زمین ما
sarigalin
اجتماعی - خبری - فنی - شهر سازی


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

آیا جهان در ۲۱ دسامبر پایان می‌یابد؟!
هفته‌هاست که شایعات مربوط به پایان جهان در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲، دهان به دهان می‌چرخد و اسباب نگرانی باورمندان به عقاید خرافی را فراهم کرده است. در این میان، هرچند مروجان این افکار در پی آنند تا بر ادعاهای خود رنگی از دانش بزنند، ناسا در یک رشته پرسش‌‌ها و پاسخ‌هایی، این افکار را رد کرده است.
کد خبر: ۲۹۱۸۵۴
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۴
هفته‌هاست که شایعات مربوط به پایان جهان در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲، دهان به دهان می‌چرخد و اسباب نگرانی باورمندان به عقاید خرافی را فراهم کرده است. در این میان، هرچند مروجان این افکار در پی آنند تا بر ادعاهای خود رنگی از دانش بزنند، ناسا در یک رشته پرسش‌‌ها و پاسخ‌هایی، این افکار را رد کرده است.

به گزارش «تابناک»، با افزایش حجم شایعات مربوط به پایان جهان در سال ۲۰۱۲، مروجان این شایعات، تنها به این که چنین چیزی در پیشگویی‌های «نوستر آداموس» و قوم «مایا» آمده، بسنده نکرده و در پی منتسب کردن آن به منابع علمی، به ویژه ناسا برآمدند. همین امر، این سازمان را بر آن داشته تا در پایگاه اینترنتی خود، مهم‌ترین پرسش‌ها و ابهام‌ها درباره ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ و نیز پاسخ به آن‌ها را منتشر نمایند.

متن این پرسش‌‌ و پاسخ‌ها به شرح زیر است:

پرسش: منشأ این پیش‌بینی که جهان در سال ۲۰۱۲ به پایان می‌رسد، چیست؟

پاسخ: این داستان با این ادعا آغاز شد که «نیبیرو» (سیاره‌ای که گفته می‌شود به وسیله سومری‌ها کشف شده) در حال حرکت به سوی زمین است. این واقعه در آغاز برای ماه می ۲۰۰۳ پیش بینی شده بود؛ اما هنگامی که هیچ اتفاقی رخ نداد، تاریخ آن به دسامبر ۲۰۱۲ منتقل و به پایان یکی از سه چرخه تقویم باستانی مایا‌ها در انقلاب زمستانی ۲۰۱۲ ارتباط داده شد. به این ترتیب، ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ تاریخ «آخرالزمان» معرفی شد.

پرسش: آیا تقویم مایا‌ها در دسامبر ۲۰۱۲ به پایان می‌رسد؟

پاسخ: همان گونه که تقویم روی دیوار آشپزخانه شما، پس از ۳۱ دسامبر (پایان سال میلادی) پایان نمی‌یابد، تقویم مایا‌ها نیز در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ به پایان نمی‌رسد. این تاریخ، مربوط به پایان دوره تاریخی طولانی مایاهاست و سپس همان گونه که تقویم شما از یکم ژانویه بار دیگر آغاز می‌شود، دوره تاریخی طولانی دیگری در تقویم مایا‌ها آغاز خواهد شد.

پرسش: آیا ناسا در فاصله ۲۳ تا ۲۵ دسامبر برای زمین «تاریکی مطلق» پیش‌بینی می‌کند؟

پاسخ: قطعاً خیر. نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین خاموشی را پیش‌بینی نمی‌کند. گزارش‌های نادرست از این موضوع، ادعا می‌کنند که گونه‌ای «هم ترازی کیهانی» موجب چنین خاموشی می‌شود؛ اما چنین هم‌ترازی وجود ندارد. برخی نسخه‌های این شایعه، به یک پیام آماده‌سازی شرایط اضطراری از سوی «چارلز بولدن»، مدیر ناسا اشاره می‌کنند. این صرفاً پیامی برای تشویق مردم جهت آماده‌سازی در شرایط اضطراری است که به عنوان بخشی از کمپین آماده‌سازی گسترده از سوی حکومت، فرستاده شده است. این پیام هرگز به یک خاموشی اشاره ندارد.

پرسش: آیا سیارات می‌توانند به گونه‌ای هم تراز شوند که بر زمین اثر بگذارد؟

پاسخ: هیچ هم‌ترازی سیاره‌ای در چند دهه آتی رخ نخواهد داد و حتی اگر چنین هم شود، تأثیر آن‌ها بر کره زمین قابل چشم‌پوشی است؛ برای نمونه، یک هم‌ترازی بزرگ در سال ۱۹۶۲ و دو هم‌ترازی دیگر نیز در ۱۹۸۲ و ۲۰۰۰ اتفاق افتادند. هر دسامبر، زمین و خورشید با مرکز تقریبی کهکشان راه شیری هم تراز می‌شوند؛ اما این واقعه‌ای سالیانه است که دارای هیچ گونه پیامدی نیست.

پرسش: آیا سیاره «کوته قهوه‌ای» به نام «نیبیرو» یا «سیاره ناشناخته» و یا «اریس» وجود دارد که با نزدیک شدن به زمین، در حال تهدید سیاره ما به نابودی گسترده باشد؟

پاسخ: نیبیرو و دیگر داستان‌ها درباره سیارات سرکش، یک نیرنگ اینترنتی هستند. هیچ پایه و اساس حقیقی برای این ادعا‌ها وجود ندارد. اگر نیبیرو یا یک سیاره ناشناخته واقعی در حال حرکت برای برخورد با زمین در سال ۲۰۱۲ بود، ستاره‌‌شناسان باید دست‌کم از ده سال پیش آن را ردگیری می‌کردند و چنین سیاره‌ای هم اکنون با چشم غیرمسلح تشخیص داده می‌شد. اریس واقعی است؛ اما این یک سیاره کوتوله شبیه پلوتون است که بیرون از منظومه شمسی باقی خواهد ماند. نزدیک‌ترین فاصله‌ای که این سیاره می‌تواند با زمین پیدا کند، نزدیک چهار میلیارد مایل است.

پرسش: نظریه تغییر جهت قطب‌های زمین چیست؟ آیا این درست است که پوسته زمین تا چند روز یا حتی چند ساعت، چرخشی به سمت هسته خواهد داشت؟

پاسخ: واژگونی یا چرخش مدار زمین ناممکن است. حرکت آرام قاره‌ها وجود دارد (مثلاً «آنتارکتیکا» چند صد میلیون سال پیش نزدیک خط استوا بود)، اما این ربطی به ادعا‌ها درباره واژگونی قطب‌های گردشی ندارد. با این حال، برخی وب‌سایت‌ها، افراد ساده‌دل را گمراه می‌کنند. آن‌ها مدعی وجود یک رابطه میان چرخش و قطبیت مغناطیسی زمین هستند که غیرمنظم تغییر می‌یابد و واژگونی مغناطیسی به طور متوسط هر چهارصد هزار سال یک بار رخ می‌دهد. تا آنجایی که ما می‌دانیم، این واژگونی مغناطیسی هیچ آسیبی به حیات در زمین وارد نمی‌کند. دانشمندان بر این باورند که وقوع یک واژگونی مغناطیسی تا چند هزار سال آینده غیرمحتمل است.

پرسش: آیا زمین در سال ۲۰۱۲ با خطر برخورد یک شهاب سنگ روبه‌روست؟

پاسخ: زمین همواره در معرض تأثیرات ستاره‌های دنباله‌دار و شهاب‌های آسمانی بوده، ولی یک اصابت بزرگ، واقعه‌ای بسیار نادر بوده است. آخرین مورد از این دست، ۶۵ میلیون سال پیش رخ داد که به نابودی دایناسور‌ها منجر شد. امروزه، ستاره‌‌شناسان ناسا در حال انجام پژوهشی با نام «پایش محافظت فضایی» هستند تا هر ستاره دنباله دار نزدیک زمین را، بسیار پیش از برخورد، شناسایی کند. همه این کار‌ها آشکار و در پرتو کشفیاتی انجام می‌گیرد که روزانه در وب‌سایت «دفتر برنامه اشیای نزدیک زمین ناسا» منتشر می‌شود. به این ترتیب، شما خود می‌توانید به روشنی ببینید که برخورد هیچ شیئی با زمین در سال ۲۰۱۲ پیش بینی نشده است.

پرسش: دانشمندان ناسا چه احساسی نسبت به ادعاهای پایان جهان در سال ۲۰۱۲ دارند؟

پاسخ: در همه ادعاهایی که درباره فاجعه و یا تغییر بزرگ در ۲۰۱۲ مطرح می‌شود، جایگاه علم کجاست؟ چه شواهدی وجود دارد؟ در حقیقت هیچ شواهدی در این زمینه نیست و درباره همه این اظهارات افسانه‌ای ـ خواه در کتاب‌ها آمده باشد یا فیلم‌ها، مستند‌ها و یا اینترنت ـ ما نمی‌توانیم این حقیقت ساده را تغییر دهیم. هیچ شواهد معتبری برای هیچ یک از اظهارات مطرح در حمایت از رخدادهای غیرمعمول در دسامبر ۲۰۱۲ وجود ندارد.

پرسش: آیا خطری از جانب یک توفان بزرگ خورشیدی در سال ۲۰۱۲ هست؟

پاسخ: فعالیت خورشیدی، یک چرخه معمول دارد که نقطه اوج آن، هر یازده سال یک بار است. در نزدیکی این نقاط اوج، اشعه‌های خورشیدی می‌توانند موجب برخی اختلالات در ارتباطات ماهواره‌ای شوند؛ هرچند مهندسان آموخته‌اند، چگونه دستگاه‌های الکترونیکی بسازند که در برابر اشعه‌های خورشیدی مقاوم باشد، ولی هیچ خطر خاصی در سال ۲۰۱۲ وجود ندارد. نقطه اوج بعدی خورشیدی در فاصله زمان ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ رخ خواهد داد که پیش‌بینی می‌شود، یک چرخه خورشیدی متداول باشد که هیچ فرقی با چرخه‌های پیشین در طول تاریخ ندارد.
بازگشت به ابتدای صفحه


