ملت فرهنگي است اما همه ابعاد فرهنگ در اختيار دولت نيست. وي افزود: دولت برنامه جامعي در حوزه تعليم وتربيت، هنر و ادبيات، فيلم، سينما، نمايش و كتاب داشته است كه ديديد كه نمايشگاه كتاب اخير به صورت گسترده‌تر و جدي‌تر دنبال شده است. احمدي‌نژاد ابراز اميدواري كرد كه در آينده توجه و سرمايه‌گذاري دولت در فرهنگ بيش از گذشته باشد، اگر چه در اين دولت بودجه فرهنگ بيش از 3 برابر افزايش يافته است. خبرنگاري خواستار بيان تلخ و شيرين‌هاي اين دولت از زبان رئيس‌جمهور شد كه احمدي‌نژاد گفت: در اين باره در يكي از برنامه‌هاي تلويزيوني با مردم صحبت خواهم كرد كه ما وارد بسياري از دام‌ها نشده‌ايم و به خاطر همين فشارهاي سنگين تحمل كرديم و پيش از اين گفتم فشاري كه در داخل، بعضي‌ها براي به سازش كشاندن دولت آوردند كمتر از فشار بيروني نبود و حتي در موقعي كه فشار و عمليات رواني دشمن براي القاي ضعف ملت ايران در مقابل تحريم‌ها به اوج رسيده بود عده‌اي گوجه‌فرنگي را به مسئله اصلي كشور تبديل كردند در حالي كه مسئله گوجه فرنگي مشخص بود، هر سال كه سرما مي‌رسد گوجه فرنگي با وقفه به بازار مي‌آيد اما مدام تيتر مي‌زدند كه هزينه‌ها زياد شده و وضع خراب است؛ حالا اين فشارهاي علني بود، ببينيد فشارهاي غيرآشكار كه مي‌آوردند چقدر بود. وي افزود: از سوي ديگر عده‌اي طرح سازش را كادوپيچ كرده بودند و مدام پيش من مي‌آوردند و مي‌گفتند در خطر هستيم و به زودي جنگ مي‌شود اما به آنها گفتم خطري وجود ندارد و هزينه‌هايي هم كه مي‌پردازيم به آنچه كه بدست مي‌آوريم، مي‌ارزد. حتي در جلسات متعدد و يا در يك جلسه 45 دقيقه‌اي كه نوارش هم موجود است، 3-4 نفر صراحتا به من توهين مي‌كردند تا تسليم شوم؛ در بخش‌هاي ديگر از جمله مديريت اقتصاد و فرهنگ و مباحث ديگر نيز ده‌ها برابر اين فشارها موجود بوده كه انشاءالله تشريح خواهم كرد. *پاسخ احمدي‌نژاد به اتهام پرونده نفت اردبيل در ادامه نشست خبري محمود احمدي‌نژاد با رسانه‌هاي داخلي، خبرنگاري به رئيس‌جمهور گفت شما اين كنفرانس خبري را تحت عنوان كنفرانس خبري رئيس‌جمهور برگزار كرده ايد در حالي كه در زمان رسمي تبليغات كانديداها قرار داريم و شما هم يكي از كانديداهاي اين انتخابات هستيد،‌ آيا اين به معناي استفاده از امكانات دولتي نيست؟ احمدي‌نژاد پاسخ داد: درست است كه من نامزد اين انتخابات هستم اما تا 12 مرداد رئيس‌جمهور رسمي هستم و كارهايم را انجام مي‌دهم و جلسات متعدد در بخش‌هاي مختلف را نيز برگزار مي‌كنيم. امروز هم خبرنگاران برخي سوالاتشان را به موضوعات انتخابات اختصاص دادند كه البته به برخي از آنها جواب ندادم و اگر هم جواب دادم، مي‌دانيد كه همه كانديداها جلساتشان رادر محل كارشان برگزار مي‌كنند. وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه در صورت راي نياوردند در انتخابات چه شغلي را انتخاب خواهيد كرد و آيا حاضر به روزنامه‌نگار شدن هستيد، گفت: من معلم هستم و حقوقم را نيز حتي حالا از همانجا مي‌گيرم، ما هر جا كه باشيم به ايراني بودن خود افتخار مي‌كنيم اما اينكه گفتيد روزنامه‌نگار مي‌شوم يا نه، پاسخ من منفي است چون روزنامه‌نگاري سخت است و اكنون نيز در شرايط خوبي قرار ندارد و مي‌دانم خيلي از چيزهايي كه تيتر مي‌شود حتي خود خبرنگاران از ته دل راضي نيستند