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

حسين شريعتمداري / بايد از جناب رئيس جمهور و يا مشاوران ايشان پرسيد براساس كدام توجيه و يا دليل منطقي، تغيير و تحولات اخير را بر ده ها اولويت اصلي و حياتي كشور كه مبارزه با گراني و برنامه ريزي براي مقابله با تحريم ها، از جمله آنهاست، ترجيح داده اند؟!
در آخرين ساعات روز شنبه- 11/9/91- آقاي رئيس جمهور با صدور چند حكم جداگانه، اسفنديار رحيم مشايي را به رياست دبيرخانه جنبش عدم تعهد، سيدحسن موسوي را به رياست دفتر رئيس جمهور و محمد شريف ملك زاده را به رياست سازمان ميراث فرهنگي منصوب كرد و همزمان با اين تغييرات، دكتر تقي پور وزير ارتباطات و فن آوري را عزل و سرپرستي اين وزارتخانه را با حفظ سمت به مهندس نيكزاد، وزير دو وزارتخانه ادغام شده راه و شهرسازي واگذار كرد. خبر اين اقدام پرشتاب آقاي احمدي نژاد بلافاصله پس از اعلام در صدر اخبار رسانه هاي داخلي و برخي از رسانه هاي فارسي زبان خارجي جاي گرفت و با تحليل ها و تفسيرهاي متفاوتي روبرو شد... و در اين باره گفتني هايي هست؛
1- اگرچه رئيس جمهور محترم در متن احكام ياد شده- مخصوصا حكم انتصاب آقاي مشايي- اصرار دارند اين تغيير و تحولات را برخاسته از دلايل حساب شده اي معرفي كنند كه با نگاه ايشان به منافع اسلامي و ملي صورت پذيرفته است ولي با عرض پوزش بايد گفت برخلاف تصور ايشان در تغيير و تحولات مورد اشاره نه فقط كمترين نشانه اي از توجه به منافع اسلامي و ملي ديده نمي شود بلكه شواهد و قرائن فراواني حكايت از آن دارند كه آقاي احمدي نژاد بار ديگر و براي چندمين بار در دوره دوم رياست جمهوري خويش پاي در چنبره فريب حلقه انحرافي پيرامون خود نهاده اند و بي آن كه متوجه باشند دست به اقدامي زده اند كه نمي تواند غير از تنش آفريني در شرايط حساس كنوني، نتيجه ديگري داشته باشد. اين اقدام هرچند كه خوشبختانه با بي اعتنايي و كم محلي نيروهاي اصيل و انقلابي روبرو شد ولي متاسفانه سوژه اي به دست بدخواهان مي دهد تا هوشمندي و مردم دوستي و خدمات فراوان رياست محترم جمهوري طي ساليان متمادي را زير سؤال ببرند. يعني دقيقا همان نقطه مشتركي كه در پيوند نانوشته اما غيرقابل انكار حلقه انحرافي و عوامل فتنه 88 دنبال مي شود. ولي چرا...؟!
2- بايد از جناب رئيس جمهور و يا مشاوران ايشان پرسيد براساس كدام توجيه و يا دليل منطقي، تغيير و تحولات اخير را بر ده ها اولويت اصلي و حياتي كشور كه مبارزه با گراني و برنامه ريزي براي مقابله با تحريم ها، از جمله آنهاست، ترجيح داده اند؟! متاسفانه مدتي است كه آقاي احمدي نژاد نيز در پاسخ به اين پرسش كه چرا دولت براي مقابله با مشكلات و دغدغه هاي معيشتي مردم دست به اقدام چشمگيري نمي زند؟ همان پاسخ رئيس دولت مدعي اصلاحات را ارائه مي كند كه «مي خواستيم ولي نگذاشتند»! و باز هم، مانند آقاي خاتمي توضيح نمي دهند «قرار بود چه كاري انجام بدهيد كه نگذاشتند؟ و چه كساني مانع از انجام آن شدند»؟! گفتني است برخي از مدعيان اصلاحات- همان وطن فروشان فتنه 88- به اصولگرايان خرده مي گيرند چرا ابتدا از دولت احمدي نژاد حمايت جانانه كرديد ولي امروزه به آن انتقاد مي كنيد؟ و از اين رهگذر ادعا مي كنند حق با آنها بوده است كه از ابتدا با دولت نهم و دهم مخالفت كرده اند! و حال آن كه دولت هاي نهم و دهم منشأ خدمات فراوان و گاه بي نظيري بوده اند و انتقاد نيروهاي دلسوز و اصولگرا دقيقا به آن بخش از مواضع و عملكرد دولت كنوني است كه در آن به روش مدعيان اصلاحات روي آورده است. يعني آنچه منفور ملت است و اين نفرت را طي چند سال اخير در انتخابات متعدد نشان داده اند، راه و روش مدعيان اصلاحات است و چنانچه اين راه و روش در مواردي- هرچند اندك- از سوي دولت كنوني دنبال شود نيز با اعتراض و مخالفت همان مردم روبرو خواهد شد، كه شده است. انتظار آن است كه آقاي احمدي نژاد به اين نكته بديهي توجه كنند و مانند دولت اصلاحات، پرداختن به دغدغه هاي اصلي مردم و نيازهاي حياتي كشور را كه وظيفه دولت است بر مسائل حاشيه اي و كم اهميت ترجيح ندهند.
3- رئيس جمهور محترم در حكم انتصاب آقاي مشايي خطاب به ايشان آورده است؛
«اينجانب جنابعالي را انساني موحد، مؤمن، پاك، صبور و داراي قلب و انديشه اي زلال، عاشق و دلبسته به ارزش هاي الهي و آحاد مردم جهان و عميقا عارف و متعهد به آرمان مهدوي، حاكميت جهاني توحيد، عدالت، عشق و آزادي و مديريت مشترك ملت ها و فردي شايسته، مدير، مدبر و امين و از جهات گوناگون توانمند مي شناسم و آشنايي و همكاري با شما را براي خود هديه اي الهي و افتخاري بزرگ مي شمارم.»
در توصيف فوق دقت كنيد؛ گويي آقاي احمدي نژاد در گزاره ياد شده - نستجيربالله- مشخصات يكي از اولياء بزرگ الهي را بيان كرده اند! كه «آشنايي و همراهي با حضرتش را هديه اي الهي و افتخاري بزرگ»! تلقي مي كنند!...
سخن اگرچه درباره آقاي مشايي نيست چرا كه پيش از اين كيهان به نمونه هاي مستندي از مواضع و عملكرد ايشان پرداخته است. ولي از آنجا كه جناب رئيس جمهور در حلقه اين جريان انحرافي محاصره شده است - يا به اين محاصره تن داده است- و جناب مشايي را در جايگاه اولياء الهي! معرفي كرده است بايد گفت، اين «ولي خدا»! كسي است كه؛ اساسا دوران «اسلامگرايي» را تمام شده مي داند و با صراحت مي گويد «...من اينجا عرض مي كنم كه دوران اسلامگرايي به پايان رسيده است، معنايش اين نيست كه اسلامگرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست، نه؛ اسلام هست، اما دوره اش به پايان رسيده است اكنون دوره اسب سواري تمام شده، اما اسب هست. سوارش هم هست» دقت كنيد، به صراحت از پايان عمر اسلام در جهان سخن مي گويد! كه ان شاءالله متوجه نبوده و از روي بي دقتي باشد. ايشان سپس با كمال جسارت، اسلام را به «اسب» و مسلمانان را به اسب سواران تشبيه مي كند! يعني اگر هنوز اسلامي هست و مسلماناني هستند، مانند وجود اسب و اسب سواران است كه هستند ولي دوران آنها تمام شده است! ايشان در ادامه همين سخنراني كه فيلم آن موجود است، پا را فراتر گذاشته و حقانيت اسلام را نيز- ظاهرا بي آن كه بداند- زير سؤال برده و مي گويد «روند تحولات اين نيست كه بشريت مسلمان بشود تا به حقانيت برسد. بشر سرعتش بالا رفته و فهمش نيز به حقايقي مي رسد- دقت كنيد!- كه ديگر لازم نيست آن را از پوسته اسلام طي كند»! و در ادامه نتيجه مي گيرد؛ «يعني (بشر) دارد به يك عصاره اصلي مي رسد و در آن عصاره اصلي- كه به قول ايشان هرچه هست، اسلام نيست- يك فهم بزرگ قرار دارد». اين بخش از اظهارات وي برگرفته اي- احتمالا ناخواسته- از آموزه هاي فراماسونري است.
بعد از آن كه ريچارد رورتي، نظريه پرداز برجسته CIA در مصاحبه با روزنامه ايتاليايي كوريره دلاسرا- 3 تيرماه 86/24 ژوئن 2007- تصريح و توصيه مي كند كه «ملي گرايي تنها پادزهر اسلامگرايي در ايران است»! همين «عارف متعهد»!- به قول آقاي احمدي نژاد- در دومين همايش ايرانيان خارج از كشور، «مكتب ايران» را به جاي «مكتب اسلام» توصيه مي كند و همزمان با دعوت از «ريچارد فراي» جاسوس برجسته CIA كه اسناد آن نيز از سوي منابع آمريكايي منتشر شده است، براي شركت در همايش دعوت مي كند و كليد يك بناي تاريخي در اصفهان و كرانه زاينده رود را به وي هديه مي كند. اين آقاي ريچارد فراي، نويسنده كتاب معروف «عصر زرين فرهنگ ايران» است كه در آن براي اولين بار در تاريخ چند دهه اخير بر ضرورت جايگزيني «مكتب ايراني» به جاي «مكتب اسلام» تاكيد مي ورزد.
همين جناب مشايي علاقه مند به ايران رد پاي شناخته شده اي در حيف و ميل بيت المال و حمايت از كلان مفسدان اقتصادي دارد كه در اين مختصر فقط اشاره مي كنيم ايشان در حالي كه كشور به اشتغال آفريني نياز مبرم داشت، در ارديبهشت 87 با شركت اسپانيايي «گينجر و بونو» براي ساخت 1000 دستگاه سرويس بهداشتي بين راهي، وارد مذاكره مي شود و يا در كيش، بيت المال بي زبان را در اختيار برخي از ايرانيان مقيم خارج كشور نظير يحيي فيوضي و دخترش پانته آ مي گذارد. همين يحيي فيوضي بعد از افشاگري كيهان درباره آن قرارداد غيرقانوني و پس از اين كه آقايان از ايشان با عنوان يك ايراني متعهد ياد كرده بودند، طي مصاحبه اي در آمريكا گفت، وطن من آمريكاست. نه ايران! و ماجراهاي ديگري نظير بانك گردشگري و... فعلا بماند!
اكنون تصور بفرمائيد كه جناب مشايي قرار است در جايگاه رياست دبيرخانه جنبش عدم تعهد چگونه دستور مندرج در حكم آقاي احمدي نژاد مبني بر «تبيين انديشه توحيد و عدالت براي جهانيان»! را اجرا و عملياتي كند؟!
4- همين جا، از برادر گرامي، جناب آقاي مهندس علي نيكزاد، وزير محترم وزارت راه و شهرسازي كه اخيراً با عزل آقاي دكتر تقي پور از وزارت ارتباطات، سرپرستي اين وزارتخانه هم با حفظ سمت به ايشان واگذار شده است بايد پرسيد؛ آيا حضرتعالي كه وزير دو وزارتخانه ادغام شده راه و مسكن هستيد، توان و ظرفيت لازم براي تصدي وزارت ارتباطات و فن آوري را نيز داريد؟! اگر پاسخ منفي است- كه به يقين منفي است- چرا مسئوليت جديد را پذيرفته ايد؟ و آيا نتيجه اين پذيرش، بر زمين ماندن كار مردم و ايجاد اختلال در امور هر دو- بخوانيد هر سه- وزارتخانه نيست؟ اگر هست - كه هست- چرا پذيرفته ايد؟!
5- و بالاخره سخني دوستانه و برادرانه با رئيس جمهور محترم در ميان است و آن، اين كه، حضرتعالي، حضور حلقه انحرافي با توجه به هويت شناخته شده آن را چگونه در كنار خويش پذيرفته ايد؟! اين حلقه بارها نشان داده است كه نه فقط ارادتي به شما ندارد بلكه با روابط نانوشته، اما غيرقابل انكار خود با جريان فتنه، در پي تحميل پروژه هاي شكست خورده مدعيان اصلاحات به حضرتعالي است؛ پروژه هايي كه عقبه نظري و عملياتي بيروني دارد.
جناب احمدي نژاد! اقداماتي نظير عزل و نصب هاي اخير به يقين راه به جايي نمي برد، چرا كه مردم بسيار هوشيارتر و بصير تر از آنند كه حلقه انحرافي تصور مي كند. اين گونه اقدامات به جايگاه مردمي حضرتعالي آسيب مي رساند- كه رسانده است- و فقط فضا را به سود دشمنان اسلام و ايران و شما و مردم تيره نشان مي دهد بي آن كه بدخواهان بتوانند از اين فضاي كاذب بهره اي ببرند. اين ابرهاي تيره توان باريدن ندارند و به قول شاعر «فضا را تيره مي دارد، ولي هرگز نمي بارد»!


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |



7896894646.jpg
در اکثر موقعیت ها، تصویر و ظاهر شما بخشی از چیزی نیست که توصیف کننده شماست؛ بلکه همه آن چیزی است که شما را توصیف می کند. کسانیکه چیزی درمورد شما نمی دانند با تنها اطلاعاتی که در دست دارند جای خالی ها را پر می کنند، و آن چیزی نیست جز آنچه از رفتار و کردار شما می بینند. صرفنظر از فکری که شما درمورد خودتان دارید، یک عادت اجتماعی بد می تواند معیار فکر دیگران نسبت به شما شود: هر کسی که ببیند شما غذایتان را با دهان باز می جوید خیلی قبل از اینکه شغل یا تخصص شما را به خاطر بسپارد، آنرا به یاد خواهد آورد.

● معرفی نکردن افراد
چه در یک موقعیت شغلی باشید و چه اجتماعی، اگر فراموش کنید که دو نفر را به هم معرفی کنید، بسیار زشت و ناشیانه به نظر خواهد رسید زیرا شما تنها آشنای مشترک آنها هستید.
قوانین پذیرفته شده ای برای نحوه معرفی کردن حرفه ای وجود دارد (مثل اول گفتن نام فردی که از نظر حرفه ای مقام بالاتری دارد )، اما هیچ کدام از آنها به اندازه اینکه یادتان نرود آنها را به هم معرفی کنید، مهم نیست.

● تکان ندادن به خود برای تلفن حرف زدن
تقریباً در همه موقعیت های اجتماعی، آنهایی که در اتاق شما شریک هستند بیشتر از کسی که به شما زنگ یا پیامک می زند، مستحق توجه شماست. این مسئله وقتی سر میز شام یا موقعیت شخصی مشابهی هستید، قابل توجه تر خواهد بود اما برای هر موقعیتی که تنها نباشید صدق می کند.
حتی اگر با افرادی کاملاً غریبه در یک صف ایستاده باشید، سعی کنید تا جایی که ممکن است تماس تلفنیتان را برای خودتان نگه دارید.

● بحث کردن سر یک صورتحساب
این یک قانون ساده برای موقعیت های غذا خوری دسته جمعی در بیرون از منزل است: همیشه برای پرداخت کردن یا سهیم شدن در پرداخت آماده باشید. باید پیش بینی کنید که یکی از اعضای گروه به خود اجازه بدهد که غذایی فوق العاده گران سفارش دهد.
اگر چنین مسائلی بارها موجب اذیتتان بوده است، به جای اینکه در رستوران سر صورتحساب بحث کنید، در موقعیتی دیگر با آن برخورد کنید. علاوه بر این، خیلی راحت می توانید در چنین موقعیتی نشان دهید که فردی بخشنده و بزرگوار هستید.

● دیر رسیدن
آدمها دوست دارند که حس کنند بر آنها ارزش گذاشته می شود و اگر به دنبال راهی مطمئن هستید که به کسی نشان دهید هیچ ارزشی برای او قائل نیستید، دیر سر قرارتان با او برسید. می توانید ۲۰ دقیقه دیرتر با یک توضیح خوب و منطقی برسید اما بالاخره بهانه شما هر چه که باشد، فرد مقابل به این فکر خواهد کرد که چرا باید بیش از شما برای رابطه تان ارزش و احترام قائل باشد.
بخصوص در یک موقعیت کاری، در برخورد با مشتریان و رئیس، دیر رسیدن راهی بسیار عالی برای جدا کرن کارمندان توانا و ملاحظه کار و کارمندان بهانه گیر و بی توجه است.

● تقدیم نکردن محل نشستن خود
به همان ترتیبی که بسیاری از قوانین آداب معاشرت برای این طراحی شده اند که فردی خود محور به نظر نرسد، قانون "تقدیم محل نشستن خود به فردی که نیاز بیشتری به آن دارد" یکی از اصول شخصیتی اساسی انسان بوده و هیچ نیازی به بحث درمورد سیاست های جنسیتی ندارد.

شاید آن زن باردار یا پیرزن ناتوان آنقدرها نیازی به صندلی شما در اتوبوس نداشته باشند و شاید شما روز بسیار بدی داشته اید، پاهایتان درد می کند و اتوبوس هم پر از آدم های بدبخت و بیچاره است اما به هر ترتیبی هست از نیاز خود چشم پوشی کرده و صندلیتان را به فردی نیازمندتر تقدیم کنید.

● برخورد ضعیف با پرسنل خدمات
هیچ اشکالی ندارد که با اشاره ابراز کنید که از خدماتی رضایت نداشته اید اما درست نیست که اگر خیلی وضع مالی خوبی ندارید یا برای هزینه های آن خدمات آمادگی نداشتید، از تذکر دادن خودداری کنید. به همین ترتیب، درست هم نیست که بخاطر اشکالات خیلی کوچک غذای رستوران را پس بفرستید و با کارمندان و پرسنل طوری رفتار کنید که انگار مستخدم شما هستند.

● فقط در مورد خودتان حرف بزنید
خودپرستی اصلاً خصوصیت جالبی نیست. درست است که بعضی افراد بخاطر غرور و خودخواهی که دارند افراد را به سمت خود جذب می کنند اما دلیل نمی شود که شما هم از آنها تقلید کنید. اینکه در مکالمات و گفتگوها فقط خودتان حرف بزنید و به هیچکس اجازه حرف زدن ندهید هم اصلاً کار زیبایی نیست چون دقیقاً همان نتیجه را دارد.
اجازه بدهید دیگران هم نظراتشان را بگویند و وقتی از شما سوال می کنند نیازی نیست برای همه سوالات سه ساعت جواب بدهید. سعی کنید از دیگران سوال کنید این باعث می شود احساس کنند به جز خودتان برای دیگران هم ارزش قائل هستید.

● رعایت نکردن آداب باشگاه های ورزشی
آداب باشگاه رفتن بسیار ساده است اما با اینحال خیلی ها هستند که با رعایت نکردن این آداب باشگاه را به محیطی ناخوشایند تبدیل می کنند. اینها همان هایی هستند که یک دستگاه ورزشی را دقایق متمادی اشغال می کنند بی آنکه به نظر برسد کار مفیدی با آن انجام بدهند. همان هایی که وزنه ها و دمبل ها را وسط باشگاه رها می کنند و بعد از انجام کار آن را سر جای خود قرار نمی دهند و ممکن است پای کسی به آنها گیر کند و موجب صدمه زدن به دیگران شوند. همان هایی که موقع نشستن روی دستگاه ها از حوله شخصی استفاده نمی کنند و جای عرق بدنشان را روی همه دستگاه ها بر جای می گذارند.
یک قانون کلی شاید بتواند همه باشگاه ها را از شر چنین افرادی خلاص کند: نباید طوری رفتار کنید که انگار مهمترین آدم روی زمین هستید. طوری رفتار کنید که در آن فضا با دیگران شریک هستید.

● آرایش کردن در اماکن عمومی
آرایش کردن در محیط عمومی تجاوز به حق اجتماعی ما محسوب می شود؛ چه فکر کنید کسی نگاهتان می کند چه نه، این کار درست نیست. هر کاری که محل آن سرویس بهداشتی است، مثل گرفتن ناخن ها، تمیز کردن چشم ها و هر چیز مربوط به بهداشت شخصی، نیز از این جمله است.
یک سنت قدیمی می گوید زمانیکه در محلی عمومی هستید، از دست زدن به صورت خود خودداری کنید.

● غذا خوردن با دهان باز
مثل حیوانات غذا خوردن یکی از بدترین اشتباهات اجتماعی است. این عادت زشت نه تنها شما را زیر سوال می برد بلکه اطرافینتان که می خواهند از غذای خود لذت ببرند را نیز مشمئز می کند.
این مسئله مخصوصاً برای خانم ها اهمیت بسیار زیادی دارد و نشانه یک مرد بی کلاس است.
مردمان
 
__._,_.___


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

بازگشایی مدارس حلبآتش زدن خودروی یک فلسطینیبارش برف سنگین در چینموتور سه چرخهشترسواریبرف روبی میدان سرخ مسکو

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

مـامـان هـا و نـی نـی هاشـون!! در دنیـای حیـوانات

 



گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

عکس/فتوکاتور سیاسی/طرح مناسک اصلاح طلبان


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

وی با بیان این که اخیرا آمریکایی های جنایتکار اصرار به تحریم ها و فشارها دارند و از آن سو پیشنهاد مذاکره می دهند، تصریح کرد: به نظر من بسیاری از دولتمردان آمریکا احمق هستند؛ از سویی فشار می آورند و از سویی دیگر پیشنهاد سازش و مذاکره می دهند، در حالی که هیچ عاقلی چنین کاری را نمی کند.
رسا: حضرت آیت الله مکارم شیرازی بسیاری از دولتمردان آمریکا را احمق خواند و به پیشنهاد آنها مبنی بر مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی ایران واکنش نشان داد.

حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی صبح امروز در آغاز درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، به پیشنهاد اخیر آمریکا درباره مذاکره با ایران واکنش نشان داد.
 
وی با بیان این که اخیرا آمریکایی های جنایتکار اصرار به تحریم ها و فشارها دارند و از آن سو پیشنهاد مذاکره می دهند، تصریح کرد: به نظر من بسیاری از دولتمردان آمریکا احمق هستند؛ از سویی فشار می آورند و از سویی دیگر پیشنهاد سازش و مذاکره می دهند، در حالی که هیچ عاقلی چنین کاری را نمی کند.
 
این مرجع تقلید یادآورشد: ما نمی گوییم مذاکره می شود یا نمی شود، اما به جای این که فشارها را کم کنند و بعد پیشنهاد مذاکره بدهند، بر فشارهای خود می افزایند و پیشنهاد مذاکره هم می دهند، ‌کدام عقل این را می پذیرد.
 