و اين ناشي از نفوذ انديشه ليبرال است. رئيس‌جمهور در پاسخ به سوالي درباره فعاليت‌هاي انتخاباتي دولت اظهار داشت: من به چيزي عمل مي‌كنم كه اعلام كرده‌ام؛ ‌من قبول ندارم كه شش ماه قبل و شش ماه بعد از انتخابات بخواهيم كار را تعطيل كنيم، قانون براي تبليغات رياست جمهوري سه هفته را تعيين كرده و قطعا روي اين فكر شده و اين قانون است و اگر قرار باشد از شش ماه قبل از انتخابات فضاي كشور را نامتعادل و بحث‌هاي انتخاباتي را به دولت بكشانيم، زمان به عنوان يك ثروت ملي هيچ وقت قابل جبران نخواهد بود. وي ادامه داد: فضاي تبليغات انتخاباتي بايد فضاي برادري، منطق و تعاون براي اداره بهتر كشور باشد و ما رقابت براي قدرت را قبول نداريم و قطعا هر فردي با انگيزه به دست آوردن قدرت وارد رقابت شود، نمي‌تواند مفيد باشد. احمدي‌نژاد وظيفه كانديداها را اعلام حضور و اعلام برنامه‌ها دانست و اظهار داشت: در فضاي دموكراسي ليبرال دو عنصر اخلاق و مردم از صحنه خارج شدند و دروغ و فريب ارزش‌هاي انساني را لگدمال كردند و به همين علت افراد در آنجا براي راي آوردن حتي از دزدها، آدم‌كش‌ها و همجنس‌بازها حمايت مي‌كند اما در كشور ما هدف راي آوردن نيست بلكه خدمت است و قطعا با درگيري و تشنج نمي‌توان خدمت كرد و نمي‌توان به وحدت ملي دست يافت. وي ادامه داد: در انتخابات دوره قبل بنده به احدي تعرض نكردم، امروز هم فقط حرفهاي خودم را مي‌زنم و معتقدم نبايد فضايي درست شود كه در شان ملت ايران نيست؛ البته 3-4 ماه است كه تهاجم 3-4 ساله عليه دولت متمركز شده و برخي طوري حرف مي‌زنند انگار اين دولت هيچ خدمتي نداشته است اما من تحمل كردم و حتي فقط گفتم راجع به علت هجمه‌ها صحبت خواهم گفت. رئيس‌جمهور با تاكيد بر لزوم مقايسه عملكردها تصريح كرد: فردي مقاله نوشته بود كه اين دولت به دولت‌هاي ديگر توهين مي‌كند و استنادش اين بود كه چرا دولت نهم آمار عملكرد خود را با آمار دولت‌هاي قبل مقايسه مي‌كند ! وي در پاسخ به سوالي درباره روند اقتصاد ايران اظهار داشت: ‌ما در زمينه اقتصاد سازوكارهاي قوي طراحي كرديم و ديديد كه عليرغم صدور 4 قطعنامه و بحران اقتصادي در دنيا، يكي از بهترين مديريت‌هاي اقتصادي در ايران انجام شد و انشاءالله شكوفايي اقتصاد ايران ادامه خواهد داشت كه يكي از نمونه‌هاي آن افتتاح كارخانه فولاد بود كه امروز انجام شد كه البته ما مي‌خواستيم بعد از انتخابات افتتاح كنيم كه با اصرار و آماده بودن مقدمات در اين زمان اين كار انجام شد و صدها طرح ديگر نيز قرار است افتتاح شود كه گفته‌ايم به بعد از انتخابات موكول شود. وي با اشاره به طرح تحول اقتصادي اين طرح بزرگ را يك انقلاب اقتصادي دانست و اظهار داشت: در اين طرح حتي اصلاح الگوي مصرف نيز در بخش هدفمند كردن يارانه‌ها ديده شده است كه اميدواريم با تصويب اين طرح رشد اقتصادي كشورمان با شتاب روزافزون ادامه يابد. خبرنگار روزنامه اعتماد ملي در ادامه اين نشست خبري خطاب به رئيس‌جمهور گفت: شما در اردبيل پرونده‌اي با عنوان "نفت اردبيل " داشتيد لطفا توضيح دهيد كه ارتباط اين پرونده با وزير كابينه شما و اختلاف شهيد باكري با آقاي محصولي چه بوده است؟ احمدي‌نژاد پاسخ داد: شهيد باكري سال 1362 شهيد شد و بنده از سال 72 تا 76 استاندار اردبيل بودم؛ روزنامه سلام هم همين اتهام را به من زده بود كه من به آنها جوابيه دادم اما منتشر نكردند، به دادگاه شكايت كردم و در دادگاه از آقاي خوئيني‌ها خواسته شد تا مدارك‌شان را ارائه دهند اما ارائه ندادند و محكوم شدند. همين خبرنگار پرسيد: برنامه‌هاي شما در زمينه حقوق بشر چيست كه رئيس‌جمهور پاسخ داد: ما در كشور خودمان با معيارهاي خودمان حرف مي‌زنيم و در نگاه ما بالاترين كرامت، متعلق به انسان است و حقوق انسان‌ها بايد محترم شمرده شود و البته من در طول برنامه‌هايم نظرم را در باره زنان، كارگران، دانشجويان،جوانان و اقشار مختلف خواهم گفت. احمدي‌نژاد خاطرنشان كرد:‌ چرا بعضي‌ها اصرار دارند از متخلفين دفاع كنند؟ بعضي رسانه‌ها يك ديكتاتوري راه انداختند و به خودشان حق مي‌دهند بي‌محابا به هر كسي هر اتهامي وارد كنند و مي‌بينيم كه بسياري از حقوق ملت ما و آبروي افراد در برخي رسانه‌ها به راحتي مورد هجوم قرار مي‌گيرد و وقتي آنها براي استيفاي حق خو اقدام مي‌كنند، رسانه‌ها سريع با جنجال به آنها حمله ور مي‌شوند؛ يا اساسا در مورد مسئله‌اي به عنوان دعواي زن و مرد ما چنين موضوعي را قبول نداريم چرا كه زن و مرد مكمل هم هستند و جامعه بشري به هر دو به طور كامل نياز دارد و هر دو محترم هستند و آن كسي عزيزتر است كه مومن‌تر و پاك‌تر باشد. در غرب دعواي زن و مرد درست كردند و با شعار برابري بلايي سر آنها آوردند و برده‌داري مدرن راه انداختند؛ بنده در تلويزيون سوئيس هم گفتم كه در ايران زنان بسيار عزيز و جايگاه‌شان در انديشه ما بسيار بالا است. زن، محور جامعه و خانواده و مربي انسان‌ها است و امروز هم در ايران زنان فعال هستند و در عرصه اجتماعي جز معيار توانمندي هيچ محدوديتي وجود ندارد كه البته از لحاظ ذاتي هر كدام از زن و مرد توانمندي‌هاي خاص خود را دارند. *امروز 15 روزنامه 24 ساعته به دولت فحاشي مي كنند رئيس جمهور كشورمان بعدازظهر امروز در نشست خبري با خبرنگاران داخلي در ادامه سخنان خود در پاسخ به سوالي در خصوص اعلام امارهاي اشتباه از سوي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي درخصوص ارائه مجوز به روزنامه‌ گفت: شما از كجا مي‌دانيد كه اين آمارها اشتباه است و بايد توجه داشته باشيد روزنامه مجوز گرفته با آن روزنامه‌اي كه منتشر مي‌شود متفاوت است و دو مقوله جدا از هم هستند؛ چرا كه خيلي افراد هستند كه مجوز دريافت مي‌كنند و در زمانيكه قانون براي آنها مشخص كرده است روزنامه خود را منتشر نمي‌كنند. وي افزود: بنده در جريان اين آمارها نيستم و نبايد نتيجه گرفت و گفت كه اين آمارها در دولت شما بسيار است و بايد براي حرفتان سند و مدرك ارائه كنيد، اما بايد بگويم كه روزنامه‌ها در كشور ما آزادي مطلق دارند بگونه‌اي كه حتي به حقوق عمومي نيز تجاوز مي‌كنند و ما با كسي شوخي نداريم و اگر واقعا وزير ارشاد آمار اشتباه داده باشد بنده تذكر مي دهم و خود ايشان موظفند كه اين آمارها را اصلاح كنند. رئيس جمهور در پاسخ به سوال يكي از خبرنگاران در خصوص تعطيل شدن روزنامه ياس نو توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ادعاي شما مبني بر وجود آزادي در ايران گفت: وزارت ارشاد نمي‌تواند روزنامه را توقيف كند بلكه اين امر وظيفه قوه قضائيه است و اگر شما اعتقاد داريد كه قانون ضامن آزادي است بدانيد كه معناي آزادي بي‌قانوني