حضرت آیت الله مکارم شیرازی تاکید کرد: اینها تا بر سر عقل نیایند نمی توانند حقوق حقه مردم ایران و کشورهای دیگر را بدهند و نمی گذارند دنیا آرام باشد؛ تا این حماقت در آنها هست نا آرامی نیز در دنیا وجود خواهد داشت.
 
وی در ادامه بر ضرورت حفظ وحدت و آرامش از سوی مسؤولان تاکید و تصریح کرد: ما در جبهه داخل نیاز به اتحاد و قدرت داریم،‌ رهبر بزرگوار انقلاب نیز بر ضرورت حفظ وحدت و آرامش سفارش و تاکید کردند اما نمی دانم برخی مسؤولان چرا هر روز حرف تازه و تنش زایی می زنند؟ چرا نمی خواهند فضای کشورآرام باشد.
 
این مرجع تقلید خطاب به این دسته از مسؤولان خاطرنشان کرد: اجازه دهید فضا آرام باشد، در مقابل دشمنان منسجم و متحد شویم؛ متاسفانه تا می خواهد فضا آرام شود عده ای از مسؤولان بدون دلیل و مقدمه حرف های یی می زنند که به نفع کشور و مملکت نیست.
 
وی تاکید کرد: بیاید مدتی حرف های تنش زا را کنار بگذارید،‌ آن طرف خاموش شده و سکوت کرده این طرف هم خاموش شود چراکه نتیجه آن عاید همگان می شود؛ امیدواریم خداوند به همه ما عقل کافی و موقع شناسی لازم عطا کند.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

اقتصاد ايران در فشار قرار گرفته است. اين در حالي است که توافقات ديپلماتيک دست‌نيافتني به نظر مي‌رسد. ايالات متحده نگران آن است که رژيم ايران با روشي تحت عنوان «قطع ارتباط» بتواند به بقاي خود ادامه دهد. ا
کد خبر: ۲۸۹۳۵۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۷
روزنامه ابتکار در مقاله‌ای به قلم مريم فتاحي نوشت:

انجمن دانشمندان آمريکايي (FAS)، در نشستي که 16 نوامبر در دانشگاه جان هاپکينز برگزار کرده است، به بررسي چند سناريوي محتمل در آينده روابط ايران و آمريکا و تأثيراتش بر اقتصاد جهاني پرداخته است. در اين تحقيق مي‌خواهيم به تحليل اين سناريوها از منظر سياست خارجي آمريکا بپردازيم. در ابتدا به تحليل جداگانه هر سناريو به وسيله هزينه‌هاي تحميل‌شده بر اقتصاد جهان و شاخص‌هاي تأثيرگذار بر هر سناريو مي‌پردازيم و سپس خواهيم گفت که امکان‌پذيرترين سناريو، با توجه به شرايط حال و آينده دو کشور، کدام سناريو است و چرا.

سناريوي اول: افزايش فشار

ايالات متحده فشارها را با دور جديدي از تحريم‌ها عليه هر بانک خارجي (خصوصي يا عمومي) که با بانک‌هاي مرتبط با بانک مرکزي ايران مبادله داشته باشد افزايش مي‌دهد. در حال حاضر تنها مبادلات نفتي و معاملات سنگين ممنوع شده است. اين تحريم‌ها ممکن است در ادامه، به جدايي بخش صادرات نفتي ايران از اقتصاد جهاني منجر شود. با اين حال، وزارت خارجه آمريکا از واردات محدود نفت خام چشم‌پوشي خواهد کرد، اما تلاش مي‌کند تا خريد نفت ايران به حداقل برسد و به ميزان چشم‌گيري کاهش پيدا کند. دور جديد اين تحريم‌ها ممکن است شامل محدوديت اعطاي وام‌هاي بين‌المللي شود که به کاهش ذخاير ارزي ايران سرعت مي‌بخشد. به طور کلي، ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان تقريباً 64 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

3,666,783,333

22,166,870,833

40,666,958,333

افزايش قيمت نفت

6,933,333,333

30,700,000,000

54,466,666,667

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

1,134,975,000

3,531,110,417

5,927,245,833

هزينه‌هاي جهاني ديگر

3,572,857,143

7,546,428,571

11,520,000,000


آنچه در سناريوي اول تأثيرگذار است شاخص‌هاي زير مي‌باشد: افزايش تورم براي ايران و آمريکا، از دست رفتن سرمايه (ايران)، افزايش فروش تسليحات روسي، کاهش اعتماد سرمايه‌گذاران در منطقه، اختلال در واردات و صادرات، خسارت وارده به اقتصاد ايران و افزايش قيمت نفت و هزينه‌هاي نظامي. براي عمل بر اساس سناريوي بمباران و حمله فراگير، ايالات متحده بايد از با ماندن تنگه هرمز مطمئن باشد. در اين سناريو، حمله نظامي به ايران هدفش نه تنها مراکز هسته‌اي، بلکه تأسيسات نظامي ايران، شامل نيروي هوايي، امکانات مرتبط با رادارهاي هوايي و تجهيزات ديگري است که امکان اقدام تلافي‌جويانه را دارند. اين‌ها ممکن است شامل پايگاه‌هاي اصلي نظامي ايران، تجهيزات سپاه پاسداران، ارتش، نيروي دريايي و نيروي هوايي ايران باشد.به بيان ديگر، در صورت وقوع اين سناريو، ايالات متحده بايد بتواند هزينه‌هاي ناشي از حذف نفت خام ايران و اختلال در صادرات و واردات کشورهاي درگير در اقتصاد ايران را جبران نمايد. البته به نظر مي‌رسد که با اجراي اين سناريو، اقتصاد ايران با مشکلات عديده‌اي رو‌به‌رو شود که در اين صورت ممکن است گزينه‌هايي مثل مذاکره با آمريکا از قوت بيشتري برخوردار گردد. لازم به ذکر است که برخي از شاخص‌هاي سناريوها با يکديگر مشترک هستند؛ بنابراين در هر سناريو تنها به شاخص‌هايي خواهيم پرداخت که در سناريوهاي گذشته بررسي نشده‌اند.

سناريوي دوم: بستن خليج فارس و منزوي نمودن ايران

اقتصاد ايران در فشار قرار گرفته است. اين در حالي است که توافقات ديپلماتيک دست‌نيافتني به نظر مي‌رسد. ايالات متحده نگران آن است که رژيم ايران با روشي تحت عنوان «قطع ارتباط» بتواند به بقاي خود ادامه دهد. ايالات متحده در حال حرکت به سمتي است که بتواند از صادرات تمام توليدات نفت تصفيه‌شده، گاز طبيعي، تجهيزات انرژي و خدمات ايران جلوگيري کند. سرمايه‌گذاري در بخش انرژي ايران به صورت جهاني و همچنين تجارت رسمي با ايران ممنوع شده است و بايد وام‌هاي بين‌المللي و سرمايه‌گذاري در قسمت اوراق بهادار ايران هم ممنوع شود. ارائه بيمه نيز براي هر گونه حمل‌ونقلي به ايران بايد ممنوع شود. تجهيزات نظامي آمريکا در خليج فارس، به منظور بلوکه کردن محموله‌هاي غيرمجاز و همچنين محافظت از محموله‌هاي نفتي و ديگر توليدات، بايد در سراسر تنگه هرمز گسترش يابد. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان تقريباً 325 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

21,833,450,000

147,948,120,833

274,062,791,667

افزايش قيمت نفت

50,242,857,143

118,517,857,143

186,792,857,143

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

12,908,295,000

21,149,620,000

29,390,945,000

هزينه‌هاي جهاني ديگر

5,270,614,583

14,216,632,292

23,162,650,000

خسارت منازعه

4,425,000,000

23,537,500,000

42,650,000,000


شاخص‌هاي تأثيرگذار در اين سناريو را مي‌توان اين گونه برشمرد: از دست رفتن سرمايه (ايران، آمريکا و منطقه)، هزينه محاصره و همچنين تخليه خليج فارس، کاهش گردشگري جهاني، اختلال در واردات و صادرات، ضرورت کمک‌هاي انسان‌دوستانه به ايران، افزايش قيمت گاز مايع طبيعي، افزايش هزينه‌هاي زندگي در منطقه، افزايش قيمت نفت، افزايش فروش تسليحات روسيه، تورم، هزينه تغيير زيرساخت‌ها، هزينه نظامي (آمريکا و منطقه)، اختلال در وضعيت اقتصادي منطقه و در نهايت توقف کارهاي منطقه‌اي آمريکا. با وقوع اين سناريو، که هزينه‌اي به مراتب بيش از سناريوي افزايش فشار بر ايران دارد، هزينه افزايش قيمت نفت و نيز خسارت بازارهاي مالي بسيار چشمگير است. از طرفي هر گونه درگيري در خليج فارس مي‌تواند اقتصاد کشورهاي عربي را با تزلزل رو‌به‌رو کند. هرچند طبق پيش‌بيني اين سناريو، تنگه هرمز باز خواهد ماند، اما احتمال آن مي‌رود که وقتي صادرات نفتي و غيرنفتي ايران با مشکل جدي روبه‌رو شود، جمهوري اسلامي ايران به بستن تنگه هرمز مبادرت ورزد و در اين صورت هزينه‌هاي پيش‌بيني‌شده چندين برابر مي‌گردد، زيرا صادرات و واردات کليه کشورهاي حاشيه خليج فارس با مشکل جدي رو‌به‌رو خواهد شد. از طرفي ممکن است انجام اين سناريو بتواند در کوتاه‌مدت به ايران فشار بياورد، اما قطع صادرات گاز و نفت ايران و به کار افتادن ذخاير مازاد و ذخاير استراتژيک نفت جهان اثرات جبران‌ناپذيري بر اقتصاد جهان خواهد گذاشت.