نيست و بدانيد كه بنده مخالف توقيف روزنامه‌ها هستم و مشاهده كرده‌ايد كه در اين دوره كمترين توقيف روزنامه نسبت به دولت گذشته اتفاق افتاده است. احمدي‌نژاد در پاسخ به ادعاي اين خبرنگار كه روزنامه ياس نو را تنها پايگاه خبري رقيب وي مي‌دانست گفت: امروز 15 روزنامه 24 ساعته دولت را فحش مي‌دهند و روزنامه‌هاي مخالف دولت كه الي ماشاء‌الله زياد هستند و حالا اگر يك روزنامه بسته شده است بايد رسيدگي كنيم و ببينيم دليل آن چيست و اين به آن معنا نيست كه در ايران آزادي وجود ندارد. وي با بيان اينكه بنده اثبات خواهم كرد كه ايران آزادترين كشور است گفت: در هيچ جاي دنيا تا اين حد بي‌مهابا اهانت نمي‌شود و از مجازات نيز تا به اين حد مصون نيستند و بطور مثال براي آنها حكمي چند ميليون دلاري صادر مي‌كنند تا براي هميشه از عرصه سياسي خارج شوند و خوب ممكن است اشكالاتي ما داشته باشيم و بايد به آن رسيدگي كنيم و اگر تصور مي‌كنيد اجحافي صورت گرفته آن را منعكس كنيد و بنده نيز به هيئت نظارت خواهم گفت كه بررسي آن‌ را مجددا در دستور كار خود قرار دهد. رئيس جمهور در پاسخ به اعتراض مكرر اين خبرنگار به وي گفت: همين قدر كه شما در مقابل من ايستاده‌ايد و سخن مي‌گوييد و احساس آزادي نمي‌كنيد جاي تعجب دارد و بدانيد كه در هيچ جاي دنيا شما نظير چنين جلسه‌اي را نمي‌بينيد؛ چرا كه همه روساي جمهور سوالات كنفرانس‌هاي خود را از قبل مشخص مي‌كنند و در حاليكه به خبرنگاران مي‌گويند براي مطرح كردن سوال خود دستهايتان را بالا كنيد اما افراد مجاز براي مطرح كردن سوال از قبل مشخص شده‌اند، اما ما براي هيچكس سوالي تعيين نكرديم و در ايران نمي‌شود غير از اين عمل كرد؛ چرا كه ملت ايران يك ملت آزاده، با فرهنگ و با تمدن است و خودش كشور را اداره مي‌كند. احمدي‌نژاد در پاسخ به سوال يكي ديگر از خبرنگاران كه از وي درخصوص فرهنگسازي با ساخت فيلم‌هايي مانند يوسف پيامبر گفت: اين امر پيشنهاد بسياري خوبي است ؛ چرا كه گنجينه فرهنگ ايران گنجينه عظيم و بي‌پايان است و سرشار از ارزشهاي الهي و اسلامي است و به نظر بنده ذخيره بسيار بزرگي براي تمام هنرمندان است و دولت در اين جهت از افراد حمايت خواهد كرد. وي افزود: در عرصه ميراث فرهنگي نيز كارهاي بسيار خوبي انجام شده است و تعداد آثاري كه در اين دولت به ثبت رسيد بيش از كل آثاري است كه قبل از اين دولت به ثبت رسيد و اين يك حركت زيربنايي براي صيانت از ميراث فرهنگي است و در اين دولت بسياري از سنت‌ها و آداب ايراني كه به آن توجه نمي‌شد ثبت ملي شد و حتي خليج فارس كه يك نام ملي است و برخي كه ممكن بود در گوشه و كنار به آن خدشه‌اي وارد كنند به ثبت ملي رسيد. رئيس جمهور با اشاره به نظرش درخصوص سريال يوسف پيامبر گفت: اين سريال، سريال بسيار خوبي بود و بنده هم بسيار استفاده كردم و پيام‌هاي الهي براي همه بشريت الهام بخش است و ايكاش ما مي‌توانستيم زندگي همه پيامبران را در معرض ديد داشته باشيم تا همه مردم از آن درس بگيرند. احمدي‌نژاد در پاسخ به سوال خبرنگاري در خصوص فروش اوراق مشاركت براي نفت و متهم كردن دولت به كپي‌برداري اين طرح از ديگر نامزدهاي انتخاباتي گفت: برخي حرف مرا كاملا وارونه كرده بودند و چيز ديگري نوشته بودند و بعد مطرح كردند كه اين طرح ما بوده و حتي يك كاريكاتور نيز از بنده