سناريوي سوم: حملات دقيق و حساب‌شده

در اين سناريو پيش‌بيني اين است که ايالات متحده به عملياتي دقيق و حساب‌شده، توسط «نيروهاي ويژه هوايي»، عليه تأسيسات هسته‌اي و نظامي ايران، که نگران فعاليت آن‌هاست، دست بزند. اين مناطق شامل تأسيساتي مي‌شود که در بحث‌هاي اخير آژانس مطرح هستند؛ يعني 3 نيروگاهي که در اسناد محرمانه آژانس مشخص شده‌اند. به منظور اجتناب از يک حمله گسترده و دامنه‌دار، ايالات متحده بايد عملياتي دقيق، سريع و پنهاني را طراحي کند و آن دسته از تأسيسات نظامي را که ممکن است مواجهه ايران را در پي داشته باشد مورد هدف قرار ندهد. در اين سناريو، خطر از دست دادن کماندوها و هواپيماها وجود دارد، اما اقدام تلافي‌جويانه، بنا به پيش‌بيني مذکور، محتمل نيست. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، در اين سناريو، تقريباً 713 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

81,275,140,000

271,325,245,000

341,375,350,000

افزايش قيمت نفت

169,420,000,000

289,725,000,000

410,030,000,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

20,526,695,000

29,512,320,000

38,497,945,000

هزينه‌هاي جهاني ديگر

64,917,031,250

77,922,890,625

90,928,750,000

خسارت منازعه

19,924,333,333

44,882,166,667

69,840,000,000


از دست رفتن سرمايه (ايران و منطقه)، خسارت هسته‌اي به ايران، خسارت به ايران (غيرنظاميان و تأسيسات غيرهسته‌اي)، اختلال در اقتصاد جهاني، افزايش هزينه زندگي در منطقه، افزايش قيمت نفت، افزايش قيمت گاز مايع، تورم، افزايش فروش تسليحات روسي، کاهش اعتماد سرمايه‌گذاران، ضرر رساندن به اقتصاد ايران، هزينه‌هاي محاصره و تخليه خليج فارس، کاهش گردشگري جهاني، ضرورت ارسال کمک‌هاي انسان‌دوستانه به ايران، اختلال در روند واردات و صادرات بين‌المللي، حملات تلافي‌جويانه ايران، هزينه نظامي (آمريکا و منطقه)، هزينه پاک‌سازي و تأثيرات مواد راديواکتيو، بي‌ثباتي گسترده منطقه‌اي، توقف کارهاي منطقه‌اي آمريکا، اخلال در اقتصاد منطقه، خسارت منازعات منطقه‌اي و در نهايت پايان انزواي دفاعي ايران هزينه‌هاي ناشي از اقدام بر اساس اين سناريو هستند. در سناريوي سوم، علاوه بر مسائلي که در سناريوي دوم مطرح شد، موارد ديگري نيز مشاهده مي‌شود. در اين سناريو، علاوه بر هزينه‌هاي نظامي، شاهد هزينه‌هاي زيست‌محيطي، کاهش گردشگري و بي‌ثباتي احتمالي در منطقه نيز خواهيم بود. از طرفي ديگر، با اجراي اين سناريو، ايران از موضع دفاعي خارج مي‌شود و مي‌تواند براي استفاده از تسليحات نظامي‌اش عليه منافع آمريکا در خاورميانه اقدام کند. ميانگين هزينه‌هاي افزايش قيمت نفت نيز به شکل حداکثري به رقم 400 ميليون دلار خواهد رسيد که هزينه‌اي غيرقابل تحمل براي بازار نفت است. آسيب ديدن غيرنظاميان نيز بحث مهمي است که افکار عمومي جهان، مردم آمريکا و نيز ايران به آن واکنش شديد نشان خواهند داد.

سناريوي چهارم: بمباران و حمله فراگير


بر اساس اين سناريو، رئيس‌جمهور آمريکا تمايل نخواهد داشت تا کاري را نيمه‌کاره انجام دهد، زيرا نگران خواهد بود که حملات محدود ممکن است تمام اهداف و موضوعات را برآورده نکند و با اقدام تلافي‌جويانه ايران مواجه شود. بنابراين او خواهان يک عمليات دقيق‌تر است. در اين سناريو، حمله نظامي به ايران هدفش نه تنها مراکز هسته‌اي، بلکه تأسيسات نظامي ايران، شامل نيروي هوايي، امکانات مرتبط با رادارهاي هوايي و تجهيزات ديگري است که امکان اقدام تلافي‌جويانه را دارند. اين‌ها ممکن است شامل پايگاه‌هاي اصلي نظامي ايران، تجهيزات سپاه پاسداران، ارتش، نيروي دريايي و نيروي هوايي ايران باشد. براي اقدام بر اساس اين سناريو، ايالات متحده بايد از باز ماندن تنگه هرمز مطمئن باشد. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، با توجه به اين سناريو، تقريباً 2/1 تريليون دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

85,583,333,333

423,755,208,333

761,927,083,333

افزايش قيمت نفت

205,035,250,000

394,053,875,000

583,072,500,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

54,440,579,167

103,740,266,667

153,039,954,167

هزينه‌هاي جهاني ديگر

80,951,237,500

161,168,458,750

241,385,680,000

خسارت منازعه

12,774,000,000

55,704,500,000

98,635,000,000


هزينه‌هاي محتمل از اجراي سناريو چهارم به شرح ذيل است: از دست رفتن سرمايه (ايران و منطقه)، خسارت هسته‌اي به ايران، خسارت به ايران (غيرنظاميان و تأسيسات غيرهسته‌اي)، اختلال در اقتصاد جهاني، هزينه تخليه خليج فارس، خسارت به بخش مالي، عرضه ذخاير استراتژيک نفت جهاني، کاهش گردشگري جهاني، کمک‌هاي انسان‌دوستانه به ايران، اختلال در واردات و صادرات، افزايش هزينه زندگي در منطقه، افزايش قيمت نفت، افزايش قيمت گاز مايع، تورم، افزايش فروش تسليحات روسي، کاهش اعتماد سرمايه‌گذاران، ضرر رساندن به اقتصاد ايران، سقوط بازار، حمله تلافي‌جويانه ايران، هزينه نظامي (آمريکا و منطقه)، هزينه پاک‌سازي و تأثيرات مواد راديواکتيو، بي‌ثباتي سياسي گسترده در منطقه، توقف کارهاي منطقه‌اي آمريکا، اختلال در اقتصاد منطقه، خسارت ناشي از منازعات منطقه‌اي، وقوع جنگ تجاري، بي‌ثباتي اقتصاد آمريکا، جنگ داخلي يا حداقل بي‌ثباتي ايران و نيز پايان انزواي دفاعي ايران. در قالب سناريوي کاهش فشارها، ايالات متحده برخي تحريم‌ها، شامل صادرات نفت خام ايران و معاملات خارجي بانک مرکزي، را از ميان برمي‌دارد. اين اقدام رويکردي جديد از سوي رئيس‌جمهور آمريکاست تا به ايران ثابت کند که اين کشور اهل سازش و مذاکره است. اين سناريو، که از پرهزينه‌ترين سناريو‌ها محسوب مي‌شود، به گونه‌اي است که علاوه بر شاخص‌ها و شرايطي که در 3 سناريوي قبل به آن‌ها اشاره کرديم، موارد مهمي چون جنگ تجاري، بي‌ثباتي اقتصاد آمريکا و نيز جنگ داخلي يا بي‌ثباتي ايران را نيز در پي خواهد داشت. در صورت وقوع جنگ تجاري، کشورهاي جهان به صف‌بندي تجاري عليه يکديگر خواهند پرداخت و در اين ميان، ممکن است روسيه و چين، براي مقابله با آمريکا، صادرات و واردات خود را به برخي از کشورها و از جمله خود آمريکا کاهش دهند که اين امر مي‌تواند اقتصاد کشورهاي اروپايي و آمريکا را در دوره رکود اقتصادي با بحران مواجه سازد. از طرفي، با وقوع اين سناريو، ممکن است در ايران، بين گروه‌هاي تجزيه‌طلب و حکومت، جنگ داخلي شکل بگيرد و ايران و منطقه را بي‌ثبات سازد که اين امر نيز به نفع اقتصاد سرمايه‌داري نيست؛ چرا که مهم‌ترين شاخصه اقتصاد سرمايه‌داري امنيت است. بي‌ثباتي در ايران و منطقه مي‌تواند منافع حياتي آمريکا در خاورميانه را نيز به خطر بيندازد.

سناريوي پنجم: تهاجم تمام‌عيار

در صورت اقدام بر اساس اين سناريو، ايالات متحده به ايران حمله و آن را اشغال و حکومت را خلع سلاح مي‌کند. اين سناريو شامل تمام اقدامات و عمليات‌هاي سناريوهاي بالا مي‌شود و در نهايت منجر به خلع سلاح رژيم ايران مي‌گردد. اگرچه هدف اين مأموريت تغيير رژيم ايران نيست، اما ضرورت اقدام بر اين اساس وجود دارد، زيرا ايالات متحده نمي‌تواند تهديدات اسرائيل و کشورهاي همسايه ايران و تهديد بسته شدن تنگه هرمز را بيش از اين تحمل نمايد. اين جنگ تنها از طريق محاصره دريايي ايران، ايجاد منطقه پرواز ممنوع و تخريب يک به يک تأسيسات نظامي ايران امکان‌پذير است. در اين عمليات، بايد نيروهاي زميني و دريايي زيادي به خدمت گرفته شوند.برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، در اين سناريو، تقريباً 7/1 تريليون دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

151,125,000,000

523,192,708,333

881,041,666,667

افزايش قيمت نفت

235,235,250,000

469,153,875,000

703,072,500,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

97,775,579,167

173,928,600,000

250,081,620,833

هزينه‌هاي جهاني ديگر

95,229,455,357

366,497,113,393

637,764,771,429

خسارت منازعه

19,740,333,333

66,460,166,667

113,180,000,000


شاخص‌ها و هزينه‌هاي تأثيرگذار بر سناريوي پنجم به اين شرح هستند: از دست رفتن سرمايه (ايران و منطقه)، خسارت هسته‌اي به ايران، خسارت به ايران (غيرنظاميان و تأسيسات غيرهسته‌اي)، اختلال در اقتصاد جهاني، هزينه‌هاي محاصره و تخليه خليج فارس، خسارت به بخش مالي، هزينه‌هاي ضدتروريسم و امنيت داخلي آمريکا، عرضه ذخاير استراتژيک جهاني، کاهش گردشگري جهاني، کمک‌هاي انسان‌دوستانه، اختلال در واردات و صادرات، تغيير زيرساخت‌ها، افزايش قيمت گاز مايع، خسارت به اقتصاد ايران، سقوط بازار، سردرگمي بازار، هزينه‌هاي نظامي (جهاني و آمريکا)، خسارت منازعات منطقه‌اي، هزينه پاک‌سازي و تأثيرات مواد راديواکتيو، توقف کارهاي منطقه‌اي، اخلال در اقتصاد منطقه، بي‌ثباتي سياسي گسترده در منطقه، افزايش فروش تسليحات روسي، جنگ تجاري، بي‌ثباتي اقتصاد آمريکا، پايان انزواي دفاعي ايران. در اين سناريو، اگرچه شاخص‌ها مشابه سناريوي چهارم هستند، اما شدت آن‌ها بيشتر خواهد بود. بي‌ثباتي اقتصادي در جهان، آمريکا و منطقه، هزينه‌هاي سرسام‌آوري را به بار خواهد آورد. از طرفي، با بي‌ثباتي در منطقه، گروه‌هاي تروريستي مي‌توانند راحت‌تر از گذشته فعاليت کنند و انتقال يابند که اين امر مي‌تواند امنيت داخلي آمريکا و منطقه را با مشکلاتي همراه سازد. به بيان ديگر، امنيتي که آمريکا به اصطلاح چندين سال است که در افغانستان و عراق به دنبال آن است، هرگز محقق نخواهد شد.

سناريوي ششم: کاهش فشارها


براي فائق آمدن بر مشکل صف‌آرايي دو کشور در مقابل يکديگر، رئيس‌جمهور آمريکا در رويکرد جديدي نسبت به ايران، به صورت يک‌جانبه، قدم‌هاي مثبتي را در اين زمينه برداشته است تا به اين کشور ثابت کند اهل سازش و مذاکره است. در اين سناريو، ايالات متحده برخي تحريم‌ها را از اين ايران برمي‌دارد. اين تحريم‌ها شامل صادرات نفت خام ايران و معاملات خارجي بانک مرکزي و همچنين شامل شرکت ملي نفت ايران و شرکت نفتيران مي‌شود. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، بر اساس اين سناريو، تقريباً 60 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

9,142,928,571

15,433,946,429

21,724,964,286

افزايش قيمت نفت

16,250,166,667

33,300,083,333

50,350,000,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

2,450,750,000

3,750,000,000

5,049,250,000

هزينه‌هاي جهاني ديگر

2,231,250,002

4,679,583,338

7,127,916,675


شاخص‌هاي تأثيرگذار در سناريوي ششم عبارتند از: تقويت بازار آسيايي، تقويت بانکي شوراي همکاري خليج فارس، افزايش تجارت منطقه‌اي، افزايش اعتماد سرمايه‌گذاران، سرمايه‌گذاري در صنعت هسته‌اي، بهبود اقتصاد ايران، هزينه نظامي منطقه‌اي، کاهش قيمت نفت، کاهش جنگ و ترس از جنگ‌افزارهاي نظامي، افزايش قاچاق منطقه‌اي، افزايش ارزش ريال، کم شدن تحريم‌ها. در اين سناريو، اقتصاد ايران بهبود مي‌يابد و ارزش ريال افزايش خواهد کرد. از طرفي ديگر، کشورهاي ديگر نيز اين شجاعت را پيدا خواهند کرد که همانند ايران به سرمايه‌گذاري در صنعت هسته‌اي اقدام کنند، زيرا در صورت کاهش فشارها، جهانيان ايران را برنده منازعه دو کشور خواهند دانست. اما کشورهاي منطقه همچنان با توهم ترس از ايران، به افزايش تسليحات خود ادامه خواهند داد. تجارت منطقه‌اي و آسيايي نيز با افزايش همراه خواهد بود، زيرا احتمال درگيري نظامي دو کشور کاهش مي‌يابد و شاهد افزايش اعتماد سرمايه‌گذاران براي سرمايه‌گذاري در منطقه، به دليل عدم ترس از جنگ‌افزارهاي نظامي، خواهيم بود.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

اقتصاد ايران در فشار قرار گرفته است. اين در حالي است که توافقات ديپلماتيک دست‌نيافتني به نظر مي‌رسد. ايالات متحده نگران آن است که رژيم ايران با روشي تحت عنوان «قطع ارتباط» بتواند به بقاي خود ادامه دهد. ا
کد خبر: ۲۸۹۳۵۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۷
روزنامه ابتکار در مقاله‌ای به قلم مريم فتاحي نوشت:

انجمن دانشمندان آمريکايي (FAS)، در نشستي که 16 نوامبر در دانشگاه جان هاپکينز برگزار کرده است، به بررسي چند سناريوي محتمل در آينده روابط ايران و آمريکا و تأثيراتش بر اقتصاد جهاني پرداخته است. در اين تحقيق مي‌خواهيم به تحليل اين سناريوها از منظر سياست خارجي آمريکا بپردازيم. در ابتدا به تحليل جداگانه هر سناريو به وسيله هزينه‌هاي تحميل‌شده بر اقتصاد جهان و شاخص‌هاي تأثيرگذار بر هر سناريو مي‌پردازيم و سپس خواهيم گفت که امکان‌پذيرترين سناريو، با توجه به شرايط حال و آينده دو کشور، کدام سناريو است و چرا.

سناريوي اول: افزايش فشار

ايالات متحده فشارها را با دور جديدي از تحريم‌ها عليه هر بانک خارجي (خصوصي يا عمومي) که با بانک‌هاي مرتبط با بانک مرکزي ايران مبادله داشته باشد افزايش مي‌دهد. در حال حاضر تنها مبادلات نفتي و معاملات سنگين ممنوع شده است. اين تحريم‌ها ممکن است در ادامه، به جدايي بخش صادرات نفتي ايران از اقتصاد جهاني منجر شود. با اين حال، وزارت خارجه آمريکا از واردات محدود نفت خام چشم‌پوشي خواهد کرد، اما تلاش مي‌کند تا خريد نفت ايران به حداقل برسد و به ميزان چشم‌گيري کاهش پيدا کند. دور جديد اين تحريم‌ها ممکن است شامل محدوديت اعطاي وام‌هاي بين‌المللي شود که به کاهش ذخاير ارزي ايران سرعت مي‌بخشد. به طور کلي، ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان تقريباً 64 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

3,666,783,333

22,166,870,833

40,666,958,333

افزايش قيمت نفت

6,933,333,333

30,700,000,000

54,466,666,667

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

1,134,975,000

3,531,110,417

5,927,245,833

هزينه‌هاي جهاني ديگر

3,572,857,143

7,546,428,571

11,520,000,000


آنچه در سناريوي اول تأثيرگذار است شاخص‌هاي زير مي‌باشد: افزايش تورم براي ايران و آمريکا، از دست رفتن سرمايه (ايران)، افزايش فروش تسليحات روسي، کاهش اعتماد سرمايه‌گذاران در منطقه، اختلال در واردات و صادرات، خسارت وارده به اقتصاد ايران و افزايش قيمت نفت و هزينه‌هاي نظامي. براي عمل بر اساس سناريوي بمباران و حمله فراگير، ايالات متحده بايد از با ماندن تنگه هرمز مطمئن باشد. در اين سناريو، حمله نظامي به ايران هدفش نه تنها مراکز هسته‌اي، بلکه تأسيسات نظامي ايران، شامل نيروي هوايي، امکانات مرتبط با رادارهاي هوايي و تجهيزات ديگري است که امکان اقدام تلافي‌جويانه را دارند. اين‌ها ممکن است شامل پايگاه‌هاي اصلي نظامي ايران، تجهيزات سپاه پاسداران، ارتش، نيروي دريايي و نيروي هوايي ايران باشد.به بيان ديگر، در صورت وقوع اين سناريو، ايالات متحده بايد بتواند هزينه‌هاي ناشي از حذف نفت خام ايران و اختلال در صادرات و واردات کشورهاي درگير در اقتصاد ايران را جبران نمايد. البته به نظر مي‌رسد که با اجراي اين سناريو، اقتصاد ايران با مشکلات عديده‌اي رو‌به‌رو شود که در اين صورت ممکن است گزينه‌هايي مثل مذاکره با آمريکا از قوت بيشتري برخوردار گردد. لازم به ذکر است که برخي از شاخص‌هاي سناريوها با يکديگر مشترک هستند؛ بنابراين در هر سناريو تنها به شاخص‌هايي خواهيم پرداخت که در سناريوهاي گذشته بررسي نشده‌اند.

سناريوي دوم: بستن خليج فارس و منزوي نمودن ايران

اقتصاد ايران در فشار قرار گرفته است. اين در حالي است که توافقات ديپلماتيک دست‌نيافتني به نظر مي‌رسد. ايالات متحده نگران آن است که رژيم ايران با روشي تحت عنوان «قطع ارتباط» بتواند به بقاي خود ادامه دهد. ايالات متحده در حال حرکت به سمتي است که بتواند از صادرات تمام توليدات نفت تصفيه‌شده، گاز طبيعي، تجهيزات انرژي و خدمات ايران جلوگيري کند. سرمايه‌گذاري در بخش انرژي ايران به صورت جهاني و همچنين تجارت رسمي با ايران ممنوع شده است و بايد وام‌هاي بين‌المللي و سرمايه‌گذاري در قسمت اوراق بهادار ايران هم ممنوع شود. ارائه بيمه نيز براي هر گونه حمل‌ونقلي به ايران بايد ممنوع شود. تجهيزات نظامي آمريکا در خليج فارس، به منظور بلوکه کردن محموله‌هاي غيرمجاز و همچنين محافظت از محموله‌هاي نفتي و ديگر توليدات، بايد در سراسر تنگه هرمز گسترش يابد. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان تقريباً 325 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

21,833,450,000

147,948,120,833

274,062,791,667

افزايش قيمت نفت

50,242,857,143

118,517,857,143

186,792,857,143

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

12,908,295,000

21,149,620,000

29,390,945,000

هزينه‌هاي جهاني ديگر

5,270,614,583

14,216,632,292

23,162,650,000

خسارت منازعه

4,425,000,000

23,537,500,000

42,650,000,000


شاخص‌هاي تأثيرگذار در اين سناريو را مي‌توان اين گونه برشمرد: از دست رفتن سرمايه (ايران، آمريکا و منطقه)، هزينه محاصره و همچنين تخليه خليج فارس، کاهش گردشگري جهاني، اختلال در واردات و صادرات، ضرورت کمک‌هاي انسان‌دوستانه به ايران، افزايش قيمت گاز مايع طبيعي، افزايش هزينه‌هاي زندگي در منطقه، افزايش قيمت نفت، افزايش فروش تسليحات روسيه، تورم، هزينه تغيير زيرساخت‌ها، هزينه نظامي (آمريکا و منطقه)، اختلال در وضعيت اقتصادي منطقه و در نهايت توقف کارهاي منطقه‌اي آمريکا. با وقوع اين سناريو، که هزينه‌اي به مراتب بيش از سناريوي افزايش فشار بر ايران دارد، هزينه افزايش قيمت نفت و نيز خسارت بازارهاي مالي بسيار چشمگير است. از طرفي هر گونه درگيري در خليج فارس مي‌تواند اقتصاد کشورهاي عربي را با تزلزل رو‌به‌رو کند. هرچند طبق پيش‌بيني اين سناريو، تنگه هرمز باز خواهد ماند، اما احتمال آن مي‌رود که وقتي صادرات نفتي و غيرنفتي ايران با مشکل جدي روبه‌رو شود، جمهوري اسلامي ايران به بستن تنگه هرمز مبادرت ورزد و در اين صورت هزينه‌هاي پيش‌بيني‌شده چندين برابر مي‌گردد، زيرا صادرات و واردات کليه کشورهاي حاشيه خليج فارس با مشکل جدي رو‌به‌رو خواهد شد. از طرفي ممکن است انجام اين سناريو بتواند در کوتاه‌مدت به ايران فشار بياورد، اما قطع صادرات گاز و نفت ايران و به کار افتادن ذخاير مازاد و ذخاير استراتژيک نفت جهان اثرات جبران‌ناپذيري بر اقتصاد جهان خواهد گذاشت.