كشيدند كه خود اين امر جرم است البته بنده اين امر را دنبال نكردم. وي افزود: طرحي كه بنده مطرح كردم اين بود كه براي سرمايه‌گذاري در اكتشاف نفت تا به امروز شركت‌هاي خارجي حضور پيدا مي‌كردند و اعلام مي‌كردند كه در قبال مبلغي كه سرمايه‌گذاري مي‌كنند فلان درصد سود دريافت مي‌كنند كه البته اين طرح من بحث مشاركت در خود نفت نبوده بلكه سرمايه‌گذاري در اكتشاف نفت بوده مثلا يك بلوكي كه بايد 5 ميليارد دلار در آن سرمايه‌گذاري شود تا نفت آن بلوك استخراج شود و بعدا ممكن است سود اين 5 ميليارد مثلا 15 ميليارد شود. رئيس جمهور همچنين ادامه داد: تا 2 الي 3 سال قبل عمدتا شركت‌هاي خارجي حضور پيدا مي‌كردند اما در اين دولت ما اصرار كرديم كه بايد خود وزارت نفت اين كار را انجام دهد و خوشبختانه 47 يا 48 ميليارد دلار شركت نفت سرمايه‌گذاري كرد و اين سرمايه‌گذاري بسيار پرسود است؛ چرا كه يك سرمايه‌گذاري بسيار پرسود و داراي كار فني پيچيده و بالا است و چون وزارت نفت براي كشف بلوك‌هاي جديد نياز به منابع دارد بايد اين منابع خود را يا از سرمايه‌گذاران خارجي تامين كند و به آنها سود بدهد و يا بايد از منابع مردمي استفاده كند و به مردم سود بدهد. احمدي‌نژاد همچنين اظهار داشت: ما صلاح دانستيم كه آن 18 درصد سودي كه قرار است براي اكتشاف نصيب سرمايه‌گذار خارجي شود به جيب مردم بيايد و لذا اوراق مشاركت سرمايه‌گذاري در اكتشاف و تصفيه نفت را صادر كرديم ولي برخي اين امر را بردند و به چيز ديگري تبديل كردند و گفتند كه اين دولت مي‌خواهد سهام نفت بين مردم توزيع كند اما اين امر نيازمند به قانون است و ممكن است با قانون اساسي مغايرت داشته باشد؛ چرا كه نفت براي نسل‌هاي متوالي و پي‌درپي است. وي افزود: حرف ما اين بود كه وزارت نفت براي امسال 30 ميليارد دلار براي سرمايه‌گذاري نياز دارد و اين امر را يا بايد از خارج از كشور دريافت كند و به آنها سود بدهد و يا بايد از خود مردم دريافت كند و معادل آن به مردم سود بدهد و بنظر همه سود دادن به مردم خودمان مهمتر است خصوصا كه بسياري از ايراني‌هاي خارج از كشور پول‌هايشان در معرض خطر است و سرمايه‌گذاري در داخل كشور براي آنها بهترين فرصت است. رئيس جمهور با بيان اينكه كار اين طرح تمام شده است و هيچ ربطي به دولت بعدي ندارد گفت: بر روي اين طرح يك سال كار كارشناسي شده است و آخرين مجوزهاي آن هفته گذشته توسط هيات مديره نفت و بانك مركزي صادر شده است و اين طرح براي يك روز و 2 روز نيست و يكسال تمام بر روي آن كار شده و از سال گذشته كه بحران‌ها در جهان آغاز شد گروهي مامور شدند تا كار كارشناسي انجام دهند و امروز اين طرح عملياتي شده و بانك مركزي تنظيم خواهد كرد و تا چند روز آينده اين اوراق منتشر خواهد شد. احمدي‌نژاد همچنين گفت: در حال حاضر تقاضا براي سرمايه‌گذاري خارجي بر روي نفت بسيار است و پس از اينكه وضع اقتصادي آنها را خداوند خراب كرد به سمت ايران چرخيدند اما ما مي‌خواهيم ملت ايران را هم شريك كنيم و آن چيزي كه تا به امروز توافق شده يك ميليارد يورو است كه اگر اين امر محقق شود ما مِي‌توانيم ملت ايران را وارد كنيم و نياز خود را از خارجي‌ها هم منتفي كنيم. *در مناظرات خواهيد ديد كه استدلالي براي ادعا ها وجود ندارد رئيس جمهور كشورمان در ادامه نشست خبري خود با

نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


تلس قلم گلن قیشا چاره گره دیر

تویدا  عاشیق یاسدا  نوحه گره دیر

سولغون باخیش دردلی اورکلر ایستر

انسان اول چون انسانا رحمت گره دیر

 

بو ئولکه دن ماتم گتمز سوزیلن

اداخلی اولما غا نشان گره دیر

گتسه قرانلیخ گونش پارلایار

قره داغ داشینا حرمت گره دیر

 

زلزله دفترین آ چیپدور فلک

انسانلار او مشقه قلم چک سینلر

سایما دیشلرین سندیر دخللر

اوشاقلارمکتبه  دفتر  قلم گرگدیر

 

منده ايسترم امین اول ملته

الله حبیبینه رضا  اولاسان گرگ

توت الیندن چک مکتبه قارداشیم

بو ملته ساز و صحبت  گرگدیر

رضا زربیل


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

تلس قلم گلن قیشا چاره گره دیر

تویدا  عاشیق یاسدا  نوحه گره دیر

سولغون باخیش دردلی اورکلر ایستر

انسان اول چون انسانا رحمت گره دیر

 

بو ئولکه دن ماتم گتمز سوزیلن

اداخلی اولما غا نشان گره دیر

گتسه قرانلیخ گونش پارلایار

قره داغ داشینا حرمت گره دیر

 

زلزله دفترین آ چیپدور فلک

انسانلار او مشقه قلم چک سینلر

سایما دیشلرین سندیر دخللر

اوشاقلارمکتبه  دفتر  قلم گرگدیر

 

منده ايسترم امین اول ملته

الله حبیبینه رضا  اولاسان گرگ

توت الیندن چک مکتبه قارداشیم

بو ملته ساز و صحبت  گرگدیر

رضا زربیل

 

 

 

 

یولون آچیق آیدین اولا قاراداغ


قلم یاواش یاواش اوزونه گلیر

ایستیری خوش خرم گونلردن یازا

ییخیلمیش ائولرین قاتا مالاتین 

کرپیجین دوزماغا پی لرین قازا .

 

ماتم بو اؤلکه دن بیر یول لوق گئده 

ائولرده سئوینجه نیشان آسیلا

گونش پاریلدایا گؤیده  ساچا نور

آلین لارین قرشلاری آچیلا

 

زلزله دقتری تمام پؤزولا

توپراق توتموش بیرجه اوندان  یاد قالا

اوشاق گوله دوشن دیشلرین سایام

دئیم گؤردون بیر گون گولرسن بالا

 

ایستر تاپا دوام آللهدان امین

بیرده تیتره میه داها قاراداغ

اوندا آرخاسینجا منده سویله یم

یولون آچیق آیدین اولا قاراداغ

شعر از : امین حبیبی

 

 


 

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

 

 

جواب سنه قرداشیم امین

تلس قلم گلن قیشا چاره گره دیر

تویدا  عاشیق یاسدا  نوحه گره دیر

سولغون باخیش دردلی اورکلر ایستر

انسان اول چون انسانا رحمت گره دیر

 

بو ئولکه دن ماتم گتمز سوزیلن

اداخلی اولما غا نشان گره دیر

گتسه قرانلیخ گونش پارلایار

قره داغ داشینا حرمت گره دیر

 

زلزله دفترین آ چیپدور فلک

انسانلار او مشقه قلم چک سینلر

سایما دیشلرین سندیر دخللر

اوشاقلارمکتبه  دفتر  قلم گرگدیر

 

منده ايسترم امین اول ملته

الله حبیبینه رضا  اولاسان گرگ

توت الیندن چک مکتبه قارداشیم

بو ملته ساز و صحبت  گرگدیر

رضا زربیل

 

یولون آچیق آیدین اولا قاراداغ


قلم یاواش یاواش اوزونه گلیر

ایستیری خوش خرم گونلردن یازا

ییخیلمیش ائولرین قاتا مالاتین 

کرپیجین دوزماغا پی لرین قازا .