سناريوي سوم: حملات دقيق و حساب‌شده

در اين سناريو پيش‌بيني اين است که ايالات متحده به عملياتي دقيق و حساب‌شده، توسط «نيروهاي ويژه هوايي»، عليه تأسيسات هسته‌اي و نظامي ايران، که نگران فعاليت آن‌هاست، دست بزند. اين مناطق شامل تأسيساتي مي‌شود که در بحث‌هاي اخير آژانس مطرح هستند؛ يعني 3 نيروگاهي که در اسناد محرمانه آژانس مشخص شده‌اند. به منظور اجتناب از يک حمله گسترده و دامنه‌دار، ايالات متحده بايد عملياتي دقيق، سريع و پنهاني را طراحي کند و آن دسته از تأسيسات نظامي را که ممکن است مواجهه ايران را در پي داشته باشد مورد هدف قرار ندهد. در اين سناريو، خطر از دست دادن کماندوها و هواپيماها وجود دارد، اما اقدام تلافي‌جويانه، بنا به پيش‌بيني مذکور، محتمل نيست. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، در اين سناريو، تقريباً 713 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

81,275,140,000

271,325,245,000

341,375,350,000

افزايش قيمت نفت

169,420,000,000

289,725,000,000

410,030,000,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

20,526,695,000

29,512,320,000

38,497,945,000

هزينه‌هاي جهاني ديگر

64,917,031,250

77,922,890,625

90,928,750,000

خسارت منازعه

19,924,333,333

44,882,166,667

69,840,000,000


از دست رفتن سرمايه (ايران و منطقه)، خسارت هسته‌اي به ايران، خسارت به ايران (غيرنظاميان و تأسيسات غيرهسته‌اي)، اختلال در اقتصاد جهاني، افزايش هزينه زندگي در منطقه، افزايش قيمت نفت، افزايش قيمت گاز مايع، تورم، افزايش فروش تسليحات روسي، کاهش اعتماد سرمايه‌گذاران، ضرر رساندن به اقتصاد ايران، هزينه‌هاي محاصره و تخليه خليج فارس، کاهش گردشگري جهاني، ضرورت ارسال کمک‌هاي انسان‌دوستانه به ايران، اختلال در روند واردات و صادرات بين‌المللي، حملات تلافي‌جويانه ايران، هزينه نظامي (آمريکا و منطقه)، هزينه پاک‌سازي و تأثيرات مواد راديواکتيو، بي‌ثباتي گسترده منطقه‌اي، توقف کارهاي منطقه‌اي آمريکا، اخلال در اقتصاد منطقه، خسارت منازعات منطقه‌اي و در نهايت پايان انزواي دفاعي ايران هزينه‌هاي ناشي از اقدام بر اساس اين سناريو هستند. در سناريوي سوم، علاوه بر مسائلي که در سناريوي دوم مطرح شد، موارد ديگري نيز مشاهده مي‌شود. در اين سناريو، علاوه بر هزينه‌هاي نظامي، شاهد هزينه‌هاي زيست‌محيطي، کاهش گردشگري و بي‌ثباتي احتمالي در منطقه نيز خواهيم بود. از طرفي ديگر، با اجراي اين سناريو، ايران از موضع دفاعي خارج مي‌شود و مي‌تواند براي استفاده از تسليحات نظامي‌اش عليه منافع آمريکا در خاورميانه اقدام کند. ميانگين هزينه‌هاي افزايش قيمت نفت نيز به شکل حداکثري به رقم 400 ميليون دلار خواهد رسيد که هزينه‌اي غيرقابل تحمل براي بازار نفت است. آسيب ديدن غيرنظاميان نيز بحث مهمي است که افکار عمومي جهان، مردم آمريکا و نيز ايران به آن واکنش شديد نشان خواهند داد.

سناريوي چهارم: بمباران و حمله فراگير


بر اساس اين سناريو، رئيس‌جمهور آمريکا تمايل نخواهد داشت تا کاري را نيمه‌کاره انجام دهد، زيرا نگران خواهد بود که حملات محدود ممکن است تمام اهداف و موضوعات را برآورده نکند و با اقدام تلافي‌جويانه ايران مواجه شود. بنابراين او خواهان يک عمليات دقيق‌تر است. در اين سناريو، حمله نظامي به ايران هدفش نه تنها مراکز هسته‌اي، بلکه تأسيسات نظامي ايران، شامل نيروي هوايي، امکانات مرتبط با رادارهاي هوايي و تجهيزات ديگري است که امکان اقدام تلافي‌جويانه را دارند. اين‌ها ممکن است شامل پايگاه‌هاي اصلي نظامي ايران، تجهيزات سپاه پاسداران، ارتش، نيروي دريايي و نيروي هوايي ايران باشد. براي اقدام بر اساس اين سناريو، ايالات متحده بايد از باز ماندن تنگه هرمز مطمئن باشد. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، با توجه به اين سناريو، تقريباً 2/1 تريليون دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

85,583,333,333

423,755,208,333

761,927,083,333

افزايش قيمت نفت

205,035,250,000

394,053,875,000

583,072,500,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

54,440,579,167

103,740,266,667

153,039,954,167

هزينه‌هاي جهاني ديگر

80,951,237,500

161,168,458,750

241,385,680,000

خسارت منازعه

12,774,000,000

55,704,500,000

98,635,000,000


هزينه‌هاي محتمل از اجراي سناريو چهارم به شرح ذيل است: از دست رفتن سرمايه (ايران و منطقه)، خسارت هسته‌اي به ايران، خسارت به ايران (غيرنظاميان و تأسيسات غيرهسته‌اي)، اختلال در اقتصاد جهاني، هزينه تخليه خليج فارس، خسارت به بخش مالي، عرضه ذخاير استراتژيک نفت جهاني، کاهش گردشگري جهاني، کمک‌هاي انسان‌دوستانه به ايران، اختلال در واردات و صادرات، افزايش هزينه زندگي در منطقه، افزايش قيمت نفت، افزايش قيمت گاز مايع، تورم، افزايش فروش تسليحات روسي، کاهش اعتماد سرمايه‌گذاران، ضرر رساندن به اقتصاد ايران، سقوط بازار، حمله تلافي‌جويانه ايران، هزينه نظامي (آمريکا و منطقه)، هزينه پاک‌سازي و تأثيرات مواد راديواکتيو، بي‌ثباتي سياسي گسترده در منطقه، توقف کارهاي منطقه‌اي آمريکا، اختلال در اقتصاد منطقه، خسارت ناشي از منازعات منطقه‌اي، وقوع جنگ تجاري، بي‌ثباتي اقتصاد آمريکا، جنگ داخلي يا حداقل بي‌ثباتي ايران و نيز پايان انزواي دفاعي ايران. در قالب سناريوي کاهش فشارها، ايالات متحده برخي تحريم‌ها، شامل صادرات نفت خام ايران و معاملات خارجي بانک مرکزي، را از ميان برمي‌دارد. اين اقدام رويکردي جديد از سوي رئيس‌جمهور آمريکاست تا به ايران ثابت کند که اين کشور اهل سازش و مذاکره است. اين سناريو، که از پرهزينه‌ترين سناريو‌ها محسوب مي‌شود، به گونه‌اي است که علاوه بر شاخص‌ها و شرايطي که در 3 سناريوي قبل به آن‌ها اشاره کرديم، موارد مهمي چون جنگ تجاري، بي‌ثباتي اقتصاد آمريکا و نيز جنگ داخلي يا بي‌ثباتي ايران را نيز در پي خواهد داشت. در صورت وقوع جنگ تجاري، کشورهاي جهان به صف‌بندي تجاري عليه يکديگر خواهند پرداخت و در اين ميان، ممکن است روسيه و چين، براي مقابله با آمريکا، صادرات و واردات خود را به برخي از کشورها و از جمله خود آمريکا کاهش دهند که اين امر مي‌تواند اقتصاد کشورهاي اروپايي و آمريکا را در دوره رکود اقتصادي با بحران مواجه سازد. از طرفي، با وقوع اين سناريو، ممکن است در ايران، بين گروه‌هاي تجزيه‌طلب و حکومت، جنگ داخلي شکل بگيرد و ايران و منطقه را بي‌ثبات سازد که اين امر نيز به نفع اقتصاد سرمايه‌داري نيست؛ چرا که مهم‌ترين شاخصه اقتصاد سرمايه‌داري امنيت است. بي‌ثباتي در ايران و منطقه مي‌تواند منافع حياتي آمريکا در خاورميانه را نيز به خطر بيندازد.

سناريوي پنجم: تهاجم تمام‌عيار

در صورت اقدام بر اساس اين سناريو، ايالات متحده به ايران حمله و آن را اشغال و حکومت را خلع سلاح مي‌کند. اين سناريو شامل تمام اقدامات و عمليات‌هاي سناريوهاي بالا مي‌شود و در نهايت منجر به خلع سلاح رژيم ايران مي‌گردد. اگرچه هدف اين مأموريت تغيير رژيم ايران نيست، اما ضرورت اقدام بر اين اساس وجود دارد، زيرا ايالات متحده نمي‌تواند تهديدات اسرائيل و کشورهاي همسايه ايران و تهديد بسته شدن تنگه هرمز را بيش از اين تحمل نمايد. اين جنگ تنها از طريق محاصره دريايي ايران، ايجاد منطقه پرواز ممنوع و تخريب يک به يک تأسيسات نظامي ايران امکان‌پذير است. در اين عمليات، بايد نيروهاي زميني و دريايي زيادي به خدمت گرفته شوند.برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، در اين سناريو، تقريباً 7/1 تريليون دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

151,125,000,000

523,192,708,333

881,041,666,667

افزايش قيمت نفت

235,235,250,000

469,153,875,000

703,072,500,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

97,775,579,167

173,928,600,000

250,081,620,833

هزينه‌هاي جهاني ديگر

95,229,455,357

366,497,113,393

637,764,771,429

خسارت منازعه

19,740,333,333

66,460,166,667

113,180,000,000


شاخص‌ها و هزينه‌هاي تأثيرگذار بر سناريوي پنجم به اين شرح هستند: از دست رفتن سرمايه (ايران و منطقه)، خسارت هسته‌اي به ايران، خسارت به ايران (غيرنظاميان و تأسيسات غيرهسته‌اي)، اختلال در اقتصاد جهاني، هزينه‌هاي محاصره و تخليه خليج فارس، خسارت به بخش مالي، هزينه‌هاي ضدتروريسم و امنيت داخلي آمريکا، عرضه ذخاير استراتژيک جهاني، کاهش گردشگري جهاني، کمک‌هاي انسان‌دوستانه، اختلال در واردات و صادرات، تغيير زيرساخت‌ها، افزايش قيمت گاز مايع، خسارت به اقتصاد ايران، سقوط بازار، سردرگمي بازار، هزينه‌هاي نظامي (جهاني و آمريکا)، خسارت منازعات منطقه‌اي، هزينه پاک‌سازي و تأثيرات مواد راديواکتيو، توقف کارهاي منطقه‌اي، اخلال در اقتصاد منطقه، بي‌ثباتي سياسي گسترده در منطقه، افزايش فروش تسليحات روسي، جنگ تجاري، بي‌ثباتي اقتصاد آمريکا، پايان انزواي دفاعي ايران. در اين سناريو، اگرچه شاخص‌ها مشابه سناريوي چهارم هستند، اما شدت آن‌ها بيشتر خواهد بود. بي‌ثباتي اقتصادي در جهان، آمريکا و منطقه، هزينه‌هاي سرسام‌آوري را به بار خواهد آورد. از طرفي، با بي‌ثباتي در منطقه، گروه‌هاي تروريستي مي‌توانند راحت‌تر از گذشته فعاليت کنند و انتقال يابند که اين امر مي‌تواند امنيت داخلي آمريکا و منطقه را با مشکلاتي همراه سازد. به بيان ديگر، امنيتي که آمريکا به اصطلاح چندين سال است که در افغانستان و عراق به دنبال آن است، هرگز محقق نخواهد شد.

سناريوي ششم: کاهش فشارها


براي فائق آمدن بر مشکل صف‌آرايي دو کشور در مقابل يکديگر، رئيس‌جمهور آمريکا در رويکرد جديدي نسبت به ايران، به صورت يک‌جانبه، قدم‌هاي مثبتي را در اين زمينه برداشته است تا به اين کشور ثابت کند اهل سازش و مذاکره است. در اين سناريو، ايالات متحده برخي تحريم‌ها را از اين ايران برمي‌دارد. اين تحريم‌ها شامل صادرات نفت خام ايران و معاملات خارجي بانک مرکزي و همچنين شامل شرکت ملي نفت ايران و شرکت نفتيران مي‌شود. برآورد ميانگين هزينه تحميل‌شده بر اقتصاد جهان، بر اساس اين سناريو، تقريباً 60 ميليارد دلار آمريکاست.

 

هزينه‌ها

حداقل هزينه

ميانگين هزينه‌ها

حداکثر هزينه‌ها

خسارت‌هاي بازار مالي

9,142,928,571

15,433,946,429

21,724,964,286

افزايش قيمت نفت

16,250,166,667

33,300,083,333

50,350,000,000

هزينه‌هاي امنيتي و نظامي

2,450,750,000

3,750,000,000

5,049,250,000

هزينه‌هاي جهاني ديگر

2,231,250,002

4,679,583,338

7,127,916,675


شاخص‌هاي تأثيرگذار در سناريوي ششم عبارتند از: تقويت بازار آسيايي، تقويت بانکي شوراي همکاري خليج فارس، افزايش تجارت منطقه‌اي، افزايش اعتماد سرمايه‌گذاران، سرمايه‌گذاري در صنعت هسته‌اي، بهبود اقتصاد ايران، هزينه نظامي منطقه‌اي، کاهش قيمت نفت، کاهش جنگ و ترس از جنگ‌افزارهاي نظامي، افزايش قاچاق منطقه‌اي، افزايش ارزش ريال، کم شدن تحريم‌ها. در اين سناريو، اقتصاد ايران بهبود مي‌يابد و ارزش ريال افزايش خواهد کرد. از طرفي ديگر، کشورهاي ديگر نيز اين شجاعت را پيدا خواهند کرد که همانند ايران به سرمايه‌گذاري در صنعت هسته‌اي اقدام کنند، زيرا در صورت کاهش فشارها، جهانيان ايران را برنده منازعه دو کشور خواهند دانست. اما کشورهاي منطقه همچنان با توهم ترس از ايران، به افزايش تسليحات خود ادامه خواهند داد. تجارت منطقه‌اي و آسيايي نيز با افزايش همراه خواهد بود، زيرا احتمال درگيري نظامي دو کشور کاهش مي‌يابد و شاهد افزايش اعتماد سرمايه‌گذاران براي سرمايه‌گذاري در منطقه، به دليل عدم ترس از جنگ‌افزارهاي نظامي، خواهيم بود.
 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

 

  ماجرا از آنجايي آغاز شد که اوايل ماه جاري نماينده اهر و هريس در گفتگو با باشگاه خبرنگاران به وضعيت نامساعد يکي از روستاهاي منطقه زلزله زده ارسباران اشاره کرد و گفت: روستايي در بخش مرکزي شهرستان اهر شناسايي شده است که بعد از گذشت 100 روز از حادثه زلزله آ‌ذربايجان شرقي، آواربرداري در آن صورت نگرفته و به وضعيت زلزله زدگان رسيدگي نشده است.

عباس فلاحي در گفتگوي خود نام اين روستا را «زنگ ملک» عنوان کرده و مشخصات جغرافيايي آن را براي خبرنگار باشگاه خبرنگاران تشريح کرده بود.
اين نماينده مجلس جمعيت روستاي مذکور را ده خانوار و تعداد ساکنان را 50 نفر اعلام کرده  بود.

فلاحي با تصريح اينکه اين روستا به صورت صد درصد تخريب شده و تا کنون هيچ گونه آواربرداري،‌ ساخت مسکن، انتقال مجروحان به بيمارستان و ... در آن صورت نگرفته است، افزوده بود:‌ علي‌رغم تخريب صد درصدي خوشبختانه زلزله در اين روستا تلفات جاني نداشته است.

اما محمدي مسئول بازسازي استان آذربايجان شرقي وجود وضعيت نابسامان روستاي «زنگ ملک» در منطقه اهر را به شدت تکذيب کرده و افزوده بود: در اين روستا تنها 3 خانوار به صورت دائم ساکن هستند و اين زلزله هيچ يک از واحدهاي مسکوني در اين منطقه را تخريب نکرده است.

محمدي در ادامه تاکيد کرده بود: هيچ ساختماني در اين منطقه بالاي 60 درصد تخريب نشده و تنها ترک‌هايي در ديوارهاي اين واحدها اتفاق افتاده که نياز به آواربرداري نداشته‌اند و در ضمن با وجود تخريب نشدن واحدهاي مسکوني در اين منطقه 3 کانکس به طور موقت با تمام امکانات از جمله آب، برق و گاز نصب شده است.

وي در ادامه گفتگوي خود شناسايي و کمک رساني به اين روستاها را همانند ساير روستاها  دانسته و عنوان کرده بود: در روزهاي ابتدايي زلزله کمک رساني به اين روستا صورت گرفته و تاخير در امداد رساني و آواربرداري اين روستا را به شدت تکذيب مي‌‌کنم.

اما خبرنگار براي ختم اين قائله با حضور در اين روستا وضعيت آن را از نزديک مشاهده کرده که در اين گزارش توصيفي حقيقي تر از اين ماجرا را مي خوانيد.

وقتي از شهرستان اهر به سمت ورزقان حرکت مي‌کني بعد از حدود 10 الي 15 کيلومتر جاده‌اي فرعي‌ وجود دارد که در کنار آن تابلويي شما را هدايت مي کند به "روستاي کسانق".

هنگامي که وارد اين جاده قديمي مي شوي حدود 5 کيلومتري بايد دست اندازهاي غيرعادي را تحمل کني تا روستاي کسانق را ببيني. کنار اين روستا جاده اي خاکي (راهي که شن ريزي شده) وجود دارد که منتهي مي شود به روستاي نهار.

کمي مانده به روستاي نهار ابتداي يک جاده خاکي که هيچگونه عزم و اراده اي براي آسفالت کردن آن ديده نمي شود، تابلوي کوچک سبز رنگي، روستايي را به شما معرفي مي‌کند که اين روستا همان روستاي موضوع گزارش ماست. روستاي «زنگ ملک».


مسير بي‌راهه اين روستا به حدي نامناسب و خطرناک است که قطعا در زمستان‌ها عبور و مرور از آن ميسر نيست اين مسئله مورد تاکيد ساكنين روستا هم هست.

حضور ما در روستا هيچکس را متوجه هيچ چيزي نکرد اما بعد از گذشت مدتي، چند پير مرد از راه رسيدند و شروع کردند به طرح مشکلاتشان ...

مصطفي ابراهيمي که پير مردي 61 ساله است در خصوص اين روستا مي‌گويد: روستاي «زنگ ملک» 12 خانوار ثابت و 38 خانوار فصلي دارد.

در سه نقطه، چادر هلال احمر مشاهده مي‌شود. در قسمت پايين روستا 4 چادر کنار هم هستند. در قسمت بالاي روستا3چادر ديگرکنار هم، یک چادر در دل روستا و يک چادر هم در ضلع شمال غربي اين روستا به تنهايي بر پا شده است که در جمع 9 تخته چادر براي 12 خانوار تعبييه شده است.



البته يکي از روستاييان چادر شخصي داشت که بخاطر فرسوده بودن، اين چادر را در يکي از اتاق‌هاي خراب منزلش داير کرده بود.

هيچ واحد مسکوني به صورت صد درصد تخريب نشده، اکثر قريب به اتفاق واحدها ترک برداشته و به دليل بافت ضعيف و سست خانه‌هاي روستايي قابل استفاده نبود.


در «زنگ ملک» هيچ کانکسي مشاهده نمي‌شد الا چند قوطي آهني که به اسم کانکس در گوشه‌اي از روستا آرميده بود.


همچنين در اين روستا سيم کشي برق داراي مشکل بوده و هيچ يک از خانه‌ها لوله کشي آب نداشتند البته نداشتن لوله کشي مربوط به زلزله نبود.


يک کانکس حمام در گوشه‌اي نصب شده بود، که به گفته اهالي خيلي قابل استفاده نبود و يک حلقه سيم توري براي محافظت گوسفندان وجود داشت.



ساکنان دائمي اين روستا در حالي فصل سرما و زمستان را سپري مي کنند که هيچگونه وسايل گرمايشي نداشته و از نفت و ساير مواد سوختني نيز خبري نبود.

محمد عيوضي‌پور يکي ديگر از ساکنان، معتقد است مسئولان نسبت به اين روستا آنگونه که بايد رسيدگي نکرده و علي رغم پيگيري‌ها و نامه نگاري‌ها جواب قانع کننده‌اي دريافت نکرده‌اند.

همچنين همه ساکنين اين روستا به جز يک خانوار تمامي احشام خود را فروخته‌اند و آن يک خانوار نيز در شرايط فعلي که آب و هوا خوب است قادر به نگهداري احشام مي‌باشد چون در صورت بارش برف شايد قادر به نگهداري احشام خود در فضاي آزاد نباشند.

در هر حال روستاي «زنگ ملک» نه آنگونه که نماينده اهر و هريس گفته بود 100درصد تخريب شده و نه به گفته  مسئول بازسازي رسيدگي کامل به آن صورت گرفته است.

اهالي ساده و باصفاي اين روستا از سر همين صفا و سادگي چند تکه آهن را کانکس قلمداد کرده بودند اما ما که تا قبل از اين هم کانکس ديده بوديم اثري از کانکس در اين روستا نديديم.


مکان ديگري که جلب توجه مي‌کرد مسجد رو باز اين روستا بود. مسجدي بي سقف که فقط ديوارهاي آن سالم به نظر مي رسيد.

ساکنان باصفا و بي آلايش اين روستا در آستانه ورود به سرماي طاقت فرساي استان آذربايجان شرقي همچنان چشم اميد به همت مسئولين دوخته اند و منتظر اتخاذ تصميمي جدي تر از نصب کانکس هاي آهني در روستاي خود هستند.

 


 



 

 

 

 

 


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, توسط reza |

به سايت ما نمره بدهيد

انتخاب كنيد