 

ماتم بو اؤلکه دن بیر یول لوق گئده 

ائولرده سئوینجه نیشان آسیلا

گونش پاریلدایا گؤیده  ساچا نور

آلین لارین قرشلاری آچیلا

 

زلزله دقتری تمام پؤزولا

توپراق توتموش بیرجه اوندان  یاد قالا

اوشاق گوله دوشن دیشلرین سایام

دئیم گؤردون بیر گون گولرسن بالا

 

ایستر تاپا دوام آللهدان امین

بیرده تیتره میه داها قاراداغ

اوندا آرخاسینجا منده سویله یم

یولون آچیق آیدین اولا قاراداغ

 

شعر از : امین حبیبی

 

 


 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

28400502216023680220.jpg


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

اوجا اوجا داغلار آشیب

گلدیم ایله سلام ویرم

اوپم سولغون گوللریندن

انا دیله سلام ویرم

 

مارال لارین یاتیپ خسته

چسگین دومان باشین اوسته

سالیپ ایلی بیله خسته

اسن یله سلام ویرم

 

آی بایندور غم ایتمه یاز

دردین چوخدی سویله بیر آز

ایله دئیر صدفلی ساز

ساری تله سلام  ویرم

 

 

 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 

 

 

 

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

عکس


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

عکس امیر حسین در جاده زربیا به شیخلان

اوجا اوجا داغلار آشیب

گلدیم ایله سلام ویرم

اوپم سولغون گوللریندن

انا دیله سلام ویرم

 

مارال لارین یاتیپ خسته

چسگین دومان باشین اوسته

سالیپ ایلی بیله خسته

اسن یله سلام ویرم

 

آی بایندور غم ایتمه یاز

دردین چوخدی سویله بیر آز

ایله دئیر صدفلی ساز

ساری تله سلام  ویرم

 

 

 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

عکس

 

عکس

 

عکس

عکس

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

http://upcity.ir/images/28177338282779904446.jpghttp://upcity.ir/images/28177338282779904446.jpg


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

اوجا اوجا داغلار آشیب

گلدیم ایله سلام ویرم

اوپم سولغون گوللریندن

انا دیله سلام ویرم

 

مارال لارین یاتیپ خسته

چسگین دومان باشین اوسته

سالیپ ایلی بیله خسته

اسن یله سلام ویرم

 

آی بایندور غم ایتمه یاز

دردین چوخدی سویله بیر آز

ایله دئیر صدفلی ساز

ساری تله سلام  ویرم

 

 

 

 

چوخدا هاولانیپ چیخما ئوزوندن

فلک سنی گوزدن سالار گوررسن

ترسه دی چرخشی قوجا دونیانین

دیلین باتار سوزدن سالار سنی

 

گل اویناما فلک ایله بش داشی

ادوزارسان یا اوستا اول یا ناشی

رسام لار چکنمز  او چکن قاشی

ایل اوبادا اوزدن سالار سنی

 

چوخلاری ئوزونو افلاطون بیله ر

بیرینه سوز آتار بیرینه گوله ر

یازیخ بایندور دا گوز یاشین سیله ر

قدرینی بیردن آلار گوررسن

6/8/91

 

 

 

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

اوجا اوجا داغلار آشیب

گلدیم ایله سلام ویرم

اوپم سولغون گوللریندن

انا دیله سلام ویرم

 

مارال لارین یاتیپ خسته

چسگین دومان باشین اوسته

سالیپ ایلی بیله خسته

اسن یله سلام ویرم

 

آی بایندور غم ایتمه یاز

دردین چوخدی سویله بیر آز

ایله دئیر صدفلی ساز

ساری تله سلام  ویرم


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط reza |

به سايت ما نمره بدهيد

انتخاب كنيد